کتاب پایی که جا ماند، یادداشتهای روزانه سید ناصر حسینی پور از زندانهای مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی، ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
این کتاب شامل دو بخش است: بخش اول این کتاب به مقاومت جانانهی سید ناصر در زندان اشاره میکند و به چگونگی به اسارت درآمدن و مقاومت وی در زندان میپردازد. این کتاب با توصیف لحظه به لحظهی وقایع، بسیاری از افرادی را که در جنگ حضور داشتند و تا به حال اسمی از آنها در کتابها و اسناد نیامده بود را ذکر میکند. همچنین به پیشینهی این افراد و شغل افراد اشاره میشود. این وقایع در مقایسهای کوچکتر به مانند وقایعی است که در کربلا برای امام حسین علیهالسلام رخ داد که رزمندگان حماسهآفرینی میکنند و عمدتاً شهید میشوند.
دومین بخش کتاب به روزگار اسارت مربوط میشود. این کتاب، چون از زبان سید ناصر نقل میشود نه از زبان راوی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین این کتاب در لحظهی وقوع وقایع نوشته شده و این امر بر اهمیت آن میافزاید. کاری که این اثر را متمایز میکند نوشتههایی است که نویسنده از عراق با خود به همراه آورده و در ایران آنها را بازآفرینی کرده است. این کتاب گزارش مستقیمی است از اردوگاههای عراق؛ لذا جزئی نگری در این کار بسیار است و اگر وی این جزئینگریها را انجام نمیداد، بسیاری از آنها از خاطر وی میرفتند.
اگر سید ناصر این یادداشتها را با خود نمیآورد، بسیاری از این جزئیات از خاطر وی میرفتند. با این یادداشتها این لحظات شگفت و بهیادماندنی حفظ شدهاند. وی در کتاب خود به مسائلی که در اردوگاهها و خشونت و دژخیمی که به آنها میشود اشاره میکند. اینها را نویسندهی ما در کتاب خود آورده و در کنار آن صفای باطنی و انسانیت و عمق ایمان رزمندگان ما در برابر نیروهای دشمن را نیز به تصویر کشیده است. این کتاب از این جهت مهم است که به رزمندهای از یکی از استانهای گمنام ما میپردازد. معمولاً زمانی که حرفی از دفاع مقدس به میان میآید همیشه یاد افراد و دستههای خاص به ذهنها خطور میکند. اما در این کتاب نویسنده به کسانی پرداخته که کمتر ذکر و یادی از آنها شده بود. اگر در کهکیلویه و بویر احمد چنین اتفاقی افتاده است، این اتفاق میتواند به کل ایران تعمیم پیدا کند.
پایی که جاماند دارای ۱۵ فصل است و پایان کتاب به اسناد، عکسها و فهرست اعلام اختصاص دارد. این کتاب یک اثر بازداشتگاهی و یا همان ادبیات بدون مرز است که تاکنون به شش زبان زنده ترجمه شده است.
فهرست مطالب کتاب پایی که جا ماند به شرح زیر است:
اشاره
مقدمه
فصل اول: جزیرهی مجنون جادهی خندق
فصل دوم: جزیرهی مجنون پد خندق
فصل سوم: المیمونه سپاه چهارم عراق
فصل چهارم: بغداد زندان الرشید
فصل پنجم: بغداد بیمارستان الرشید
فصل ششم: بغداد زندان الرشید
فصل هفتم: تکریت کمپ ملحق
فصل هشتم: تکریت اردوگاه ۱۶
فصل نهم: تکریت کمپ ملحق
فصل دهم: تکریت بیمارستان القادسیه
فصل یازدهم: تکریت کمپ ملحق
فصل دوازدهم: تکریت اردوگاه ۱۶
فصل سیزدهم: رمادیه بیمارستان ۱۷ تموز
فصل چهاردهم: رمادیه اردوگاه ۱۳
فصل پانزدهم: ایران تولدی دوباره
در بخشی از کتاب پایی که جا ماند میخوانیم:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روزهای قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن مشکل در روز و گرمای بالای ۴۵ درجه بود. دشمن با شلیک گلولههای دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جادهٔ خندق و جادههای عقبه و پشتیبانی ما از جمله جادههای سیدالشهدا، بدر قمربنیهاشم، صاحب الزمان، شهید همت و جادهٔ جدیدالاحداث شفیعزاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد.
در اینجور مواقع دشمن جادهها، سنگرهای فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبارهای ادوات و توپخانه را با گلولههای دودزا نشانهگیری میکرد، دیدهبانهای عراقی محل اصابت گلولهها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر میکردند. آنطور که بچههای اطلاعات قرارگاه میگفتند، عراقیها روبهروی جزیرهٔ مجنون فقط ۱۳۰ کاتیوشا در خط دومشان مستقر کرده بودند... .