به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه يو اس اي تو دي، چندي پيش از آنکه جسيکا ردفيلد در حادثه تيراندازي در يک سينما در ايالت کلرادو جان خود را از دست بدهد شاهد يک ماجراي تيراندازي ديگر در تورنتو بود که دو کشته برجاي گذاشته بود. وي پس از ماجراي تورنتو در بلاگ خود اين پرسش را مطرح کرده بود که آيا اين جهاني است که ما در آن زندگي مي کنيم؟
درجريان تيراندازي در يک سينما در آرورا، 12 نفر کشته و 58 نفر زخمي شدند. قربانيان و افرادي که از اين ماجرا جان سالم به در بردند همگي مردمي عادي بودند که کاري معمولي انجام مي دادند و انتظار هيچ حادثه اي را نداشتند. جداي از اين قتل عام و اقدامات فداکارانه قربانياني که خود را سپر دوستان و افرادي که دوستشان داشتند،کرده بودند واقعيت ديگري نيز پديدار شده و آن از ميان رفتن احساس امنيت در آمريکا است.
پس از حادثه يازدهم سپتامبر که نتيجه تهديدات تروريسم خارجي بود، حوادث مربوط به اوکلاهما،کلمباين، ويرجينيا، فورت هود، تاکسون و اکنون آرورا تروريسم داخلي را به يک واقعيت تلخ تبديل کرده است.
کارل چين، يک کارشناس مسائل امنيتي که از سال 1999 مدارک مربوط به 562 حمله خشونت آميز به عبادتگاه ها را جمع آوري کرده معتقد است، ارزشهاي اخلاقي در آمريکا در حال سقوط هستند.
مهم نيست آمريکاييان کجا در بحث مربوط به کنترل سلاح در کشور کوتاه آمدند حقيقت زندگي در آمريکا در سال 2012 اين است که يک قاتل مسلح به سلاح هاي سنگيني که تا چندي پيش در جنگ ها استفاده مي شد، مي تواند به ديگران حمله کند.
کنديس پارادايز 34 ساله و ليونا دختر 16 ساله وي از جمله افرادي بودند که در مراسم يادبود کشته شدگان آرورا شرکت کردند. ليونا گفت، بسياري از قربانيان هم مدرسه اي هاي وي بوده اند و دوست صميمي کنديس هم زماني که تيراندازي شروع شده بوده در آنجا حضور داشته است.
کنديس پارادايز گفت، درست است که ما آنجا نبوديم اما ممکن بود باشيم. احتمال داشت هرکسي که من مي شناسم ازجمله فرزندانم، دوستانم يا اعضاي خانواده ام آنجا باشند.
گريگوري ادکينز، کشيش ارشد کليساي فيرلينگتون يونايتد متوديست در اسکندريه با مقايسه ماجراي تيراندازي در يک سينما در آمريکا با کشتارهاي سوريه و ديگر جاها در موعظه صبح يکشنبه خود گفت، براي ما عادي شده است که در دريايي از ابهامات غوطه ور باشيم.
کشيش ميچ هميلتون هم گفت، آمريکاييان دارند با حملاتي مشابه تيراندازي آرورا خو مي گيرند. کشيش کليسايي در ميسي سيپي در يک مايلي مکان تيراندازي نيز روز يکشنبه گفت، براي مدتي طولاني آمريکاييان به اقدامات تروريستي به عنوان مسئله اي مربوط به خارج از کشور خود نگاه مي کردند. اما اکنون اين اقدامات داخل آمريکا اتفاق مي افتند.
دکتر جوئل دوسکين، يک روانشناس باليني در تاکسون مي باشد که دو نوجواني را که در سال 1999مسبب قتل عام دبيرستان کلمباين در کلرادو بودند روانشناسي و در مورد حوادث ديگر نيز تحقيق و بررسي کرده است.
نخستين پرسش در بحث کنترل سلاح در مورد قابليت دسترسي به اسلحه در کل کشور است.
دکتر دوسکين معتقد است، اگر 300 ميليون سلاح در خيابان ها نبود، آمريکا مکان بهتري براي زندگي مي شد.
وي مي گويد، راه منطقي در جهان وجود ندارد که ما بتوانيم از آن طريق آمريکا را خلع سلاح کنيم. در عوض به جاي اينکه درگير بحث بيهوده چگونگي جلوگيري از دسترسي مردم به اسلحه شويم بايد در مورد اينکه چگونه در ميان 300 ميليون سلاح زندگي امني داشته باشيم بحث کنيم.
به اعتقاد وي موضوع اصلي، ايمن سازي مکان هايي است که مردم در آن اجتماع مي کنند علاوه بر آن ارتقا نظام سلامت رواني قاتلان احتمالي نيز لازم است پيش از آنکه سلاح به دست آورند و فرصت از آن را نيز پيدا کنند.
به دنبال حادثه آرورا اين بحث فراگير شده است که آيا با توجه به احتمال تقليد از اين ماجرا و تکرار آن اجازه دادن به يک نوجوان براي رفتن به سينما درست است.
کلي هاسکينز، معاون فروش موسسه سينماهاي ورنبرگ گفت، مقامات شرکت وي پيش از غروب جمعه دور هم جمع شدند تا سيستم به کارگيري نيروهاي پليس و تفتيش موردي کيف هاي افرادي که به سينما مي روند را مورد بازنگري قرار دهند.
دوسکين در مورد مبارزات ضد خشونت مدرسه اي پس از حادثه قتل عام ويرجينيا در سال 2007 گفت. وي در آن زمان به آموزش استادان و مقامات دانشگاهي در سراسر تاکسون کمک کرده بود تا نحوه شناسايي دانشجويان خطرآفرين احتمالي و نحوه برخورد با آنان را بياموزند.
وي با ديد مثبت به اين قضيه نگاه مي کند و معتقد است توانسته اند جلوي برخي حوادث ناگوار ديگر را بگيرند. اما وي در عين حال از بزرگنمايي حوادث به وسيله رسانه ها نيز نگران است.
وي افزود اگر شما احساس کنيد مورد بي حرمتي قرار گرفته ايد و يا بي اهميت هستيد و بخواهيد جالبترين فرد در کشور باشيد اين بهترين کار است.