روزهای اخیر که نابسامانی های اقتصادی به مدد مدیریت ضعیف دولت و مجلس بالا گرفت "بوی کباب" مجددا شامه اصلاح طلبان سابق و فتنه گران دیروز را نوازش داد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ سایرن در اخرین نوشته به مسائل روز پرداخت و نوشت:

روزهای اخیر که نابسامانی های اقتصادی به مدد مدیریت ضعیف دولت و مجلس بالا گرفت "بوی کباب" مجددا شامه اصلاح طلبان سابق و فتنه گران دیروز را نوازش داد. از طرفی قریب به دو سال است که بر سر ادبیات 8 ماه جنگ تحمیلی امنیتی در پایتخت فشار از پایین و چانه زنی از بالا را در دستور کار قرار داده و اصرار دارند که از عباراتی مانند "ساکتین فتنه" یا حتی "سران فتنه" مردم و رسانه ها استفاده نکنند. دلایل شان هم آراسته به کرامات انسانی و مفاهیم والای اخلاقی است مثلا می فرمایند چنین برچسب هایی به روح "وحدت ملی" صدمه وارد می کند! ملت را چند پاره می کند! یا بعضی هم که مسند قدرت را دو دستی چسبیده اند شکایت دارند که اصلا چه کسی گفته ما ایام فتنه ساکت بودیم؟! ملت 9 دی تند روی کردند و افراط! خود عمار پندارها هستند که به رهبری صدمه می زنند و گرنه "همه" می دانند که عمارها از دسته خواص هستند نه آن چهار بسیجی یک لا قبا که کف خیابان کتک می خوردند و استوانه های کسوت نظام را متهم به همراهی با فتنه می کردند!

فرض می کنیم بناست دولت وحدت ملی تشکیل شود و همه ارکان ثابت و حال و گذشته در انتخابات پیش رو و در کل آینده نظام جمهوری اسلامی نقشی بر عهده بگیرند. آیا می شود از تاریخ گذشت؟ ملت و دولتی که از گذشته درس نگیرد قطعا از یک سوراخ بارها گزیده خواهد شد. پس اجبار تاریخ پشت سر ماست تا زمانی که به حل و فصل قضایای گذشته بپردازیم. اولین مسئله مهمی که هنوز مبهم باقی مانده اصل زیر بنایی بروز فتنه 88 است:

تقلب

گمانه احتمال بروز تقلب متاسفانه در پاییز سال ۸۷ و در زمانی که چندین ماه تا گرم شدن تنور تبلیغات انتخابات مانده بود توسط رئیس مجمع تشخیص مصلحت مطرح شد. وی در سخنانی که مناسبتی برای آن وجود نداشت، از لزوم «صیانت از آرای» مردم و اهمیت آن سخن گفت. هرچند این سخنان با بی‌توجهی بخشی از سیاسیون همراه شد اما اصرار آقای ‌هاشمی رفسنجانی بر طرح این موضوع از تریبون‌های مهم، بسیاری را به تأمل واداشت. وی در همایش جنجالی ۳۰ سال قانونگذاری که با دعوت علی لاریجانی، رئیس مجلس و با حضور برخی چهره‌های مطرح اپوزیسیون برگزار شد، دیگر بار کوشید تا توجه افکار عمومی را به سوی ایده تقلب هدایت کند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از سخنانش در این باره گفت: اگر مردم احساس کنند رأیشان در سرنوشت آنان بی‌اثر است و متولیانی پیدا شوند که رأی آن‌ها را هر جوری که می‌خواهند، بخوانند آنگاه دلسرد می‌شوند، چون مردم مسلمانند و هیچ وقت به کشور خیانت نمی‌کنند. این سخنان نیز درست شش ماه و ۱۰روز پیش از انتخابات ۲۲ خرداد، بیان شد.

