به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماه رمضان و ماه بندگی بهترین فرصت برای راز و نیاز با معبود الهی است، تا از پروردگار خویش نیاز های خود را طلب کنیم و از دریای واسعه رحمت الهی او مغفرت بجوییم. این ماه همه مسلمانان در هر نقطه از جهان با هر رنگ، زبان و نژاد با خدای خود به مناجات می پردازند.
مناجات، یا مناجات خوانی در ردیف های مرثیه خوانی، شورخوانی و ... است که از قدیم الایام مناجات خوانان در ماه رمضان پرشورتر به مهمانی خداوند می روند و مردم از سحرگاه تا اذان مغرب برسرسفره الهی دعوت می کنند.
آمدمای خدا بر در تو/ تا شوم مُحرم محضر تو
سائلی وامانده ام من/ بین غمها مانده ام من
از شهیدان خدایی/ ای خدا جامانده ام من
یا الهی یا الهی...
احسان و جود و کرم عادتُک/ الهی وَ رَبّی من لی غیرُک
من کسی جز تو ندارم/ سر به خاکت میگذارم
کن مرا آوارهی خود/ ای همه دار و ندارم
یا الهی یا الهی...
شده ام از گنه خوار و رُسوا/ بیچاره ام کرده حُبّ دنیا
یاد تو رفته ز یادم/ ای حبیبمای مرادم
غرق عُصیان آمدم من/ خود برس یا رب به دادم
یا الهی یا الهی...
یا الهی، یا کریم و یا رب/ اغفِر ذُنوبی به حقّ زینب
حقّ آن بانوی خسته/ قد خمیده، دلشکسته
شاهد رأس بریده/ نافله خوان نشسته
وا غربتا واغربتا...
بعد از عُمری جُرم و عصیان و تباهی
آمدم در اوج شرم و روسیاهی
بنما قبول/ این بندهی گمراه/ که دارد به لب آه/ یا ربّی یا الله
یا ربّی یا الله...
در صحرای جهل و غفلت آواره ام
ببین حُبّ دنیا، کرده بیچاره ام
من در راه ِ/ بندگی و تقوی/ افتاده ام در چاه/ یا ربّی یا الله
یا ربّی یا الله...
با این دو خُرسندم، وقت ِ. سخت ِ. ممات
انجام واجبات، تَرک ِ مُحَرّمات
بر لیله ی/ تاریک عُمر ما/ دین باشد همچون ماه/ یا ربّی یا الله
یا ربّی یا الله...
روسیاه، امّا، اهل نینوایم
گریه کن داغ ِ، یار ِ. سر جُدایم
دم همه دم/ گریه نمودم بر/ آن ماتم جانکاه/ یا ربّی یا الله
یا ربّی یا الله...
امان از غربت ِ سالار شهیدان
دیدار خدا رفت، غرق خون و عطشان
بر سر زنان/ واحسینا میگفت/ زهرا (س) به قتلگاه/ یا ربّی یا الله
یا ربّی یا الله...
ای که بر من مَحرم رازی/ پرده بر جرمم میاندازی
آمدم تا این گدا را هم/ مُحرم عشق خودَت سازی
از سَر ِ خجلت/ دیده گریانم/ از گناهان ِ/ خود پشیمانم
سیّدی العَفو...
گشته ام حیران به تاریکی/ ای حریم تو حریم نور
گرچه بستم با تو پیمان که/ گردم از وادی عصیان دور
بی وفا گشتم/ من هر عَهدی را/ خون نمودم من/ قلب مهدی را
سیّدی العَفو...
بس که دنیا غافلم کرده/ جسم تقوایم شده بی جان
بی اراده هستم و بی روح/ در نماز و خواندن ِ. قرآن
کن بر این عاصی/ لطف جانانه/ با عبادت دل/ گشته بیگانه
سیّدی العَفو...
من نشسته بر سر راهم/ تو اُمید قلب مسکینی
من همه فقر و همه دردم/ تو غیاثَ المُستغیثینی
نغمهی جانم/ بانگ یا الله/ کاسه ام پر کن/ حقّ ثارالله
سیّدی العَفو...
حقّ آن آقا که در راه ِ/ دین تو جانش فدا گشته
با لب ِ. خُشک و تن ِ. پُر خون/ بین مقتل سر جدا گشته
قلب زهرا (س) را/ با غم آغشتند
که حسینش را/ تشنه لب کشتندای حسین جانم...
منم بد منم بد/ تو خوبی تو خوبی
منم عبد گنهکار/ تو ستّار العُیوبی
ببین فرصت عمرم/ گذشته به تباهی
الهی الهی...
