سربازان ایرانی پیش از آغاز دوره صفوی سلاح‌های آتشین را می‌شناختند و به تأثیر آن‌ها در نبرد‌ها واقف بودند.

«راجر سیوری» در کتاب خواندنی «ایران عصر صفوی»، ضمن «افسانه» خواندن ناآشنایی ایرانیان با سلاح‌های جدید تا دوره شاه عباس یکم، می‌نویسد: «برخلاف باور عمومی، حکمرانان ایران از این پیشرفت (استفاده از سلاح آتشین) غافل نبودند، اگرچه تماس‌های آن‌ها با اروپا، بالطبع به نزدیکی تماس‌های امپراتوری عثمانی نبود. در ۱۴۷۱ م / ۸۷۵ ق حکمران ونیز محموله‌ای از سلاح‌های آتشین برای فرمانروای آق‌قویونلو، اوزون حسن، فرستاد که در قبرس توقیف شد.

دو سال بعد در ۱۴۷۳ م / ۸۷۷ ق عثمانیان با شکست دادن اوزون حسن در فراتِ علیا، نمایشی عینی از کاربرد توپخانه را به وی نشان دادند. اوزون حسن از ونیز تقاضای کمک کرد و در ۱۴۷۸ م / ۸۸۲ ق ونیزیان صدنفر توپچی باتجربه و قابل، برایش فرستادند. احتمالاً به دلیل تلاش همین افراد در همان سال، خلیل، شاهزاده آق‌قویونلو را می‌بینیم که علیه رقبایش از توپ استفاده می‌کند و از آن زمان به بعد اشارات متعددی درباره استفاده از توپ در محاصره‌های جنگی وجود دارد.» با این حال، ظاهراً انتقال فناوری ساخت توپ و تفنگ به صنعت‌گران ایرانی، تا دوره شاه عباس یکم عملی نشد، چون ارتش ایران در تقابل با دشمنان قدرتمندی مانند عثمانی‌ها، از این سلاح‌ها چندان بهره‌مند نبود؛ هر چند که در دوره شاه تهماسب یکم، به رغم این کمبود، سربازان دلاور ایرانی با رشادتی کم‌نظیر، دشمن را عقب راندند و پیروزی‌ها بزرگی را به دست آوردند.

ایران صاحب فناوری تسلیحاتی نوین می‌شود

نگاه اولیه فرماندهان و سربازان ارتش ایران به سلاح‌های آتشین، نگاهی تحقیرآمیز بود؛ آن‌ها بر اساس تربیت نظامی و روح سلحشوری خود، چنین فرض می‌کردند که بهره بردن از این سلاح‌ها که باعث کشتار جمعی و تلفات بدون درگیری مستقیم و تن به تن می‌شود، اوج ناجوانمردی است.

به همین دلیل، با آن‌که امکان انتقال فناوری تولید سلاح‌های آتشین به ایران وجود داشت، اما این کار برای حدود نیم قرن عقب افتاد تا این‌که در زمان شاه عباس یکم، با ورود کاروان برادران شرلی، صنعت گران ایرانی فناوری تولید این سلاح‌ها را دریافت کردند و طولی نکشید که با تلاش آن‌ها در کارگاه‌های توپ و تفنگ‌سازی ایرانی، سپاهی مستقل و مجهز به سلاح‌های آتشین تشکیل شد که نقش مهمی در غلبه ایران بر نیرو‌های امپراتوری عثمانی، طی نبرد‌های بعدی داشت. این استقلال در تولید تسلیحات، باعث شد که کارگاه‌های دیگری در شهر‌های بزرگ ایران ایجاد شود.

تأسیس این کارگاه‌ها، هزینه‌های انتقال ادوات را بسیار کم می‌کرد و علاوه بر آن، سرعت تحرکات نظامی را بالا می‌برد. مشهد یکی از شهر‌های مهم در شرق ایران بود که اولاً به دلیل هم‌جواری با مناطق فعالیت ازبکان و ثانیاً، به دلیل قرار گرفتن در محدوده خراسان بزرگ که مرز‌های شرقی آن به حدود هندوستان می‌رسید، نیازمند تمرکز سامانه‌های تولید تسلیحات بود. به همین دلیل، ظاهراً از اواخر دوره شاه‌عباس یکم، به تدریج مقدمات ایجاد چنین کارگاه‌هایی در مشهد فراهم شد؛ هرچند که صنعت گران ایرانی، در زمینه توپ‌ریزی، قادر به ایجاد کارگاه‌های موقت و تولید توپ‌های بسیار باکیفیت هم بودند.

