مداد رنگي خود را برداريد و درياچه اروميه را در نقشه‌هاي جغرافيايي و خاطرات خود، با رنگ قرمز خط خطي كنيد. ديگر دريا آبي نيست. يادمان داده بودند كه درياچه اروميه پس از بحرالميت، دومين درياچه شور جهان است، اما حالا بايد براي آيندگان خويش شرمسار بنويسيم كه درياچه اروميه شوره‌زاري بيش نيست.موضوع خيلي جدي است، اگر جدي گرفته نشود بار ديگر فاجعه‌اي به مراتب بزرگ‌تر از درياچه «آرال» تكرار خواهد شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، اين گفته جاي تعجب ندارد چون در حال حاضر «بيش از ۶۵ درصد عرصه اين درياچه خشك شده است.» اين آخرين اظهارنظر معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست است. آيا 35 درصد باقيمانده معنايي جز فاجعه دارد؟!

موضوع خيلي جدي است، اگر جدي گرفته نشود بار ديگر فاجعه‌اي به مراتب بزرگ‌تر از درياچه «آرال» تكرار خواهد شد.

آرال كه بين دو كشور ازبكستان و قزاقستان قرار دارد اكنون چيزي جز يك بركه كوچك نيست؛ البته سرشار از سموم و پساب‌هاي شيميايي و با غلظت 400گرم نمك در هر ليتر؛ در نتيجه جمعيت بزرگي در اطراف درياچه به بيماري‌هاي گوناگون ازجمله سرطان مبتلا شدند، ريه‌هاي عفونت‌زده، طحال و كبد از كار افتاده، روده و معده بيمار، درد چشم و كودكان ناقص‌الخلقه و مرگ زودرس، تنها بخش كوچكي از نتايج اين درام اكولوژيكي است.

براساس آمار مركز تحقيقاتي «اكوسان»، در منطقه اطراف درياچه آرال سال 1984 از هر هزار نفر 202 بيمار وجود داشت، اما سال 2008 اين رقم به 900 نفر افزايش يافت و... .

بازگرديم به حال شور درياچه اروميه! در به وجود آوردن وضع وخيم كنوني همه مقصرند. اين شوربختي، هم علت انساني دارد و هم طبيعي، گرچه هر كدام راهكار و راه‌حلي داشت، اما به‌موقع تدبير نشد.

طبيعت با افزايش دماي خود كالبد نحيف زمين را هر چه بيشتر داغ كرد تا در نتيجه آن بر شدت و حدت تبخير آب افزوده شود.

آسمان هم در اين چند سال چندان رغبتي به باريدن نداشت؛ زمين هر روز گرم و گرم‌تر شد. در كنار اين همه ما نيز در پشت ميزهاي خود، درست روبه‌روي نوازش نسيم كولر جلسه گذاشتيم پشت‌سرهم.

در اين جلسه تصميم به ساخت سدهاي بيشتر گرفتيم تا پاي رسيدن آب رودخانه‌ها را به درياچه قطع كنيم! از طرف ديگر اجازه براي زيركشت بردن اراضي كشاورزي بيشتري صادر شد به طوري كه ۹۰ درصد منابع آبي منطقه به بخش كشاورزي اختصاص يافت؛ حقابه هم بي‌حقابه! چشم خود را بستيم روي پساب‌هاي صنعتي كه هر روز و هر ساعت خود را بر درياچه تحميل كردند.

تازه خيلي هم خوشمان آمد و روي درياچه يك جاده از اين طرف تا آن طرف كشيديم؛ آب به دو قسمت تقسيم شد، اما نمي‌دانستيم كه ديري نخواهد پاييد كه همين آب هم كمتر و كمتر خواهد شد.

كمي آهسته لطفا، نه اين كه تمام مسووليت را متوجه مسوولان بدانيم كه چنين نيست. يادمان رفته كه حدود 24 هزار حلقه چاه غيرمجاز حفر كرديم! بي‌ميل نبوديم كه در اين وضع وخيم سفره‌هاي آب زيرزميني، زمين‌هاي كشاورزي خود را به صورت غيرعلمي و غيرمكانيزه توسعه دهيم! يادمان رفته است كه حرمت آب و ساحل درياچه را نگاه نداشتيم! يادمان رفته است كه... .

كارهايي كه شد و نشد!

