حکایت خانواده زندانیان، حکایت قربانیانی است که به گناه ناکرده تاوان میدهند، پای صحبت شان که می نشینی یکی از مسائل اقتصادی و معیشتی از جمله مسکن و مایحتاج اولیه زندگیشان میگوید و دیگری غم نان و تنهایی فرزندانش را پیش میکشد، یکی از مشکلات تأمین هزینههای تحصیل فرزندانش میگوید و دیگری از غم زمانهای که خانه بخت فرزندانش را تیره و تار کرده است.
در راستای بررسی وضعیت معیشتی خانواده زندانیان نیازمند، مهدی بخشی دادستان کرمان، رضا ذوالفعلی نژاد مدیر کل زندانهای استان و پرویز سلیمانی مدیر عامل انجمن حمایت از زندانیان کرمان با حضور در منزل چهار خانواده زندانی، از نزدیک وضعیت زندگی آنان را مورد بررسی قرار دادند.
در اولین بازدید از خانه یکی از مددجویان، با سه چهار پله کوتاه وارد راهرویی باریک شدیم و بعد از در چوبی زهوار رفتهای، به اتاق کوچکی رسیدیم، خانواده اول سه فرزند ده، هفت و سه ساله دارد که مدام از پشت راهرو گردن میکشیدند و نگاهی به مهمانان میانداختند، پدر و مادر هر دو اعتیاد دارند و پدر در زندان به سر میبرد، خانمِ خانه برای حل بخشی از مشکلات اقتصادی و تأمین هزینههای اجارهبها و امرار و معاش حداقلی، ناگزیر از کار کردن است البته بستههای معیشتی و کمکهای نقدی به آنها اهدا میشود.
همه جوانیام را در خانه مردی معتاد که آه در بساط نداشت گذراندهام» این را مریم خانم سی و چند ساله میگوید.
حالا هم خسته از روزهای سخت گذشته و پیشرو، هیچ تلاشی برای پنهان کردن اشکها و شاخههای مویی که بیرون آمده ندارد و به همراه تنها فرزند خود متارکه کرده و شناسنامه دختر نزد پدرش مانده و با وجود اینکه استعداد خیلی خوبی دارد نتوانسته به مدرسه برود.
مقرر شد از سوی انجمن حمایت از زندانیان کولر و یخچال به آنها بدهند و نسبت به ادغام سوابق همسر وی اقدام شود.
دیدار باخانوادهودوم، وارد خانهای قدیمی و اجارهای در جنوبیترین منطقه کرمان میشویم، روفرشی قدیمی کل فضای هال را پوشانده بود و آبروی فرش پوسیده را نگه میداشت. خانه بالا و پائین ندارد !
نازی که همسرش فوت کرده و فرزندانش ازدواج کردهاند، از لحاظ اقتصادی در مضیقه است. پیرزن با اشاره به اجاره معوقه محل سکونتش و نداشتن یخچال و کولر میخواهد ماجرای زندگیاش را بگوید.
مقرر شد کولر و هزینه درمان آب مروارید چشمهایش به وی اهدا شود. همچنین درباره بهرهمندی وی از ارفاقات قانونی تصمیمات لازم اتخاذ شد.
خانواده سوم، آشپزخانهای دو متری، هال و اتاقی کوچک و وسایلی به غایت کهنه و رنگ و رو رفته حکایت از شرایط بد اقتصادی این خانواده دارد.
مردِ خانه به جرم سرقت و انتقال مواد مخدر در زندان به سر میبرد.
زن می گوید: بارها شوهرش به زندان افتاده و برچسب زن و فرزند زندانی به آنها خورده. به دلیل مشکلاتِ مالی، فرزندان آنها از تحصیل بازمانده اند که مقرر شد شرایط ادامه تحصیل آنها را فراهم شده و یخچال و کولر به آنها اهدا شود. همچنین هزینه درمان همسر مددجو که داخل پای وی پلاتین است نیز توسط دستگاه قضا تامین شود.
خانهها با همه تفاوتهایی که با هم دارند در یک چیز مشترک هستند، آنها محل امنی برای اعضای یک خانواده هستند.
همه اعضای خانه را در کنار هم و زیر یک سقف جمع میکنند. جایی که در آن همه به هم عشق میورزند و یک دیگر را دوست دارند.
در بازدیدهای امروز، اما خانههایی دیدیم فارغ از اینکه چه بخواهیم چه نخواهیم کمترین شباهتی به خانه نمیدادند، اما رنج مضاعفی که بر دوش اهل خانه بود آنها را به سختترین حد بیطاقتی رسانده بود.
مسئولین به مثابه دفعههای قبل، آستین همت بالا زدند ، سراغ این خانوادهها رفتند تا نشان دهند از حسن علیه السلام اکرام و انفاق را و از دین محمد رسول الله، فَستبِقوا الخَیرات و یَأمر بِالعَدل و الاِحسان را خوب آموختهاند.