جدال بر سر قندهار

کارخانه توپ‌ریزی مشهد، در دوره شاه‌صفی صفوی و با پایمردی مرادخان توپچی‌باشی ملقب به «انیس‌الدوله» تأسیس شد. واقعیت آن بود که با وجود تسلط تاریخی حکومت ایران بر قندهار، دست کم از دوره اشکانی به این سو، فرمانروایان مغول‌نژاد هند – موسوم به دودمان گورکانی – مدعی مالکیت این شهر بودند و حتی مناسبات حسنه میان ایران و هند در دوره سلطنت نصیرالدین همایون گورکانی، نتوانست در تعدیل این ادعا مؤثر واقع شود.

در شوال سال ۱۰۴۷ ق، شاه‌جهان، امپراتور گورکانی هند، با سوءاستفاده از اوضاع به هم ریخته دربار صفوی به قندهار تاخت و این شهر را به تصرف درآورد. ایرانیان با وجود تلاش بسیار، نتوانستند قندهار را پس بگیرند. دلیل این مسئله، همان‌طور که اشاره شد، ضعفی بود که به دلیل نزاع داخلی، دربار صفوی را فراگرفته‌بود. شاه صفی با وجود مأموریت دادن به «انیس‌الدوله» برای ایجاد کارخانه توپ‌ریزی در مشهد، نتوانست برای آزادسازی قندهار اقدامی انجام دهد؛ در آن زمان، ایران در حال دفع هجمه‌های عثمانی‌ها در مرز‌های غربی بود.

با مرگ شاه‌صفی در ماه صفر سال ۱۰۵۲ ق و به قدرت رسیدن فرزند ۱۲ ساله او، شاه عباس دوم، کار پس گرفتن قندهار باز هم به تأخیر افتاد؛ اما در این مدت، کارخانه توپ‌ریزی مشهد فعال شد و ساخت توپ‌های قلعه‌کوب سنگین، در دستور کار قرار گرفت.

۵ توپ تاریخ‌ساز

گزارش، ولی قلی‌خان شاملو در کتاب «قصص خاقانی» نشان می‌دهد که در این مدت، پنج توپ قدرتمند در مشهد تولید شده‌بود. او می‌نویسد: «مرادخان (انیس‌الدوله) آن توپ‌ها را بدین اسامی موسوم ساخت، اولین توپ اَسام، دومین توپ اَصلان (شیرِ بیشه)، سومین توپ اژدها، چهارمین توپ ببرِ بیان، پنجمین توپ ایلدریم (: معنای ترکی آذرخش). بعد از آن که انیس‌الدوله خدمت مقرره را به اتمام رسانید فرمان همایون شَرَفِ نفاذ یافت که رستم‌خان سپهسالار به همراهی چند هزار نفر از غازیان (جنگجویان) شیرشکار به ولایت خراسان رفته به تهیه اسباب و آلات جنگ بکوشند.»

به دنبال تهیه تدارکات، سپاه ایران با فرماندهی شاه‌عباس دوم، در سال ۱۰۵۸ ق، از اصفهان حرکت کرد و پس از ورود به مشهد، به پنج توپ قلعه‌کوب مشهدی مجهز شد.

ایرانیان سپس به سمت قندهار لشکر کشیدند و در ذی‌الحجه همان سال، این شهر راهبردی را در حلقه محاصره خود گرفتند. طولی نکشید که صدای غرش توپ‌ها، لرزه بر اندام دشمن انداخت. محاصره قندهار دو ماه به طول انجامید و بالاخره در ماه صفر سال ۱۰۵۹ ق / اسفندماه ۱۰۲۷ ش، قندهار به دست سپاه ایران آزاد شد؛ فتحی که بی‌تردید، پنج توپ ساخت مشهد در آن نقشی راهبردی داشت.

منبع: خراسان 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۰۱ ۲۰ مرداد ۱۴۰۲
چه فایده این همه زحمت که قندهار را از دست هندی ها نجات دادیم
Iran (Islamic Republic of)
مبارز
۰۲:۳۱ ۲۰ مرداد ۱۴۰۲
سربازان ایرانی پیش از آغاز دوره صفوی سلاح‌های آتشین را می‌شناختند و به تأثیر آن‌ها در نبرد‌ها واقف بودند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۲۸ ۲۰ مرداد ۱۴۰۲
جالب بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۵۵ ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
الان چی توپ کجاست