زمان گذشت و در شب انتخابات در حالی که هنوز رای گیری در برخی حوزه ها به پایان نرسیده بود "موسوی" در کنفرانسی خبری به صورت رسمی اعلام پیروزی کرد! این گونه بود که با همراهی همه مهره های درگیر، پروژه انقلاب مخملی با تکیه بر دروغ بروز تقلب گسترده در انتخابات با رمز آشوب شکل گرفت. خواص 9 ماه فرصت داشتند تا اسناد و مدارک بروز تقلب را به مردم ارائه کنند. نه شکایتی نزد شورای نگهبان ثبت شد و نه در جلسه دوستانه با رهبری کسی سندی از بروز تقلب گسترده رو کرد. اصرار بر این بود ما نهاد قانونی شورای نگهبان را "قبول نداریم" پس در بازشماری 10% کل آراء صندوقها، نمایندگان برخی از کاندیداها حاضر نشدند و بر طبل فتنه کوبیدند.

عده ای بعد از حضور میلیونی مردم و شکست فتنه نادم شدند و عده ای خفه خوان سکوت گرفتند تا به امروز! بخشی تواب شدند و گروهی نیز هنوز حساب پس می دهند اما نکته جالب توجه اینجاست که در طول زمان هیچ یک از اصلاح طلبان از هیچ تریبونی حاضر نشدند اعتراف کنند اصل پروژه تقلب دروغ بوده است. همین هماهنگی گسترده در بی شرفی و اصرار بر هتک اطمینان مردمی به نظام، خود نشان از بی صاحب نبودن چنین پروژه سنگین و هزینه بری دارد. حتی اگر بخشنامه ای رسمی در کشوری مبنی بر صحبت نکردن در مورد موضوعی می شد قطعا چند نفری برخلاف آن عمل می کردند اما "تقلب" ناموس فتنه گران بوده و هست که خدشه وارد شدن بر آن برابر امضای سند خیانت و وطن فروشی شان است.

بازگشت به عرصه قدرت

اکنون یکی از سران اعظم فتنه، برخی اصلاح طلبان و گروهی از ساکتین فتنه مصر هستند که در انتخابات پیش رو مجددا شانس شان را امتحان کنند و آراء مردم را به سمت خود جذب کنند. سوال ما از همه گروه های دخیل در فتنه این است: آیا شرایط قانونی کشور تغییری کرده است؟ آیا رهبری از آرمان های قانونی اش از جمله تاکید بر حفظ رای مردم و مبارزه با بی قانونی کوتاه آمده است؟ آیا ترکیب شورای نگهبان دستخوش تغییرات جدی شده است؟ آیا دولت احمدی نژاد قابل اطمینان و قانونی شده است؟!

با اتکاء به چه "اطمینانی" اصلاح طلبان و فتنه گران حاضر شده اند مجددا صندوق های رای مردمی را به دولت جمهوری اسلامی و شورای نگهبان بسپارند؟ آیا از بروز تقلب گسترده ای دیگر هراس ندارند؟! غیر از این است که همه فتنه گران و آشوب خواهان دوباره از "ارباب" دستور گرفته اند تا در صحنه ای جدید وارد شوند و این بار نسخه های به روز شده جرج سوروس و جین شارپ را مجددا در ایران پیاده کنند؟ وزیر خارجه انگلیس و وزیر جنگ رژیم اسرائیل از کدام پتانسیل مردمی برای اغتشاش خیابانی صحبت می کنند که قادر است دولت را مجبور کند دست از برنامه هسته ای اش بکشد؟

خائنین به مردم خوب می دانند که تقلب در سطح کشوری نه ممکن است و نه حقیقت دارد اما اصرار دارند بازی قدیمی را مجددا اجرا کنند.