قرار نيست كه همه‌اش به سوگ بنشينيم و مويه سر دهيم؛ هنوز 35 درصد باقي مانده است! به نظر شما تا خشك شدن كامل آن، چقدر زمان نياز است؟! با اين همه اعتراض و انتقاد و عجز و لابه، در عمل چقدر براي نجات و رهايي اين درياچه اقدام شده است؟ «متأسفانه مي‌توان گفت هيچ كاري انجام نشده است.»

اين را عابد فتاحي نماينده مجلس شوراي اسلامي در خرداد امسال به خبرگزاري‌ها گفت. با وجود اين تاكنون طرح‌هاي بسياري از رويايي تا واقعي مطرح شده است و برخي سر از مطبوعات درآوردند و بسياري هم مطرح نشده رفتند و در بايگاني شماره خوردند.

طرح بارورسازي ابرها، انتقال آب از رودخانه ارس به درياچه، حقابه و... . به طور مثال در مورد حقابه، قرار بود وزارت نيرو از مهر1389 تا آخر شهريور 1390 اقدام به رهاسازي حقابه درياچه تا سقف يك ميليارد و ۸۰۰ ميليون مترمكعب كند كه البته به دلايل زيادي اين مقدار هيچگاه تحقق پيدا نكرد و اين در حالي است كه كارشناسان بر اين باورند كه درياچه در حال حاضر به حدود ۲۴ ميليارد مترمكعب آب نياز دارد.

همچنين روي هر كدام از طرح‌هاي مطرح شده ديگر نقدهاي زيادي وارد شد، برخي ديگر گويا هيچ‌گاه براي عملي شدن مطرح نشده بودند مثل همان بارورسازي ابرها! چنانچه مصطفي پورمحمدي، رييس سازمان بازرسي كل كشور در نشست «بررسي وضع درياچه اروميه» اذعان كرد: «بسياري از تصميم‌گيري‌ها متكي به عقبه كارشناسي نيست.»

وي البته درخصوص اقدام‌هاي انجام شده براي نجات درياچه اروميه اين را هم تصريح كرد: «اجرا خوب پيش نرفته و برنامه‌ريزي‌ها خوب انجام نمي‌شود.»

نبايد فراموش كرد كه درياچه اروميه طبق كنوانسيون رامسر جزو گنجينه‌ها و ميراث طبيعي جهاني قرار دارد، بنابراين مي‌توان با استفاده از اين موضوع امكانات بسياري را براي نجات بخشي اين گنجينه جذب كرد.

خداحافظ؛ پليكان پاخاكستري

«درياچه اروميه براي دومين بار قرمز شد!» اين آخرين خبري بود كه چند روز پيش توسط مسوولان و كارشناسان درباره وضع اين درياچه منتشر شد.

دكتر اسماعيل كهرم، فعال زيست‌محيطي و استاد دانشگاه، علت تغيير رنگ درياچه اروميه را فعال شدن نوعي جلبك به خاطر مساعد شدن محيط به لحاظ شوري آب اعلام كرد.

به گفته اين كارشناس: «جلبكي كه هم‌اكنون موجب قرمز شدن آب درياچه اروميه شده در شوري حدود ۴۰۰ ميلي‌گرم در ليتر نمك شروع به رشد مي‌كند و مواد ناشي از ترشح آن سمي است كه موجب مي‌شود باقي مانده آرتمياها نيز در درياچه اروميه از بين برود.»

آرتميا از سخت‌پوستان ساكن آب شور است و درياچه اروميه يكي از بزرگ‌ترين زيستگاه‌هاي اين جانور است.

فكرش را هم نكنيد كه روزي نگين آبي اروميه جامه سفيد نمك بر تن كند! هشت ميليارد تن نمك، باد، توفان، شيوع آسم و بيماري‌هاي ريوي!... تصورش هم يك كابوس است، اما درياچه با توجه به فوق اشباع شدن به لحاظ املاح در برخي از نقاط آن، آماده خشك شدن بيشتر و نابودي كامل است تا جايي كه «نفس‌هاي آخرش را مي‌كشد.»

اين را اصغر محمدي فاضل، معاون سازمان حفاظت محيط‌زيست به ايرنا گفت و دست آخر اين كه خداحافظ اي پليكان پاخاكستري، غاز پيشاني سفيد كوچك، عروس غاز، اردك مرمري، اردك سرسفيد، اردك بلوطي، خروس كولي دشتي، دليجه كوچك و ميش مرغ و... يادش بخير در كتاب‌ها نوشته بودند 212 نوع گونه پرنده‌اي در حوضه درياچه اروميه ثبت شده بودند!


برچسب ها: دریاچه ، ارومیه ، فاجعه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار