به گزارش
خبرنگار پارلماني باشگاه خبرنگاران، علي لاريجاني امروز ( چهارشنبه 25 مردادماه) در صحن علني مجلس با اشاره به سالروز بازگشت آزادگان به وطن گفت: بيشك مبارزات اين عزيزان پس از مجاهدت در صحنه دفاع مقدس با راهبري آزاده بلندمقدار مرحوم حجتالاسلام و المسلمين ابوترابي در اردوگاههاي غيرانساني صدام چهره استقامت اسلامي رزمندگان را در درون سيستم حاكميت سفاك صدام با عزتمندي بينظيري نشان داد.
وي همچنين با اشاره به اينكه در آستانه روز جهاني قدس قرار داريم، خاطر نشان كرد: اين ابتكار هوشمندانه، يادگار امام (ره) است كه در سال 58 در پيامي اعلام نمودند كه جميع مسلمانان جهان را دعوت ميكنم آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و ميتواند تعيينكننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طي مراسمي همبستگي بينالمللي مسلمانان را در حمايت از حقوق قانوني مردم مسلمان اعلام نمايم.
رييس مجلس شوراي اسلامي افزود: همچنين در 25 مرداد همان سال امام (ره) در سخناني فرمودند روز قدس روز اسلام است، روزي است كه اسلام را بايد احيا كرد، روزي است كه بايد به همه ابرقدرتها هشدار دهيم كه اسلام ديگر تحت سيطره شما به واسطه عمال خبيث شما واقع نخواهد شد.
لاريجاني خاطر نشان كرد: اين نداي حقطلبانه گرچه در بدو امر به خاطر دستنشاندگان بيمقدار كه بر كشورهاي اسلامي سلطه داشتند به خوبي شنيده نشد اما امروز جايگاه خود را يافته و شاهد تحقق آرمانهاي آن پير فرزانه مسلمانان هستيم و بعد از بيداري اسلامي در منطقه، ملتهاي مسلمان به وظيفه خود آگاه شده و تحولات چشمگيري را رقم زده و ميزنند.
رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: از سال 1879 میلادی و کنگره ای به ریاست تئودور هرتزل موسس صهیونیسم سیاسی مدرن که ایجاد کشوری یهودی را دنبال کرد و انگلستان سرزمینهایی نظیر قبرس، صحرای سینا، اوگاندا و آرژانتین را برای این امر پیشنهاد کرد و سرانجام سازمان جهانی صهیونیزم در سال 1905 فلسطین را برای چنین امری برگزید، نطفه یک غده سرطانی در خاورمیانه شکل گرفت و در سال 1948 با بیانیه رسمی موجودیت دولت اسرائیل اعلام گردید و هرتزل مرزهای دولت یهود را از نیل تا فرات در نظرگرفته بود که در طرح کمیته انگلیسی و کتاب سفید مک دونالد وزیر مستعمرات انگلیس در سال 1939 و نهایتا قعطنامه شماره 181سازمان ملل، این نیت پلید مخفی نگه داشته شد اما نحوه برخورد صهیونیستها حتی با قطعنامه سازمان ملل و تقسیم مناطق به نحوی بود که به هیچ وجه قصد اجرای مصوبه این سازمان را نداشت بلکه به دنبال گسترش سرزمینهای تحت سلطه، پیگیر تحقق هدف نیل تا فرات بود.
این نماینده مردم قم در مجلس نهم ادامه داد: از سال 1948 تا 1968 طرحهای سازش متعددی ارائه شد که به هشت طرح میرسد و عمدتا مقامات کشورهای غربی و یک طرح توسط رئیس جمهور کشور تونس درسال 1965 ارائه شد و غالبا با تغییرات مختصری در اراضی، به تحکیم اسرائیل می پرداخت.
لاریجانی گفت: درجنگ 1967 صهیونیستها عملا توانستند شکست ارتش سه کشور عربی بقیه خاک فلسطین، کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را نیز به اشغال خود درآورند و صحرای سینا و جولان سوریه را نیز اشغال کنند که این جنگ در واقع یک فاجعه دردناک بود که دولتهای عربی عملا امید خود را به آزادی سرزمین فلسطین از دست دادند و از این تاریخ به بعد طرح سازش با طرحهای متعدد دیگری پیگیری شد که طرح آلون وزیر خارجه وقت اسرائیل و قطعنامه شماره 242 شورای امنیت که عملا بنیاد تمامی طرحهای سازش و صلح شد و حتی در آن عقبنشینی نیروهای اسرائیل از مناطق اشغالی سال 67 نیز ذکر شد.
رئیس مجلس شورای اسلامی به طرحهای متعددی که درباره مساله فلسطین ارائه شد پرداخت و افزود: همچنین طرح راجرز وزیر خارجه وقت آمریکا طرح کشور متحد عربی در سال 1972 مبتنی برتشکیل کشوری تلفیقی یعنی متشکل از کرانه باختری و اردن و قطعنامه شماره 338شورای امنیت مبتنی بر پایان بخشیدن به جنگ و اجرای قطعنامههای گذشته تا توافقنامه کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی و دیدار انور سادات از فلسطین اشغالی و بعدها طرح خالد الحسن از اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح و طرح ریگان درسال 1982 که پس از حمله وحشیانه اسرائیل به لبنان ارائه شد.
وی ادامه داد: طرح صلح عربی فاس که فحد آن را مطرح کرد و طرح صلح برژنف در سال1982 و طرح کنفدرالی اردن و فلسطین درسال 1984 و طرح صلح فلسطین در نوامبر 1988 که توسط سازمان آزادیبخش فلسطین ارائه شد با این ایده که خود را طرف اصلی روند سازش جا بزند و طرح شاهمیر در 1989 و طرح صلح مادرید در سال 1991 که توسط جورج بوش پس از جنگ خلیج فارس و اخراج عراق از کویت ارائه شد و توافقنامه قاهره در ۱۹۹۴ و توافقنامه اسلو در 1995 و توافقنامه الخلیل در 1997 و توافقنامه ریور در 1998 و توافقنامه شرمالشیخ در 1999و ادامه مذاکرات سازش در کمپدیوید در سال 2000 و طرح صلح کلینتون در دسامبر همان سال و طرح امیرعبدالله که در کنفرانس مارس 2000 در اتحادیه عرب ارائه شد، همه این طرحها بر این گمان استوار است که جهان عرب به این نتیجه رسیدند که این ناتوانی تا ابد دامنگیرش خواهد بود و به دلیل منافع حکومتی خود با تغییرات جزئی عملا برتثبیت اسرائیل مهر تایید میزند
رييس مجلس شوراي اسلامي با بيان اينكه اين موضوع يك استراتژي به شمار ميرفت، گفت: اين استراتژياي بود كه عملا جريان غرب به رهبري آمريكا و شرق به رهبري شوروي سابق و كشورهاي عربي همگي در آن مشاركت داشتند و بعد از اين همه بهاصطلاح تلاشهاي بينالمللي و منطقهاي چون اساسش بر استقرار اسرائيل و از طرفي پذيرش ناتواني كشورهاي اسلامي در مصاف با اسرائيل بود عملا هيچ دستاوردي براي ملت مظلوم فلسطين نداشت.
لاريجاني در ادامه تصريح كرد: بدتر از همه، سازمان آزاديبخش فلسطين كه خود را جريان مبارز فلسطين معرفي كرده بود به دليل ناباوري در توانمندي خود به سازش كشيده شد كه ضربه ديگري بر پيكره مبارزه فلسطين وارد كرد.
وي در ادامه افزود: استراتژي ديگر پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با ابتكار امام شكل گرفت و روز قدس نماد اين راهبرد بود. امام با تيزهوشي و توجه به مباني اصيل اسلامي ريشه مشكل را هدفگيري نمود و آن دو چيز بود؛ يك تقويت اين باور كه قدرت اسلام و مسلمانان آنقدر ظرفيت دارد كه اگر همگرا شوند اين غده سرطاني را به راحتي از بين خواهد برد و فرمودند اگر مسلمانان هر كدام سطلي آب در دست گيرند اسرائيل را غرق خواهند نمود. او بود كه روحيه خودباوري را در مسلمانان زنده نمود و جهاد اسلامي را مبناي اين حركت معرفي كرد.
