باشگاه خبرنگاران جوان؛ فاطمه کربلایی - فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر به بستری برای ارتباط و تبادل اطلاعات و حتی انتقال فرهنگ میان افراد و ملتها تبدیل شدهاند و همه ما احتمالا بارها شاهد فراگیر شدن محتواها و چالشهای فراملی در این فضای بیحد و مرز بودهایم.
چالشهایی که میتوانند به ویژه بر افکار و رفتار قشر نوجوان تاثیر قابل توجهی داشته باشند و در مواردی حتی باعث نگرانی خانوادهها نیز بشوند.
چالش اشک با چسب داغ نیز یکی از چالشهایی بود که اخیرا در فضای مجازی میان دختران نوجوان ژاپنی، پرطرفدار شده بود. به نقل از یورونیوز، این سبک آرایشی که به نام «آرایش اشک سهبعدی» شناخته میشود، ظاهر احساسی و آسیبپذیر به دختران میبخشد گویی در حال گریه هستند. این سبک ابتدا در برنامه ژاپنی «نینوسان» معرفی شد و از آن زمان توجه دختران دبیرستانی ژاپن را جلب کرده است. این چالش شبکههای اجتماعی در ژاپن و چین با انتقادات زیادی روبرو شده است.
به دنبال اهمیت رفتارهایی که در فضای مجازی ترند میشوند و تاثیراتی که میتوانند بر نوجوانان داشته باشند، گفتوگوی مفصلی با دکتر فریبرز درتاج، روانشناس تربیتی و معاون پژوهشی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور داشتهایم تا اطلاعاتی درباره اثرگذاری شبکههای اجتماعی و نحوه مواجهه با آنها کسب و در راستای افزایش آگاهیها در این باره استفاده کنیم.
تاثیرگذاری یک برنامه تلویزیونی یا مجازی روی رفتار و گفتار نوجوانها چقدر است؟
فریبرز درتاج، روانشناس تربیتی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان مطرح کرد: «تأثیر برنامههای تلویزیونی و مجازی بر رفتار و گفتار نوجوانان، با توجه به ماهیت فراگیر رسانهها در فرهنگ جوانان معاصر، در تحقیقات دانشگاهی و گفتمان عمومی مورد توجه قرار گرفته است. به ویژه نوجوانان که بیشتر تأثیرپذیر هستند؛ اغلب رفتارها، نگرشها و سبکهای ارتباطی را که در قالبهای رسانهای مختلف، از نمایشهای تلویزیونی فیلمنامهشده تا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به تصویر کشیده شده است، تقلید میکنند. این پدیده منجر به تحقیقات گستردهای در مورد این که چگونه رسانهها هم به عنوان عامل اجتماعی و هم یک کاتالیزور بالقوه برای تغییرات در هویت و رفتار نوجوانان عمل میکنند، انجامیده است.»
فریبرز درتاج ادامه داد: «مطالعات نشان دادهاند که قرار گرفتن در معرض خشونت رسانهای میتواند با رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان مرتبط باشد؛ در حالی که به تصویر کشیدن محتوای جنسی ممکن است بر فعالیتهای جنسی اولیه و نگرش به روابط تأثیر بگذارد. برنامههای تلویزیونی و مجازی تأثیر زیادی روی رفتار و گفتار نوجوانان میگذارند؛ چون در این سن، آنها به دنبال الگوها و هویتسازی هستند. نوجوانان اغلب تحت تأثیر شخصیتها، موضوعات و محتوای برنامههایی قرار میگیرند که به تماشای آنها میپردازند. البته این تأثیرات بسته به نوع و محتوای برنامه میتوانند مثبت یا منفی باشند.
این روانشناس تربیتی درباره تاثیرات مثبت و منفی این طور توضیح داد:
تأثیرات مثبت:
۱) آموزش و یادگیری مهارتها: برنامههایی که مهارتهای اجتماعی، ارزشهای اخلاقی یا اطلاعات مفید ارائه میدهند، میتوانند نقش سازندهای در زندگی نوجوانان داشته باشند. به عنوان مثال، برنامههای علمی یا انگیزشی ممکن است الهامبخش باشند.
۲) تقویت همدلی و درک دیگران: سریالها یا مستندهایی که به مسائل اجتماعی میپردازند، میتوانند نوجوانان را به درک بهتر مشکلات و چالشهای دیگران هدایت کنند.
۳) ایجاد انگیزه و هدف: نمایشهای مرتبط با موفقیت افراد میتوانند نوجوانان را تشویق کنند تا برای اهداف خود تلاش کنند.
تأثیرات منفی:
۱) عادیسازی رفتارهای نامناسب: اگر برنامهها رفتارهای منفی مثل خشونت، قلدری، مصرف مواد مخدر یا روابط ناسالم را عادی جلوه دهند، ممکن است نوجوانان بدون درک پیامدها، این رفتارها را تقلید کنند.
