اگر هر یک از خانوادههایی که این روزها دست بچههایشان را میگیرند و به غرفههای نمایشگاه بین المللی کتاب تهران سرک میکشند، بپرسیم که شورانگیزترین و پرهیجانترین بخش نمایشگاه برای کدام ناشران است، قطعا پاسخ میدهند که بخش کودک و نوجوان. چون هم کتابهای جذاب دارد، هم کارگاههای نقاشی و بازی، هم خانه مادر و کودک، اما در بین همه این جاذبههای لایههای زیرپوستی هم وجود دارد که نوجوانهای ما به سمت آن میکشاند.
اگر بین همین غرفهها و خریدهای مردم دقت کنیم، آنهایی بیشترین طرفدار را از سوی نوجوانها دارند که مجموعههای ترجمه خارجی، کمیک استریپهای کرهای و ژاپنی و رمانهای آسیای شرقی هستند تا اینکه رمانهای داخلی و بومی ایرانی. درست است که نمایشگاه کتاب تهران محل حضور و عرصه همه مدل اثری البته ارزشیابی شده است، اما در همین بین رسوخ زیرپوستی کتابهای ترجمه شده خارجی به وضوح دیده میشود.
رهبر معظم انقلاب روز گذشته از سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بازدید کرد و البته تاکید ویژه شان در این نمایشگاه به توجه ناشران به آثار تألیفی کودک و نوجوان بود.
آثاری غیرمتجانس با فرهنگ ایرانی اسلامی
حجت الاسلام سبحانی نسب مدیر انتشارات جمال، ناشر تخصصی کتب مذهبی کودک و نوجوان میگوید: «متأسفانه یک سیاست گذاری دقیقی برای محتواهای کتابهای نوجوانان در کشور ما وجود ندارد، انجمن ناشران یک سازی میزند، صدا و سیما برای خود برنامه دارد، وزارت آموزش و پرورش کار دیگری میکند، سازمان تبلیغات و وزارت فرهنگ و ارشاد هم همینطور. خروجی کار هم اینطور میشود که نوجوانهای ما کمتر به سمت آثار تألیفی بومی میآیند و بیشتر جذب آثار ترجمهای میشوند.
امسال به نظر من آثار تولیدی بخش کودک و نوجوان نمایشگاه به لحاظ شکلی خیلی رشد خوبی داشته، اما به لحاظ محتوایی با یک سری خرده فرهنگهایی که اساسا هیچ ارتباط و تناسبی با فرهنگ بومی ایرانی اسلامی ندارند، تلفیق شده ایم. مثلا رمانهای ژاپنی و کرهای که ترجمه شده و نوجوان ما را هدف گرفته اند. جالب است که همان میزان کاغذ برای کتابهای ما هشتاد هزار تومان قیمت گذاری میشود، اما برای آن دست کتابها دویست هزار تومان و نوجوان هم که از والدینش برای خرید کتاب پول گرفته، میآید و آنها را تهیه میکند.»
آثاری که جیب ناشران را پُر میکند، فرهنگ را خالی
با حاج آقای سبحانی نسب مشغول صحبت هستم که خانوادهای وارد میشوند، گشتی در غرفه میزنند و از غرفه دار سوالی در ارتباط با یک مجموعه ترجمه خارجی میپرسند، وقتی آن مجموعه را پیدا نمیکنند، ناامید بیرون میروند. حاج آقا سبحانی نسب میگوید: «خیلی از کتب نوجوانی که الان منتشر میشود، جیب ناشر را پر میکند، اما فرهنگ ما را از بین میبرد. قهرمانهایی که در این دست کتابها بچهها با آنها روبه رو میشوند، سبک زندگی شان را تغییر میدهد. شاید یک عده بگویند که خب تغییر بدهد، مگر چه میشود؟
اینطور میشود که سبک زندگی جدید، باورهای نوجوان ما را تغییر میدهد و این تغییر باور او را به سمت انحراف میکشاند. نوجوان در کشاکش تغییر سبک زندگی و باورهایش قرار میگیرد، قطعا باورهایش را تغییر میدهد، چرا که سبک زندگی جدید برایش جذابیت دارد. سبک زندگی که الان تبلیغ میشود با همان معنای جدید زن، زندگی، آزادی به باورهای نوظهوری در زندگی ما میرسد.
