مدرسه ای در سارایوو درصدد است نه تنها دانش آموزی ناشنوا را ثبت نام کند که به منظور برقرار ارتباط بهتر با این دانش آموز تازه وارد بقیه همکلاسی هایش باید زبان اشاره را یاد بگیرند.
الکساندر کوچک مانند هر کودک دیگری دوست داشت با همسن و سالانش بازی کند، ولی محدودیتی داشت که باعث رنجشش میشد؛ او ناشنوا بود. محرومبودن از نعمت شنیدن باعث میشد بیشتر مواقع در خانه تنها بماند و دوستان زیادی نداشته باشد. او در مدرسه زبان اشاره را یاد گرفته بود، اما برای بازی با دوستانی که ناشنوا نبودند، به چیزی بیشتر از زبان اشاره نیاز داشت.