رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی آن است

مقصود از دعوت به وحدت، نادیده گرفتن نقص‌ها و خطاها و نقدها نیست مقصود آن است که به رغم اختلاف نظرها، رمز پیروزی را فراموش نکنیم و هرچه فریاد داریم بر سر دشمن اصلی بکشیم.

انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در بیست و دومین روز از یازدهمین ماه سال ۱۳۵۷ خورشیدی به پیروزی رسید و رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی در همان آغازین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی دولت موقت را موظف به برگزاری همه پرسی کردند. رفراندوم جمهوری اسلامی از ساعت ۸ صبح روز ۱۰ فروردین ماه ۱۳۵۸ در داخل و خارج کشور آغاز و سرانجام علی‌رغم کارشکنی‌ها و مشکلات، رفراندوم جمهوری اسلامی با استقبال بی‌نظیر مردم که اولین انتخابات کاملاً آزاد را در طول حیات ایران را تجربه می‌کردند، برگزار شد و شامگاه ۱۱ فروردین ماه پس از دو روز به پایان رسید. بر اساس منابع شمارش آرا حدود ساعت ۲ بامداد ۱۲ فروردین ماه به پایان رسید و براساس آن ملت ایران با بیش از ۹۸.۲ به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند. این توجه جدی و مستمر امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب نسبت به حضور و مشارکت مردم و اعلام نظر در خصوص مسائل مهم مملکتی توسط مردم در ماه‌ها و سال‌های بعد از این نیز ادامه یافت و در سال ۱۳۵۸ هم تکلیف مجلس شورای اسلامی و هم ریاست جمهوری ایران با آرای مردم مشخص شد.

جمهوریت و اسلامیت

نظام اسلامی یا به عبارتی نظام سیاسی که ما به عنوان جمهوری اسلامی از آن یاد می‌کنیم، ترکیبی است از مردمی بودن و اسلامی بودن، اما فارغ از این ترکیب، اساساً تشکیل یک نظام سیاسی در صنف تکالیف است، به عنوان مثال زمانی که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید «وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ» و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید. در رابطه با نماز یا روزه، آیا چنین سوالی مطرح می‌شود که آیا نماز به پاداشتن و یا روزه گرفتن، تابع همه پرسی و رأی و نظر مردم است، آیا از مردم سوال می‌شود که ای‌ها الناس شما مایل به خواندن نماز و گرفتن روزه هستید، پاسخ خیر است، چراکه اینها جز تکالیف و حکم الهی هستند و تابع همه پرسی نیستند، خدای متعال دستور داده و حالا مردم در مقام عمل، اگر عمل گردد، تکلیف را به جای آوردند، اگر نه، معصیت کردند.

در بحث نظام اسلامی هم همین گونه است، به عنوان مثال در آیه ۱۳ سوره مبارکه شورا می‌فرماید، «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّیٰ بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَیٰ وَعِیسَیٰ أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ ۚ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ» «خدا شرع و آئینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت می‌کنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ می‌آید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمی‌گزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت می‌فرماید» یعنی سیر حرکت انبیا این بود که بیایند و اقامه دین کنند، اقامه دین یعنی چه. شما اگر سیاست را بخشی از دین بدانید، یعنی خداوند متعال امر می‌کند؛ و دستور می‌دهد که حکومت دینی برپا شود، البته مستقیم به حکومت اشاره نمی‌کند بلکه می‌فرماید اقامه دین داشته باشید، این در حالی است که اقامه دین بدون نظام سیاسی محقق نمی‌شود، ما مسئله جهاد، مسئله زکات، خمس، حدود و احکام جزایی را داریم؛ اما اگر بخواهیم این احکام جزایی را پیاده کنیم، بدون حکومت امکان پذیر نخواهد بود و این خود یک تکلیف الهی است.

آیه مبارکه ۳۰ سوره روم می‌گوید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» خطاب به پیامبر اعظم (ص) می‌فرماید، «پس روی خود را با گرایش تمام به حق به سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است آفرینش خدای تغییرپذیر نیست این است همان دین پایدار ولی بیشتر مردم نمی‌دانند» یعنی خداوند دین را به عنوان قیم پذیرفته و به پیامبر (ص) امر کرده که در این مسیر حرکت کند، در حالی که ما معتقد هستیم که دین از سیاست جدا و قابل تفکیک نیست، بنابراین، وقتی به دین و برپایی آن دستور می‌دهد، گویا به نظام سیاسی و سیاست دستور می‌دهد و این به معنی یک تکلیف اجتماعی است. در برخی منابع از جمله الاحتجاج مرحوم طبرسی نقل شده، حضرت گلایه می‌کند نسبت به مردم و می‌فرماید که اگر امت بعد از رسول الله، از من تبعیت و اطاعت می‌کردند، از زمین و آسمان برای آنها برکت نازل می‌شد. شبیه همین روایت در خصوص دوران امام حسن مجتبی نیز نقل شده، که حضرت در یک سخنرانی خطاب به معاویه می‌فرمایند، که اگر مردم از من اطاعت می‌کردند و اگر این مسیر را ادامه می‌دادند و اجازه می‌دادند در ابتدا پدرم و سپس من حاکم باشیم، امام حسن و امیرالمومنین هر دو از نظام سیاسی سخن می‌گویند.

در این خصوص خداوند در آیه ۶۶ سوره مبارکه مائده می‌فرمایند: وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ ۖ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یَعْمَلُونَ» «و چنانچه آنها به دستور تورات و انجیل خودشان و قرآنی که از سوی پروردگارشان به سوی آنها نازل شده قیام می‌کردند البته به هر گونه نعمت از بالا و پایین برخوردار می‌شدند، (لیکن) برخی از آنان مردمی میانه‌رو و معتدل، و بسیاری از آنها بسی زشتکار و بد عملند.» و نکته‌ای که از این آیه دریافت می‌شود این است که اگر آنها اقامه تورات و انجیل می‌کردند، به معنی اقامه دین، خداوند متعال بر آنها برکات را از زمین و آسمان نازل می‌کرد؛ بنابراین اقامه دین مساوی است با مسئله حکمرانی و حکومت و نمی‌توانیم ادعا کنیم که تابع رأی مردم است.

در روایتی از امام رضا (ع) که به لحاظ سندی، سندی متقن و صحیح است، از حضرت سوال می‌کنند که شما معتقدید که دهکده فدک، میراثی از سوی حضرت رسول (ص) بوده که در سال ۷ هجری به حضرت صدیقه طاهره (س) بخشیده شده، امام فرمود بله فدک مال ماست. سپس گفت یابن رسول الله اگر فدک مال شماست، و در زمان خلیفه اول غصب شده و همینطور امتداد پیدا کرده. چرا امیرالمومین وقتی حکومت را بدست گرفت، آن را باز پس نگرفت. آنجا حضرت می‌فرمایند که ما اهل بیت، کسانی هستیم که اگر حکومت دست ما باشد، ابتدا دنبال حق و حقوق مردم می‌رویم و آنقدر حق و حقوق مردم پایمال شده بود که نوبت به ما نرسید. در نظام سیاسی اسلامی مردم اینگونه اهمیت دارند یعنی اگر قرار است موهبتی باشد و حق و حقوقی باشد، ابتدا حقوق مردم پرداخت می‌شود.

در جریان جنگ جمل وقتی امیرالمومنین (ع) وارد بصره شد و بیت المال را تقسیم می‌کرد به هر کسی ۵۰۰ درهم تعلق گرفت و حضرت سهم خود را هم به عنوان یکی از شهروندان جامعه برداشت، مدتی گذشت و شخصی وارد شد و گفت یا امیرالمومنین؛ من از قلم افتادم و چیزی دریافت نکردم، روایت نقل می‌کند که امیرالمومنین (ع) ۵۰۰ درهم سهم خود را با او داد و در بیت المالی که همه آن را تقسیم کرده بود، ایستاد و دو رکعت نماز خواند؛ بنابراین در جامعه اسلامی زمانی که از حق مردم صحبت می‌کنیم، در واقع مردم در مواهب حکومتی، یارانه‌ها و بیت المالی که تقسیم می‌شود، حتی بر حاکم جامعه اسلامی نیز مقدم اند.

رمز بقای انقلاب اسلامی

حضرت امام خمینی با حکمت مثال زدنی در وصیت نامه سیاسی- الهی خود نوشت بی‌تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت می‌داند و نسل‌های آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد بوده است.

حضرت امام همچنین می‌فرمایند اینجانب به همه نسل‌های حاضر و آینده وصیت می‌کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است؛ بنابراین ما و همه کسانی که دل در گرو این حرکت مقدس الهی دارند، حداقل دو وظیفه سنگین بر دوش داریم. نخست آنکه همواره مراقب انگیزه‌های درونی خود باشیم و ضمن استمداد مداوم از محضر باری تعالی به طرز سختگیرانه و وسوسه آمیزی مراقبت کنیم تا مبادا حتی در اعماق ضمیر خویش دچار خودخواهی، قدرت طلبی، درشت گویی و خودشیفتگی شویم.

وظیفه دوم ما که کمتر چیزی به اندازه آن مورد تأکید و سفارش امام عزیز بود حفظ وحدت است و اینکه بشنویم این هشدار پروردگار را که فرمود نزاع و کشمکش نکنید، تا سست نشوید و قدرت و شوکت شما از میان نرود و اینکه باور کنیم ما هم مخاطب آنیم. پیداست که مقصود از دعوت به وحدت، نادیده گرفتن نقص‌ها و خطا‌ها و نقد‌ها نیست. مقصود آن است که به رغم اختلاف نظرها، رمز پیروزی را فراموش نکنیم و هرچه فریاد داریم بر سر دشمن اصلی بکشیم و دیده خود به بد دیدن از خودی‌ها آلوده نگردانیم. دشمنان اسلام، بدخواهان ایران و سیلی خوردگان از انقلاب در صدد آن هستند که از نقد‌های دلسوزانه، آتش تفرقه‌های کینه‌توزانه بیافروزند و پیوند محبت‌آمیز فرزندان اسلام و ایران را از هم بگسلند. غافل از آنکه به مدد پروردگار تربیت دینی و ملی ما اجازه تعبیر چنین خواب آشفته‌ای را به آنان نخواهد داد.

ما تربیت یافتگان و شیعیان امامی هستیم که می‌گفت حریص‌ترین فرد نسبت به حفظ وحدت جامعه است. آن هم نه فقط وحدت بلکه بالاتر، وحدت به همراه الفت. چنانکه در نامه‌ای نوشت: «وَلَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَأُلْفَتِهَا مِنِّی». ما پیرو و دلداده چنین مکتبی هستیم و با انجام آن دو وظیفه بزرگ، یعنی پاک نگاه داشتن انگیزه‌ها و حفظ همبستگی و انسجام ملی، نصرت الهی نیز بی تردید نازل می‌شود و افقی روشن فراروی ما خواهد بود.

منبع: مهر

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۱ ۰۹ تير ۱۴۰۳
رای رو از همون همفکرای تندرو کسور جمع کنید
شما که ۲۴ ساعته تلویزیونو تبلیغات و فکرتون تندرویه
آخرین اخبار