
*چه موجود نازنینی است باد که به فرمان خداوند، رحمت و بشارت او را با خود حمل میکند و گاه به تعبیر قرآن داماد درختان و گلها میشود و گاه ابرهای سنگین را بر دوش میکشد و به این سو و آن سوی میبرد. تا سرزمین مرده ای را زنده کند.
*گاه حامل قهر الهی است و آن نیز بشارتی است دیگر که اگر مردمان دانند به غنیمت شمارند. گاه خداوند او را مرکب سلیمان میکند تا در جهان سیر کند و آیات الهی را بنگرد.
*غیر از این بادها نسیمهای قدسی دیگر هست که بر گورستان دلها میوزد و جانها را زنده میکند و در این حالت به صورت شعری در میآید یا آوازی چون صدای داود که آن نیز بشارت دیگر است.
*اگر نسیم نوروزی میتواند دشت و صحرای مرده ای را از حیات و جنبش و شادی آکنده سازد چه جای نگرانی است که همان فرستنده باد به صدای صور اسرافیل که آن نیز نسیم دیگر است همه آدمیان را زنده کند تا سر از خاک بر آورند و عالم دیگری را مشاهده کنند.
*داستان لوبیای سحر آمیز که در افسانهها آمده به حقیقت قصه همه لوبیاها و همه دانه های مدفون در زیر زمین است.
*جمله بادها از رحمت یا عذاب مانند باد «نفختُ فیه من روحی» است که هستی ما را پدید آورده است و باد خزان و بهار هر دو یک کار میکنند.
خاک را زنده کند تربیت باد بهار سنگ باشد که دلش زنده نگردد به نسیم
(سعدی)
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید