«هرکسی کار خودش، بار خودش» فقط یک ضربالمثل داخل کتابها نیست، باید در واقعیت هم به آن پایبند بود و به تخصصها، حرفهها و تمامیت ارضی آنها احترام گذاشت. آسمان به زمین نمیآید که خوانندهای بازیگری را تجربه کند یا بازیگری برای خواندن، میکروفون دست بگیرد، اما از نگاه تخصصی و از سوی مخاطبان جدی، این تجربهگرایی با انگیزههای مالی، بهصراحت زیر تیغ نقد و نظر قرار میگیرد.
هرچقدر معمولا در موسیقی و سینمای جهان، این نقل مکانهای هرازگاهی اتفاق میافتد و به دلیل تبحر هنرمند در هر دو زمینه کمتر با نقد و نظر منفی روبهرو میشود، اما در ایران تقریبا بیشتر این رفت و آمدها میان دنیای موسیقی و سینما با شکست روبهرو شده و توفیق آنچنانی نداشتهاست.
طیف گسترده تواناییهای هنرمندان و بهویژه بازیگران آنسوی آبها در شاخههای دیگر هنری از جمله خوانندگی، قابلیت چنین تجربههایی را در آنها ایجاد میکند و از این رو اگر بازیگری، تصمیم به خوانندگی یا دستکم خواندن در یک فیلم بگیرد، نتیجه حداقل فاجعه نخواهد بود و اگر هم خوانندهای سراغ بازیگری برود، استاندارد حداقلی را در این زمینه خواهد داشت، اما در موسیقی و سینمای ایران به دلیل محدودیت تواناییهای حداکثری، همین که خواننده و بازیگر در رشته تخصصی خودشان کارشان را درست انجام دهند، کفایت میکند و توقعی درباره سرک کشیدن به حوزههای دیگر هنری وجود ندارد. با اینحال هوس و میل به تجربه و سازوکار تجاری موجود، گاهی این جابهجاییها را رقم میزند که خب، نتیجه غالبا با نقطه مطلوب فاصله دارد. در این گزارش و به بهانه اکران فیلم سینمایی «آهنگ دونفره» با بازی فرزاد فرزین، فقط سراغ خوانندههایی رفتیم که بازیگری را هم تجربه کردهاند.
رضا یزدانی
تعداد فیلم و سریال: ۲۶
رضا یزدانی حضور پرشماری به عنوان بازیگر داشته و در این زمینه پیشتاز و دستنیافتنی است. البته او همواره در نقشهای کوچک و مکمل ظاهر میشود و عموما نقش اصلی و محوری ندارد و بیشتر از صدای او در فیلم بهره گرفته شده است. با اینحال همه این بازیها همچنان زیر سایه رضا یزدانی به عنوان خواننده سرشناس راک و پاپراک است و باوجود برخی امتیازات، هنوز نقشی نبوده که یزدانی آن را ششدانگ و با کیفیتی خیرهکننده بازی کرده باشد و غالب تماشاگران به خاطر بازی او به سینما رفته باشند. در این زمینه حتی تلاش متفاوت او در سریال «میدان سرخ» هم آنطور که باید به بار ننشست. به نظر میرسد تا اینجا یزدانی بیشتر در نقشهایی موفقتر بوده که نسبتی مستقیم با موسیقی و خوانندگی دارد، نظیر حکم و طهران تهران. با این حال برگ برنده او در این رابطه، عشق او به سینماست که فارغ از تیتراژهای سینمایی و تلویزیونی که خوانده، در ترانههای دیگرش هم نمود بااحساس، جذاب، شنیدنی و خاطرهانگیز است و همین علاقه هم حضور او را در بازیگری پذیرفتنی و قابل توجیه میکند. با این حال حضور او در فیلم هنوز اکران نشده «آهو» (هوشنگ گلمکانی) و در نقش ماهیگیر و بازیگر نقش مقابل شخصیت اصلی با بازی سپیده آرمان، امیدوارکننده است و نوید بازیهای بهتر از او را هم میدهد.