۲) تغییر زبان و گفتار: محتوای مجازی که از زبان کوچهبازاری یا بیادبی استفاده میکند، میتواند روی نوع گفتار نوجوانان اثر بگذارد.
۳) ایجاد انتظارات غیر واقعی: برنامههایی که سبک زندگیهای لوکس یا ظاهرهای غیرواقعی را نمایش میدهند، ممکن است باعث شوند نوجوانان نسبت به زندگی خود احساس نارضایتی پیدا کنند.
۴) تقویت کلیشهها: برخی برنامهها ممکن است کلیشههای جنسیتی، فرهنگی یا اجتماعی را تقویت کنند و نوجوانان را درگیر دیدگاههای محدود و غیرمنعطف کنند.
چگونه میتوان اثرات منفی فضای مجازی را بر نوجوانان کاهش داد؟
فریبرز درتاج درباره کاهش اثرات منفی فضای مجازی بر نوجوانان راهکارهایی را مطرح کرد و درباره آنها توضیحاتی ارائه داد که در ادامه به آنها پرداخته شده است.
۱) انتخاب محتوای مناسب: والدین و مربیان میتوانند به نوجوانان در انتخاب برنامههای مناسب کمک کنند.
۲) بحث درباره محتوا: تماشای مشترک برنامهها و بحث درباره پیامها و مفاهیم آنها به نوجوانان کمک میکند تا دید انتقادیتری نسبت به محتوا داشته باشند.
۳) تنظیم زمان استفاده: محدود کردن مدت زمان تماشای تلویزیون یا استفاده از فضای مجازی میتواند اثرات منفی را کاهش دهد.
۴) تقویت مهارتهای فکری و اجتماعی: آموزش مهارتهای تفکر انتقادی به نوجوانان کمک میکند تا تأثیرات منفی را بهتر شناسایی و مدیریت کنند.
به طور کلی، تأثیر برنامهها اجتنابناپذیر است؛ اما با انتخاب درست و آگاهانه میتوان این تأثیرات را در مسیر مثبتی هدایت کرد.
این روانشناس تربیتی افزود: «علاوه بر اینها، ظهور رسانههای اجتماعی پویاییهای جدیدی را در توسعه زبان و شکلگیری هویت معرفی کرده است؛ به طوری که نوجوانان از سبکهای عامیانه و ارتباطی استفاده میکنند که منعکس کننده چشمانداز دیجیتالی است که با آن درگیر هستند. این دوگانگی بر تأثیر متقابل بین مصرف رسانه و رشد نوجوانان تأکید میکند. مناقشات زیادی پیرامون این موضوع اغلب بر نمایش ایدهآلها و رفتارهای غیرواقعی در رسانهها، به ویژه در تلویزیون واقعیت و رسانههای اجتماعی متمرکز است که میتواند درک نوجوانان از واقعیت و ارزش خود را مخدوش کند.
منتقدان استدلال میکنند که چنین بازنماییهایی ممکن است منجر به نتایج منفی، از جمله مسائل مربوط به تصویر بدن و ارزشهای مادیگرایانه شود؛ زیرا نوجوانان تلاش میکنند تا از شیوههای زندگی اغلب دست نیافتنی ارائهشده در شبکههای اجتماعی تقلید کنند.
برعکس، طرفداران رسانه، پتانسیل آن را برای تأثیر مثبت برجسته میکنند و معتقدند که محتوایی که به دقت تنظیم شده است، جاهطلبی را القا میکند، خلاقیت را تقویت میکند و تعاملات اجتماعی سالم را ترویج میدهد. به ویژه با فراگیر شدن رسانههای اجتماعی، درک تأثیرات ظریف رسانهها بر رفتار و گفتار نوجوانان واجب است. این گفتوگوی مداوم به دنبال کشف این موضوع است که چگونه رسانهها نه تنها هویتهای فردی، بلکه هنجارها و انتظارات اجتماعی گستردهتری را برای جوانان امروزی شکل میدهند.
از نظر روانشناسی فضای مجازی چقدر قابلیت دارد که یک چالش یا فرهنگ را بین مرزها جابهجا کند؟
قابلیت فضای مجازی برای تسهیل حرکت چالشها و مبادلات فرهنگی در سراسر مرزها، حوزه قابل توجهی از مطالعه در روانشناسی و جامعهشناسی معاصر است. این کاوش بررسی میکند که چگونه پلتفرمهای دیجیتال، بهویژه رسانههای اجتماعی، بهعنوان مجاری برای انتشار فرهنگی عمل میکنند و تعاملات آنی را در میان جمعیتهای مختلف ممکن میسازند. همان طور که اینترنت در حال تکامل است، به فضایی حیاتی برای به اشتراک گذاشتن ایدهها، روندها و جنبشهای اجتماعی تبدیل شده که نشاندهنده انحراف از اشکال سنتی ارتباطات است که اغلب توسط محدودیتهای جغرافیایی محدود میشدند.
فضای مجازی که به دلیل پتانسیل دوگانهاش قابل توجه است، هم تبادلات فرهنگی را غنی میکند و هم چالشهایی مانند تصاحب فرهنگی، انتشار اطلاعات نادرست و تقویت کلیشهها را ایجاد میکند. انتشار سریع پدیدههای فرهنگی که اغلب به روندهای ویروسی تشبیه میشود، میتواند منجر به درک سطحی شود که نادیده گرفته میشود.
چالشهای مربوط به شکاف دیجیتال و سطوح مختلف دسترسی به فناوری، مشارکت عادلانه در مبادلات فرهنگی را پیچیدهتر میکند و خطر حذف صداهای به حاشیه رانده شده را به خطر میاندازد.
به طور خلاصه، در حالی که فضای مجازی دارای پتانسیل قابل توجهی برای پل زدن شکافهای فرهنگی و تقویت درک جهانی است، همچنین بررسی انتقادی ملاحظات اخلاقی و پویاییهای روانشناختی موجود در جنبشهای فرهنگی فرامرزی را ضروری میکند. همان طور که فناوریهای دیجیتال به تکامل خود ادامه میدهند، تأثیر آنها بر تبادل فرهنگی و کنش جمعی همچنان یک حوزه محوری برای تحقیقات و گفتمانهای جاری است.
فضای مجازی یک محیط دیجیتالی گسترده است که شبکهها و پلتفرمهای به هم پیوسته را در بر میگیرد و ارتباطات، تجارت، آموزش و تعامل اجتماعی را تسهیل میکند. این به عنوان یک ابزار قدرتمند برای پیشرفتهای اجتماعی مثبت، ترویج نوآوری، اتصال و دسترسی به اطلاعات در بخشهای مختلف عمل میکند. مزایای قابل توجه فضای مجازی شامل تقویت ارتباطات از طریق رسانههای اجتماعی، تقویت رشد اقتصادی از طریق تجارت الکترونیک، ارتقای آموزش با منابع آنلاین و حمایت از مشارکت مدنی از طریق خدمات دولتی است. با این حال، پرداختن به پتانسیل رویدادهای منفی، مانند زورگویی سایبری، اطلاعات نادرست و نقض حریم خصوصی که مشکلات قابل توجهی را برای کاربران و موسسات بهطور یکسان ایجاد میکند، بسیار مهم است.
همان طور که گفته شد؛ فضای مجازی به دلیل گستردگی، سرعت انتقال اطلاعات و دسترسی آسان، یکی از تأثیرگذارترین ابزارها در جابهجایی فرهنگها، چالشها و ترندها بین مرزها است. این قدرت به واسطه ویژگیهای زیر شکل گرفته است:
۱) دسترسی جهانی: افراد در هر نقطهای از دنیا میتوانند به محتواهای یکسان دسترسی داشته باشند. به همین دلیل، یک چالش محلی میتواند به سرعت جهانی شود.
۲) سرعت انتشار: ویدئوها، تصاویر و متنها در عرض چند دقیقه یا ساعت میتوانند میلیونها نفر را درگیر کنند.
۳) الگوریتمهای شبکههای اجتماعی: پلتفرمها مانند اینستاگرام، تیکتاک و توییتر، با نشان دادن محتواهای محبوب و ویروسی به افراد بیشتری، به رشد و گسترش یک ترند کمک میکنند.
۴) اثرگذاری افراد مشهور (اینفلوئنسرها): افراد با دنبالکنندگان زیاد با شرکت در چالشها یا تأیید یک فرهنگ، نقش بزرگی در ترویج آن دارند.
۵) حس تعلق و مشارکت: چالشها یا فرهنگهای خاصی که جذاب و ساده باشند (مانند چالشهای رقص، ویدئوهای طنز یا جنبشهای اجتماعی) افراد را ترغیب میکنند که خودشان نیز شرکت کنند و این موج را تقویت کنند.