وی درباره دومین راهبرد گفت: راهبرد اصلی باید
مقاومت اسلامی و قطع غده سرطانی اسرائیل باشد و نه چانهزنی در متراژ
سرزمین و این همان نکتهای بود که رهبر معظم انقلاب در کنفرانس فلسطین سال
۹۰ بر آن تاکید نمودند و فرمودند مبنای هر طرح عملیاتی باید همه فلسطین
برای تمام مردم فلسطین باشد و جغرافیای این کشور از نهر تا بحر است. لاریجانی ادامه داد: اگر نتیجه این استراتژی را
با نتایج رویکرد سازش مقایسه کنیم خواهیم دید هر اندازه طرح های سازش
رنگارنگ بود اما بدون استثنا هیچ خاصیتی برای احقاق حقوق فلسطین به همراه
نداشت ولی در راهبرد انقلاب اسلامی مجاهدانی تربیت یافتند که اولین ضربه را
در سال 2000 بر پیکره رژیم مقهور صهیونیستی در لبنان زدند و او مجبور شد
با خفت جنوب لبنان را رها و عقبنشینی کند.وي ادامه داد: ضربه بعدي در سال 2006 در جنگ 33 روزه بود كه رژيم صهيونيستي با توافق راهبردي با آمريكا قصد داشت ذلت خود را به سيطرهي مجدد بر خاورميانه بدل نمايد كه با شكست مفتضحانه و به صورت استثنايي با مقاومت مواجه شد. اين شكست هيمنهي رژيم صهيونيستي را در هم كوبيد.
رييس مجلس شوراي اسلامي ابراز داشت: شكست بعدي در جنگ 22 روزه غزه و مقاومت حماس نصيب رژيم صهيونيستي شد. اين شكستهاي پي در پي آنگونه بود كه رييسجمهور آمريكا مجبور شد اعلام كند امنيت اسرائيل خط قرمز آنان است. همين جمله نشانگر عجز اسرائيل از تامين امنيت خود است كه آمريكا را مجبور به خط و نشان كشيدن كرده است.
لاريجاني تصريح كرد: نتيجه بعدي اين راهبرد در حركت عظيم بيداري اسلامي هويدا گرديد كه رژيم صهيونيستي در چنبره انزواي سياسي قرار گرفت و اگر امروز اين رژيم هر از چند گاهي رجزي ميخواند از فرط ناعلاجي و ضعف است، نه قدرت. اينك نتيجه اين دو راهبرد را مسلمانان درك كردند و فرصت براي آمريكا و اسرائيل تنگ شده است و انشاءالله حركت مسلمانان به هدف نهايي و حذف غده سرطاني اسرائيل ميانجامد.
رييس قوه مقننه در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به كودتاي 28 مرداد سال 32 گفت: نكته ديگري كه نظير داستان غمانگيز فلسطين و تحميل رژيم صهونيستي در كارنامه آمريكا و انگليس محسوب ميشود كودتاي 28 مرداد است، گرچه آمريكا چند دهه خيانت كودتا عليه دولت ملي مصدق را رد نمود اما در دهه اخير آلبرايت وزير خارجه آمريكا صراحتا به خاطر كودتاي 28 مرداد عذرخواهي نمود كه نشان داد آمريكا يك رژيم شرور در صحنه بينالمللي است و چون قدرت نظامي دارد آن را مبناي مشروعيت و شرارت خود ميداند.
لاريجاني خاطر نشان كرد: البته كودتاي 28 مرداد 1332 معلول طراحي آمريكا و انگليس و اختلافات و ناشيگريهاي داخلي و خيانت برخي گروهها بود كه عملا حكومت استبدادي وابسته پهلوي صغير را با اختناق وحشتناك باعث گرديد.
وي افزود: اولا بعد از ملي شدن صنعت نفت و خارج شدن انگليس از سلطه بر نفت ايران، آمريكا ارائه جدي نمود تا جايگزين انگليس شود و نبض نفتي منطقه را در دست گيرد و ملي شدن صنعت نفت را مانع جدي در اين راه ميديد لذا لازم ميديد كل سيستم حكومتي ايران يعني دولت مصدق و مجلس ملي را تغيير دهد تا راه براي سلطهي نفتي آمريكا باز شود.
