به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ؛ «مارتین نِیل بِیلی» کارشناس مسائل اقتصادی در سخنانی در موسسه بروکینگز گفت: رشد اقتصادی آمریکا حتی بسیار کم تر از حدی است که ما در اوایل سالجاری انتظار آن را داشتیم. اگر با نگاهی تاریخی به رشد اقتصادی آمریکا نگاه کنید بویژه اقتصاددانانی که مساله اقتصاد و تبلیغات انتخاباتی آمریکا را بررسی کرده اند به شما خواهند گفت زمان هایی که رشد اقتصادی آمریکا مانند دوران کنونی ضعیف بوده احتمال پیروزی رئیس جمهور در دور بعدی انتخابات بسیار دشوار شده است.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: من فکر می کنم رشد ضعیف اقتصاد آمریکا اکنون برای باراک اوباما که تلاش می کند در دور بعدی انتخابات هم برنده شود به یک چالش تبدیل شده است. البته باراک اوباما علت رشد ضعیف اقتصاد آمریکا را تصویب نشدن طرح هایی می داند که وی برای افزایش رشد اقتصادی آمریکا و فرصت های شغلی ارائه کرده است. اما این طرح ها با مخالفت کنگره مواجه شدند. البته واقعیت این است که مردم آمریکا صرف نظر از این طرح ها رئیس جمهور را مسئول رشد ضعیف اقتصاد این کشور می دانند.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه گفت: البته میت رامنی رقیب جمهوریخواه باراک اوباما هم به دشواری بتواند از مساله رشد ضعیف اقتصاد آمریکا بعنوان حربه ای موثر در تبلیغات علیه اوباما استفاده کند. یکی از علل ناتوانی میت رامنی این است که طبقه متوسط جامعه آمریکا نمی تواند با وی و ایده های وی ارتباط برقرار کند. در مقابل باراک اوباما می تواند در تبلیغات انتخاباتی خود میت رامنی را به عنوان فردی از یک خانواده فوق العاده ثروتمند و نماینده طبقه ثروتمند آمریکا معرفی کند.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه گفت: نتایج نظرسنجی در جامعه آمریکا نشان می دهند که اکثریت مردم این کشور مشکلات کنونی را میراث دوران قبل از ریاست جمهوری باراک اوباما می دانند و باراک اوباما هم در تبلیغات انتخابات خود به خوبی از این مساله استفاده می کند. اوباما در تبلیغات انتخاباتی خود جورج بوش و دولت وی را مسئول مشکلات کنونی در اقتصاد آمریکا معرفی می کند و افکار عمومی آمریکا هم تا حدی این دیدگاه را می پذیرد.
مارتین نِیل بِیلی گفت: باراک اوباما بعد از آن که به ریاست جمهوری رسید برخی طرح های دولت بوش را برای مقابله با بحران ادامه داد. در عین حال خود نیز طرح هایی را برای رفع بحران مالی اجرا کرد. در نتیجه اجرای این طرح ها در اواخر سال دو هزار و نه و اوایل سال دو هزار و ده وضعیت اقتصاد آمریکا تا حدی بهبود یافت و در نتیجه این تلاش ها از سقوط آزاد اقتصاد آمریکا جلوگیری شد.