تو و جود و کرامت/ من و خواری و غفلت
تو و لطف و عنایت/ من وشرم و خجالت
تو و خوبی و رحمت/ من و روی ِ سیاهی
الهی الهی...
اگر چه همهی عُمر/ گنه شد هنر من.
ولی دست نوازش/ کشیدی به سر من
به درمانده اُمید و/ به مسکین تو پناهی
الهی الهی...
کجا در ره تقوی/ هم آهنگ تو بودم
ز. رویت خجل هستم/ که من ننگ تو بودم.
ولی ناله زدم بر/ گل فاطمه (س) گاهی
الهی الهی...
همان که به ره دین/ غریبانه فدا شد
سرش از تن پاکش/ لب تشنه جدا شد
سؤالم فقط این است/ به چه جرم و گناهی
الهی الهی...
یا ربّنا یا ربّنا اغفِر لنا ذُنوبنا..
با کوه عصیان آمدم/با چشم گریان آمدم
عُمرم شده صَرف گناه/امّا پشیمان آمدم
بیچارهی درمانده را/ در محضرت راهش بده
در وادیّ عُبودیت/ سوزش بده آهش بده
با این نفس امّاره و/ درد جهالت چه کنم
گر ببخشی من را بگو/ با این خجالت چه کنم
ساده گویمای مهربان/ در بندگی من رُسوایم
قسم به تو شرمنده ی/ خمینی و شُهدایم
نه نمازی نه روزه ای/ نه جهادی نه زکاتی
گرچه پر از سَیّئاتم/ تو دریای حَسَناتی
بیچاره ام آلوده ام/ من را ببخش من را ببخش
نافرمانی نموده ام/ من را ببخش من را ببخش
من را ببخش من را ببخش/ به حقّ شاه شهدا
قسمت جمع ما نما/ زیارت کرببلا
ما همگی آواره و/ خونجگر و مبتلاییم
با سوز دل، در حاجت/ زیارت کربلاییم
چه کربلا چه کربلا/ همان جا که ارباب ما
در مقتل پر خاک و خون/ سرش شده از تن جدا
از کربلا از کربلا/ آید صدای العطش
طفلی از سوز تشنگی/ در خیمهها بنموده غشای کربلاای کربلا/ دل را به غم آغشته اند
بر روی خاکت تشنه لب/ خون خدا را کشته اند
یک مادر قد خمیده/ با اشک جاری از دو عین
گوید میان قتلگاه/ غریب مادر یا حسین
شده ام به بند غفلت اسیر، هستم از فرط عصیان سر به زیر
به حقّ حضرت نعم الامیر، اجرنا من النّار ِ. یا مجیر
اجرنا من النّار ِ. یا مجیر...
رمضان ماه ِ. باران ِ. رحمت، رمضان ماه ِ. خوب ِ. مغفرت
یا رب به حقّ قرآن و عترت، نگاهی کن به این عبد فقیر
اجرنا من النّار ِ. یا مجیر...ای خدا هستم رو سیاه ِ. تو، آمدم در ظلّ ِ. پناه ِ. تو
از عطر نسیم نگاه تو، بگیرد جان بوی مُشک و عبیر
اجرنا من النّار ِ یا مجیر...
از ازل بر لطف ِ. تو دل بستم، مهربان به راه ِ. تو نشستم
اگرچه غرق گناهم، هستم، عاشق آن محبوب ِ. بی نظیر
اجرنا من النّار ِ یا مجیر...
الهی حقّ گلهای پرپر، به حقّ شهید ِ گشته بی سر
حسین آن نور ِ. چشم ِ. پیغمبر، آن که شد بر تنش کفن حصیر
اجرنا من النّار ِ یا مجیر...
من آمدم با/ سوز دل و آه/ اغفِر ذُنوبی/ اَستغفر الله
راه وصالت/ ای حیّ یکتا/ بر من نشان ده/ گم کرده ام راه
اَستغفرالله...
من گرچه هر دم/ عصیان نمودم/ تو لطف کردی/ بر من به هر گاه
اَستغفرالله...
نفس امّاره/ بیچاره ام کرد/ بده نجاتم/ از قعر این چاه
اَستغفرالله...
هستم گدایت/ عبد سرایت/ ای نور لطفت/ بر شام دل ماه
اَستغفرالله...
من را ببخشای/ حقّ حسینت/ او که بُوَد بر/ مُلک جهان شاه
اَستغفرالله...
آن کس که شد در/ راه وصالت/ با زخم تیغ و/ سر نیزه همراه
اَستغفرالله...
آنکه برایش/ زهرای اطهر (س) / نوحه بخواند/ با سوز جانکاه
اَستغفرالله...
با کام تشنه/ با ضرب دشنه/ سر را جدا کرد/ آن شمر گمراه
اَستغفرالله...
انتهای پیام/