رييس مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: ثانيا حزب توده با كمال وقاحت به دليل علاقه شوروي به نفت شمال با ملي شدن صنعت نفت مخالفت ميكرد و عملا به اختلافات داخلي دامن ميزد و ثالثا بيتوجهي مصدق به وحدت دروني مخصوصا وحدت درون صفوف روحانيون و مليون عمل ديگر اين ماجرا بود. مصدق اصرار داشت كه لايحه اختيارات دولت براي قانونگذاري تمديد شود و عملا حق قانونگذاري از مجلس سلب شود.
لاريجاني خاطر نشان كرد: در اين زمينه مخالفيني مانند آيتالله كاشاني و برخي مليون به قدرت مجلس و حكومت مشروطه دلبسته بودند و تصور ميكردند مصدق ميخواهد با تمديد اختيارات مجلس، مجلس را به آلت معطلهاي تبديل كند و با لايحه امنيت اجتماعي، مخالفان خود را مرعوب و سركوب نمايد.
وي تصريح كرد: مصدق پس از 30 تير تمام اختيارات قانوني مجلس براي تمام امور كشور اعم از اداري، قضايي و نظامي را در اختيار گرفت، آيتالله كاشاني تمديد آن را ضربه به تثبيت مشروطه ميدانست. نكته جالب اينجاست كه خود مصدق در اخذ اختيارات مجلس در دولتهاي قبلي براي اصلاح دادگستري و حقوق كشور مخالفت داشت و آن را نه قانوني و نه به مصلحت ميدانست.
رييس مجلس شوراي اسلامي افزود: رابعا اشتباه استراتژيك ديگر مصدق كه مطابق اختلاف در اخذ اختيارات مجلس رخ داد موضوع رفراندوم براي انحلال مجلس بود. بعد از رفراندوم، مصدق مجلس را منحل نمود و در نبود مجلس، شاه به سپهبد زاهدي حكم نخستوزيري داد و مصدق را عزل نمود و خود به رامسر رفت و بعد از لو رفتن كودتاي شاه و دستگيري نصيري، شاه به عراق و از آنجا به غرب گريخت و در اين فاصله زاهدي با كمك برخي فرماندهان نظامي و دلارهاي ارسالي روزولت كودتاي آمريكايي را سامان داد.
لاريجاني اظهار داشت: وزير كشور مصدق به او گفت به چند دليل نبايد مجلس را منحل كنيد؛ نخست اينكه اين مجلسي است كه خود شما در دولت خود انتخابات آن را برگزار كرديد و گفت كه هشتاد درصد نمايندگان منتخب واقعي مردم هستند و اين مجلس تمام لوايح و نظرات شما را تاكنون تصويب كرده و شما نبايد آن را منحل كنيد. دوم اينكه پس از رفراندوم و انحلال مجلس، شاه شما را با فرمان خود عزل ميكند كه مصدق در جواب اين صحبت گفت شاه جرات اين كار را ندارد.
رييس قوه مقننه خاطر نشان كرد: ديگر مليوني كه مدتها همراه مصدق بودند نظير دكتر سنجابي و خليل ملكي و ديگران نيز با طرح رفراندوم و انحلال مجلس مخالف بودند ولي روحيه يكدندگي مصدق و اعتماد زياد برخي اطرافيان مثل سرتيپ دفتري كه نسبتي با مصدق داشت و رييس شهرباني شد و نقش موثري در كودتا داشت، مانع پذيرش نصايح آنها شد.
وي خاطر نشان كرد: در واقع استعمار آمريكا كه به قصد سلطه درازمدت بر منطقه نيازمند سرنگوني دولت ملي و مجلس ملي در ايران بود با بهره جستن از اينگونه اختلافات داخلي و دور شدن مردم از صحنه، كودتاي آمريكايي را با هزينه كم محقق نمود و استبداد را حاكم كرد.
رييس مجلس شوراي اسلامي در پايان سخنان خود اظهار داشت: اينها گوشههايي از دلايلي است كه چرا در گفتمان امام (ره) آمريكا شيطان بزرگ ناميده شد و چرا مجلس در راس امور معرفي شد و چرا در قانون اساسي، جمهوري اسلامي چنان اهميتي براي مجلس قائل شد كه هيچ مقامي حق انحلال مجلس شوراي اسلامي را ندارد كه از تحليل تاريخ گذشته ايران ميتوان بدان دست يافت و بايد انقلابيون امروز دريافت دقيقي از اين مهم داشته باشند.
انتهاي پيام/ب2