چطور میشود از این فضا استفادههای مثبت کرد و جلوی اتفاقات منفی را گرفت؟
استفادههای مثبت از فضای مجازی، نحوه تعامل افراد و سازمانها را تغییر داده و امکان ارتباطات و همکاری جهانی بیسابقه را فراهم کرده است. پلتفرمهایی مانند فیسبوک و توئیتر یا همان ایکسِ امروزی تعاملات اجتماعی را متحول کردهاند و با ایجاد ارتباط بین افراد در سراسر جهان، جنبشهایی را برای تغییر اجتماعی فعال کردهاند. علاوه بر این، غولهای تجارت الکترونیک مانند آمازون بازار را تغییر شکل دادهاند، فرصتهایی را برای کارآفرینان فراهم کردهاند و به رشد اقتصادی کمک کردهاند؛ در حالی که آموزش آنلاین به طور فزایندهای در دسترس قرار گرفته است و تضمین میکند که یادگیری میتواند با نیازها و زمینههای مختلف، به ویژه در طول بحرانهایی مانند همه گیری کووید ۱۹ سازگار شود.
همچنین، فضای مجازی مملو از خطراتی است که میتواند منجر به پیامدهای نامطلوب شود، از جمله آزار و اذیت اینترنتی و آزار و اذیت آنلاین که میتواند اثرات شدیدی بر سلامت روان و رفاه داشته باشد. علاوه بر این، گسترش اطلاعات نادرست میتواند اعتماد عمومی را تضعیف و درک واقعیت را مخدوش کند. به این ترتیب، ابتکارات با هدف ارتقای شهروندی دیجیتال و تقویت چارچوبهای امنیت سایبری ضروری است. در کاهش این خطرات با پرورش فرهنگ مسئولیت پذیری، ذینفعان میتوانند در جهت ایجاد یک محیط دیجیتال امنتر کار کنند.
به طور خلاصه، در حالی که فضای مجازی پتانسیل بسیار زیادی برای تغییرات مثبت ارائه میکند، به طور همزمان چالشهایی دارد که نیازمند تلاشهای هماهنگ افراد، سازمانها و دولتها است تا اطمینان حاصل شود که منافع آن به حداکثر و خطرات آن به حداقل میرسد. از طریق آموزش، اقدامات امنیتی بهبود یافته و همکاری بین المللی، اهداف دوگانه استفاده از فضای سایبری به طور مثبت و در عین حال جلوگیری از رویدادهای منفی را میتوان به طور موثر دنبال کرد.
به منظور استفادههای مثبت از فضای مجازی و بهرهبرداری مثبت از این فضا، میتوان اقدامات زیر را انجام داد:
۱) آگاهیرسانی و آموزش: از فضای مجازی برای انتقال اطلاعات درست، آگاهیرسانی درباره موضوعات مهم (مانند محیط زیست، بهداشت یا مسائل اجتماعی) استفاده شود.
مثال: کمپینهای جهانی مانند Ice Bucket Challenge که به آگاهیرسانی درباره بیماری ALS کمک کرد.
۲) ایجاد فرهنگهای مثبت: ترویج عادتهای خوب (مثل کتابخوانی، ورزش یا کمک به دیگران) از طریق محتواهای جذاب.
۳) ایجاد فرصتهای شغلی: فضای مجازی ابزار قدرتمندی برای کارآفرینی و معرفی کسبوکارهای محلی به جهان است.
۴) تقویت همبستگی اجتماعی: استفاده از هشتگها یا چالشهایی که افراد را به حمایت از یکدیگر تشویق میکنند.
چگونه جلوی تأثیرات منفی را بگیریم؟
۱) سوادرسانهای (Media Literacy):
. آموزش افراد (خصوصاً نوجوانان) درباره چگونگی تشخیص اطلاعات درست از نادرست.
. حساسسازی نسبت به اثرات مخرب چالشهای خطرناک یا محتواهای مسموم.
۲) نظارت و کنترل محتوا:
. والدین و معلمان باید استفاده از فضای مجازی توسط کودکان را مدیریت کنند.
. پلتفرمها باید مسئولیت بیشتری در حذف محتواهای مضر بر عهده بگیرند.
۳) قوانین و مقررات سختگیرانه:
. کشورها میتوانند قوانینی برای کنترل اطلاعات کاذب، نفرتپراکنی یا چالشهای خطرناک تصویب کنند.
۴) ایجاد آلترناتیوهای محتوای مفید:
. اگر محتواهای سرگرمکننده و آموزنده به اندازه کافی تولید و ترویج شوند، کاربران کمتر به سمت محتوای مخرب گرایش پیدا میکنند.
مثالهایی از چالشها و فرهنگسازیها و سخن پایانی
۱) چالشهای مثبت: مثل چالشهای محیط زیستی، فعالیتهای خیریه یا ورزشی.
۲) چالشهای منفی: مثل چالشهایی که خطر جانی دارند (مانند چالش تایدپاد که نوجوانان را به خوردن مواد شوینده تحریک میکرد).
به طور خلاصه، فضای مجازی ابزاری دو لبه است؛ با نظارت و برنامهریزی، میتوان از قدرت آن برای اهداف مثبت استفاده کرد و از جنبههای منفی آن جلوگیری کرد.