یک پسرجوانی دیروز به غرفه ما آمده بود و از من سوال میکرد که حاج آقا من دوست دارم تئاتر کار کنم، ایرادی دارد؟ من به او گفتم اساسا تئاتر کار کردن ایرادی ندارد، اما آن دست دادنهای قبلش و ارتباطات بعدش اگر باشد، ایراد دارد. او هم تأیید کرد و گفت دقیقا منظورم همین است. فضا الان همینطور است. در نهایت عرض من این است وقتی ما استراتژی درستی برای تولید محتوا نداریم، دوستانی دست به ترجمه یک سری کارها میزنند که خود انجمن ناشران کودک و نوجوان هم آنها را ممیزی نمیکند و شاید اگر ما ایراد هم بگیریم به ما بگویند که بخل میورزیم! درحالیکه اینطور نیست. من نگران آن دختری هستم که تازه نوجوان شده و وارد این اتسمفر کتابخوانی میشود، قطعا فضای ذهنی اش با این دست رمانها از فرهنگ ایرانی اسلامی فاصله میگیرد!
حجت الاسلام سبحانی نسب در پایان گفت: «چرا اید اجازه دهیم مسیر برای این دست کارها آنقدر هموار شود که فرهنگهایضعیف و ناتوان، بر ما قالب شوند؟ عرض من این است ژاپن الان بیش از یک زلزله سهمگین در سال میزان خودکشی دارد. اینها نتیجه همین کتابها و مطالعاتشان است که ما همینها را به فرهنگ خودمان تزریق میکنیم و قطعا سه تا پنج سال آینده نتیجه منفی آن را خواهیم دید. رهبری هم همین الان به توجه ویژه کتابهای کودک و نوجوان تأکید کردند، حال شاید مدیران هم ناراحت بشوند که من بگویم ما تا پنج سال آینده براساس این رمانها میزان بالای خودکشی در کشور خواهیم داشت حال نشأت گرفته از کتب چاپی باشد، دیجیتالی، فضای مجازی، سریالهای خانگی یا هر طور فیلمی، اینها را باید مسئولان این عرصه پاسخگو باشند.»
معضل تیراژ پایین آثار تألیفی
به غرفههای دیگر کودک و نوجوان سرک میکشم که بزک شده هستند و جوانها را جذب خود کرده اند. خیلی از ناشران کودک و نوجوان این روزها نگران این است که آثار تألیفی این عرصه خیلی خواهان ندارد، اما غرفههایی هم هستند که کارهای تألیفی شان خیلی هم فروش میکند و خریداری میشود که البته بیشتر آنها در بستر کارهای کودک است.
محسن بغلانی، مدیر یکی از انتشارات بخش کودک و نوجوان میگوید: با گسترش آثار ترجمه یا زبان اصلی ذائقه کودک و نوجوان ایرانی به سمت این کتابها متمایل شده است، از سویی این کتابها سود سرشاری برای ناشر دارد و از سوی دیگر هم کنترلی روی بازار نشر آنها وجود ندارد. به هرحال کودک و نوجوان آینده سازان این مملکت هستند باید بتوانیم بر کتابهایی که میخوانند نظارت داشته باشیم.
نبود قانون کپی رایت در کشور، روی آوردن ناشران قدیمی به سمت کتب ترجمه همه باعث میشود که تیراژ آثار تألیفی پایین بیاید.
خیلی از آسیبهایی که این روزها در جامعه در عرصه نوجوان و جوانمان میبینیم نتیجه خیلی از اهمال کاریها در زمینه آموزش و ترویج مطالعه است. ناشر بعنوان یک بعد اثرگذار جامعه به سمت انتشار زندگی و سبک زندگی شهدای شاخص نمیرود چرا که اعتقادش این است که بازخورد ضعیفی این دست کارها دارند یا استقبال از آنها نمیشود و فقط قشر مذهبی سمت آنها میروند در حالیکه نویسنده و ناشر باید برای عموم مردم کار تولید کنند نه فقط یک قشر خاص و تلاش کنند که ذائقه خواننده را به سمت این دست کارها بیاورند نه اینکه فقط دنبال سود بیشتر باشند.
ما نیاز به یک نهضت جدید در عرصه تعمیق ذائقه کودک و نوجوانمان در عرصه نشر داریم تا کتاب خوب تولید کند، به سمت تألیف بیاید و این تألیفات نیز براساس سبک زندگی ایرانی اسلامی باشد، جلوی کتب ترجمه آن هم از دستهای که از سنخ فرهنگ ما نیستند، گرفته شود و در بازار عرضه نشود و همینطور سایر مدیاها را نیز به همین سمت و سو سوق بدهیم.
در کنار همه آسیبهایی که مطرح شد، بسیاری از ناشران ما نیز در عرصه کتب تألیفی کار میکنند و مخاطبان خوب خود را نیز دارند کافی است که خانوادهها با آگاهی بیشتری به همراه فرزندانشان به سمت نمایشگاه کتاب و تهیه آثار مناسب بیایند و در زمینه آنها پیش از تهیه کتاب مطالعه داشته باشند و فرزندانشان را برای خرید کتاب مناسب هدایت کنند.
منبع: فارس