توابین خیانتکار

در کل مدت 3 ساله بعد از وقایع فتنه تنها چند نفر از توابین اصلاح طلب حاضر شدند مقابل دوربین های مردمی از دروغ بودن پروژه تقلب و هتک حرمت "قانون" جمهوری اسلامی و امنیت ملی کشور صحبت کنند. برخی مانند ابطحی به شدت از جانب اپوزیسیون تحت فشار قرار گرفتند تا بعد از خروج از زندان مجبور شود تلویحا صحبت هایش را انکار کند. از طرفی گروه هایی نیز از بی اعتباری اعترافات به جهت سختی "شکنجه ها" دم زدند! اسناد متهم کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی به تجاوز و شکنجه هم مثل اسناد تقلب ظاهرا در خانه فتنه گران اعظم گم شده است! حداکثر اعترافی هم که صورت گرفته به آن خدشه وارد شده است پس شرط مذاکره قطعا "پذیرش دروغ تقلب" است.

عواقب فتنه

آن که پذیرفت اسیر دروغ تقلب شده  از دو حال خارج نیست یا توبه کار می شود که در این صورت سپردن کرسی های حساس قدرت به تواب نهی صریح دینی دارد. آن که یک بار بر اثر غفلت، دنیا پرستی یا معامله گری اسیر بازی دشمن شد و نه ماه در تشخیص حق از باطل تعلل کرد باز هم می تواند اسیر پازل بازی دشمن شود.

اما آنها که آگاهانه چنین کردند و منفعت دنیا را در این دیدند که به امام حی حاضر در میدان خیانت کنند باید پذیرای عواقب چنین بی شرفی بزرگی باشند. ننگ خون های ریخته شده، خسارات اجتماعی تحمیل شده به جامعه، لغو ده ماه امنیت یک کشور را نمی توان با یک عذرخواهی ساده از دامن پاک کرد. سیاسیونی که برای چنگ زدن چند ساله بر اریکه قدرت حاضر شدند بر سر حیات و ممات هم وطنان شان با دشمن وارد قمار شوند باید عواقب شکست در چنین معامله سنگینی را با "جان بی قابل" شان بپردازند. حیا حکم می کرد زبان بر دهان گرفته و تا پایان عمر زیر سایه رافت اسلامی خفه کار کنید اما این رسم شیطان است که بازی را تا حصول اندک آبروی مریدان مفلوکش ادامه می دهد. تا آنجا که خفت شان را علاوه بر خدا، خلق نیز ببینند و عبرت بگیرند.

تعارف از سر بیچارگی

اصلاح طلبان و فتنه گران خوب می دانند ورود به بازی قدرت در این مرحله حساس به منزله شروع بازی باخت- باخت است. اما امیدشان به این است که با ثبت نام در لیست قدرت خواهان خود را در نظر مردم "پاکباز" جلوه دهند و به نظام نیز اعلام کنند "ما مرتکب اشتباه نشدیم". مردم خطا کردند که احمدی نژاد را به نظام تحمیل کردند و عواقبش را هم در 4 سال گذشته چشیدند.

 "بازگشت به گذشته" یعنی حذف برهه تاریخی 8 سال فتنه گری و آماده شدن برای کلید زدن "فتنه ای جدید"! و گرنه مردم خوب می دانند که نه ناطق نوری دیگر حاضر است با طناب پوسیده قدرت حاج آقا به ته چاه "معصومیت از دست رفته" سقوط کند و نه حاج آقا حاضر است یک بار دیگر نقش سوپرمن فتنه را بازی کند. بازوان قدرت طلبی حاج آقا اکنون با شمشیر عدالت قطع شده اند و بصیرت ملت خیلی وقت است که از مرتبه نازل آقایان بالاتر رفته است. این بار اگر فتنه جدیدی رخ دهد این سر معاویه است که بر نیزه خواهد رفت نه "آیه های قرآن". شمشیر مالک هنوز بر گردن خبائث است و چادر امیرالمومنین از دست نابکاران به دور است چرا که یاران سید خراسانی سال هاست که تشنه مشق شمشیر بر آستانه فرمانش مترصد نشسته اند.
برچسب ها: وبلاگ ، یاهو ، امنیت ، باشگاه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار