حدود ۲۰۰ سال پیش اولین سلفی جهان توسط رابرت کورنلیوس، از پیشگامان هنرعکاسی گرفته شد. از آن روز تا به حال میلیونها انسان در سرتاسر جهان از خودشان سلفیهای متفاوتی گرفته و به اشتراک میگذارند.
ماهیت پشت سلفی گرفتن هم مثل هر پدیده نوظهور دیگر طی این سالها محل بحث بوده است، تا جایی که از نظر هنرمندان و کارشناسان حوزههای مختلف جامعهشناسی و روانشناسی هم بررسی شده است.
سلفی، نماد دنیای مدرن
اولین بار کلمه سلفی در سایت «ABC Online» در سال ۲۰۰۲ با ترکیب کلمه "سلف" به معنی "خود" و پسوند محاورهای «ie» استفاده شد. سال ۲۰۱۳ فرهنگ لغت انگلیسی «آکسفورد» سلفی را به عنوان کلمه سال انتخاب کرد. در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ دو فرهنگ لغات فرانسوی «لاروس» و «پتی روبرت» با وجود محافظه کاری زیاد و وسواس فرانسویها در انتخاب واژگان، این کلمه انگلیسی را در دانشنامههای خود وارد کردند.
وقتی کلمهای محاورهای که ابتدا گروه سنی خاصی از آن استفاده میکردند از محدوده زبانی و اجتماعی خود فراتر رفته و در زبان کل جامعه بسط پیدا میکند و وارد فرهنگ لغات میشود یعنی ماهیت خود را به پایداری رسانده است. سلفی سالهاست بخشی از فرهنگ جهان معاصر شده چرا که ذات آن با روح تنهای جوامع مدرن امروزی هماهنگی دارد.
سلفی گرفتن از دید دنیای عکاسی
در دنیای امروز که انسانها از هر دوره دیگری منزویتر شدهاند و از صنعت سینما و موسیقی گرفته تا برخی رویکردهای روانشناسی همه به نوعی تبلیغ فرد گرایی هستند، سلفی کاملا نماد مناسبی برای این نسل و جامعه به شمار میرود.
در عکاسی بین ابژه (چیزی که از آن عکاسی میشود) و سوژه (عکاس) فاصلهای وجود دارد و عکاس قصد دارد به واسطه قابی که ثبت میکند بگوید: «این گونه بود که من دیدم». اما در سلفی فاصله بین ابژه و سوژه محو میشود وعکاس خود سوژه و ابژه است. در واقع در سلفی گرفتن شخص میخواهد بگوید: «این گونه بود که من هستم».
انسان تنهای معاصر!
عکسهایی که چشم انداز کوتاهی دارند متمرکز بر سوژهاند. در سلفیهای تک نفره به دلیل چشمانداز کوتاه (بیشترین عمقی که میتوان به یک سلفی داد به اندازه طول دست است) تمرکز بر فردیت و بودنِ اول شخص است. در سینما هم پلانهای نزدیک و بدون لانگ شات، نمایانگر تنهایی کاراکتر فیلم هستند، تنهایی فیزیکی یا ذهنی. از دید روانشناختی نیز سلفی گرفتن کاری معطوف به خود است. یعنی به عکاس امکان میدهد تا "بودن" خود را ابراز کند. اما در مورد نحوه و دلیل این ابراز نظرات مختلفی وجود دارد.
به نظر بسیاری از کارشناسان و جامعه شناسان، سلفی گرفتن زیاد ریشه در نارسیسیسم یا خودشیفتگی دارد. افراد با منتشر کردن سلفیهای متعدد از خود و حتی گاها ادیت و فتوشاپ این عکسها منتظر تایید و لایک دیگران هستند تا از این طریق عدم اعتماد به نفس درونیشان را جبران کنند.
خودشیفتگی اساسا با داشتن اعتماد به نفس متفاوت است. در نارسیسیسم دلیل پشت تمجید افراطی از خود اتفاقا دوست نداشتن خود واقعی و نیاز به تایید بیرونیست. اما در مورد عزت نفس فرد به قدری خودش را دوست دارد که دلیلی برای گرفتن تایید بیرونی نمیبیند.
سلفیها در واقع نوعی سؤال پنهان از اطرافیان هستند که آیا «من» خوب به نظر میرسم؟ یعنی در جستجوی نوعی تأیید از دیگران، چیزی که همه انسانها گاهی به دنبال آن هستند.
اما برخی سلفیها هم هستند که بیشتر با تمرکز روی زمینه گرفته میشوند تا خود فرد. یعنی به نوعی ثبت حس و حال بودن در آن موقعیت و لحظه. این بر خلاف باور برخی کارشناسان است که ریشه سلفی گرفتن را در نارسیسیسم میدانند. نکته جالب در مورد سلفیها این است که میتوانند واقعیتر از عکسهای پرتره معمول باشند، هر چند که توسط خود فرد گرفته شدهاند.
سلفیها عکسهایی فوری و شخصیاند و میتوانند از منظر روانشناختی این را داشته باشند که رابطه نزدیکتری با مخاطب برقرار کنند. همچنین با گذشت زمان سلفیهای بدون آرایش و روتوش بیشتر رواج پیدا کردند و توانستند نقش مهمی در عادیسازی این امر در جامعه ایفا کنند که انسانها قرار نیست بینقص باشند، چرا که اغلب افراد را نزدیکتر به واقعیت نشان میدهند.
منبع: ایرنا