فرزاد فرزین
تعداد فیلم و سریال: ۸
سطح بازیگری فرزین با کیفیت خوانندگیاش قابل مقایسه نیست و حضور تصویری و نقشآفرینیاش به گرد پای صدای پرطنین و اجرای ترانههایش نمیرسد. با این حال او ظاهرا بدش نمیآید به بازیگری ادامه دهد. گویا علاقهمندان صدایش هم بدشان نمیآید هرازگاهی خواننده محبوبشان را در قامت بازیگر ببینند، حتی اگر تا امروز بیشتر فیلمهایش در سینما یعنی پسران آجری، کنسرت روی آب و سگهای پوشالی، فروش آنچنانی در گیشه نداشتند و سریالهایش عاشقانه، مانکن، ملکه گدایان و نیوکمپ هم روی کاکل بازیگران دیگر چرخیده باشد. تا اینجا پرفروشترین فیلم فرزین همین آهنگ دونفره است که بیش از ۱۳ میلیارد تومان فروش کرده؛ شاید دلیل توفیق آن هم نقشی مرتبط با دنیای موسیقی و خوانندگی باشد. کاش همین موفقیت، باعث اشباع فرزین در بازیگری شده باشد، اما اگر همچنان میل به بازی در او وجود دارد، روی همین خط آهنگ دونفره و نقشهایی از این دست حرکت کند، نه نقشهای فالشی، چون پارسا پارسا در ملکه گدایان با اغراق بدمنهای بالیوود.
بهنام بانی
تعداد فیلم و سریال: ۲
مردم و علاقهمندان موسیقی پاپ، بهنام بانی را با سبیل و صدای پرحجم و بالا و پایین پریدن آن هیکل تنومندش در کنسرتها میشناسند و واقعا توقعی از او در بازیگری ندارند. کما اینکه حضور او در «پایتخت۶» هم محدود به همین هنر و محبوبیتش در خوانندگی میشد و نه بیشتر. حضورش در «گشت ارشاد۳» هم تماما حول محور خوانندگی میگشت و مردم بیش از اینکه به مزه هایش در نقش پیکان و نقص صدای این کاراکتر بخندند، بیصبرانه منتظر بودند بانی در پایان فیلم، شوخی را کنار بگذارد و برای آنها بخواند. اتفاقی که تمام و کمال در اواخر قصه افتاد و مخاطبان بیشتر از اینکه حواسشان به اقدامات حسن (ساعد سهیلی) و عطا (پولاد کیمیایی) در جابهجایی و انهدام بمب باشد، دل به قطعات پیاپی بهنام بانی داده بودند که رسما آخر فیلم را به کنسرتی اختصاصی تبدیل کردهبود. سعید سهیلی، کارگردان فیلم که قبلا در «شب برهنه» از حضور یک خواننده (شادمهر عقیلی) بهره بردهبود، این بار هم از یک خواننده در یکی از نقشهای اصلی بهره میبرد، منتها دستاورد مالی این پروژه چشمگیر بود و گشت ارشاد ۳ بیش از ۴۲ میلیارد تومان در گیشه فروخت، اما تفکیک اینکه سهم حضور بهنام بانی در این موفقیت چقدر بود، دشوار است. شاید منصفانهترین تقسیمبندی این باشد که نیمی از این اقبال بالا در گیشه را از آن بانی بدانیم که برخی مخاطبان به خاطر شنیدن صدای او (و نه دیدن بازیاش) به سینما رفتند و با کنسرتی که سهیلی برایشان ترتیب دادهبود، در این زمینه سیراب شدند و نیمی دیگر را هم باید به دنبالهبودن فیلم و ذهنیت مخاطبان از قسمتهای قبلی گشت ارشاد دانست و کنجکاوی درباره اطلاع از سرنوشت حسن و عطا آنها را به سینما کشانده بود.
رضا صادقی
تعداد فیلم و سریال: ۲
رضا صادقی را تا اینجا دو بار در فیلم و سریال دیدهایم؛ دو حضوری که خط و ربط کاملی با جایگاه و محبوبیتش به عنوان خواننده پاپ دارد. فیلم «بی خداحافظی» (احمد امینی) که نگاهی داستانی و دراماتیزه به زندگی صادقی دارد، کاملا با تکیه بر حضور او ساخته شده و تصور فیلم بدون بازی خودش دشوار است. صادقی بدون اینکه بخواهد بازی کند یا ادا دربیاورد، شخصیت فیلم را به خود واقعیاش نزدیک میکند که همین مسأله همذاتپنداری مخاطبان را همراه دارد. حضور «بی خداحافظی» در رتبه هفدهم جدول فروش سال، اگرچه نشانه دیگری در اینباره بود که خوانندههای بازیگرشده در ایران آنچنان و به تنهایی ضامن فروش خیلی بالا و رکوردشکنی فیلمها در گیشه نیستند، اما از قضا این فیلم، عملکرد نسبتا موفقی داشت و همین میزان فروش (۴۲۰ میلیون تومان در سال ۹۱) دور از انتظار نبود و کفایت میکرد. حضور کوتاه خواننده مشکیپوش در سریال «یاغی» (محمد کارت) هم پذیرفتنی بود (باز هم در نقش خودش) و باعث ایجاد انگیزه کاراکتر عاطی میشد. حضورهایی از جنس حضور صادقی در فیلم و سریالها منطقی است و آزاری به مخاطب نمیرساند و آنطور که از اوضاع و احوال و این تجربهها برمیآید، صادقی از آن دست خوانندگانی نیست که وسوسه بازیگری آن هم در نقشهای دور از خودش داشته باشد.
نت فالش بازیگری
خوانندههای دیگری هم در این سالها سراغ بازیگری رفتند که متاسفانه بیشتر یا تقریبا همه آنها عملکرد ناموفقی در این زمینه داشتند و آن یکی دو مورد استثنایی هم فقط اندکی آبرومندانه بازی کردند و فاصله دورشان با یک بازی استاندارد مشهود بود. شاید با ارفاق بتوان آن مورد استثنایی را بازی برادران خسروی (سیروان و زانیار) دانست که حضورشان از نابلدی و اغراقهای مرسوم خوانندههای بازیگرشده، دور بود و بازیهای زانیار در «برف روی کاجها» و «حرفهای» و سیروان در «حرفهای» نقد و نظر منفی آنچنانی نداشت. اما در میان تجربههای جلوی دوربین خوانندههای دیگر، کمتر میتوان نکته مثبتی در بازیگری یافت. تنها روزنههای امید در این زمینه کنجکاوی اولیه برای تماشای حضور آن خواننده بود که خب معمولا در نخستین مواجههها با اکتها و اغراق در احساسات و ادای ضعیف دیالوگها رنگ میباخت. به همین علت هم فیلمها و سریالهایی که با حضور آنها ساخته شد، هیچگاه به توفیقی در گیشه دست نیافتند یا اگر هم در مسیری خارق عادت، توفیقی در فروش داشتند، دلیلش قطعا کیفیت حضور آنها به عنوان بازیگر نیست. بازی حمید عسکری در فیلمهای «شانس، عشق، تصادف» و «دو دوست»، امیر مقاره (خواننده ماکان بند) در سریال «جزیره»، بنیامین بهادری در فیلمهای «سلام بمبئی» و «موافقت اصولی»، مازیار فلاحی در سریال «قلب یخی» و فیلم «یادم تو رو فراموش»، کاوه آفاق در فیلم «لامینور» و سریال «خانه امن»، عماد طالبزاده در فیلم «سکه»، مهدی مقدم در فیلمهای «آقای الف»، «ماهرخ»، «آخرین حرف» و ...، امید حاجیلی در سریال «پیکسل»، امیر تاجیک در فیلم «چشمان سیاه»، حمید خندان در «زن بدلی»، گروه سون (آرش قنادی، امیر قنادی، کیارش پوزشی) در سریال «زمانه» و آرش عدلپرور (گروه مسیح و آرش) در فیلم «حکم تجدیدنظر» مخاطبان را بیشتر دلتنگ صدایشان کرد! از این جمع مخاطبان به زودی بازی آرش عدل پرور را در سریال «پدر گواردیولا» خواهنددید؛ نقشی که البته با تخصص خوانندگی او ارتباط مستقیمی دارد. ببینیم که کیفیت بازی این خواننده، بر این گزارش صحه میگذارد یا روی آن انقلت میآورد.
منبع: جام جم