رهبر بزرگوارمان، در توصیههای شان به زوجهای جوان، نکته کلیدی را مورد تاکید قرار داده اند؛ «سازگاری».
«اگر دیدید که همسرتان یک نقطه عیبی دارد -هیچ انسانی بی عیب نیست- ... اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید. اگر دیدید کاری نمیشود کرد، با او بسازید.»
بیشتربخوانید
دکتر فهیمه فداکار، مشاور و خانواده درمانگر، معتقد است «همه آدمها در زندگی مشترک شان، ویژگیهای نامطلوبی در همسرشان میبینند. اما آنچه مهم است، نحوه مواجهه آدمها با این نقاطی است که برایشان ناپسند است. این که فرد چه مسیری را برای رویارویی انتخاب میکند، بسیار تعیین کننده است.»
آیت الله خامنه ای، به عنوان رهبر جامعه که بقا و سلامت خانوادهها برایشان از اهمیت بسیاری برخوردار است، میفرمایند: «یعنی چیزهایی در زندگی پیش میآید. خوب دو نفرند، با هم تا حالا آشنایی نداشتند، زندگی نکردند، ممکن است فرهنگ شان دو تا باشد، ممکن است عادات شان دو تا باشد، اول ممکن است یک ناسازگاریهایی ببینند، ... آیا باید اینجا از هم سرد شوند و بگویند این مرد یا این زن دیگر به درد من نمیخورد؟ نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری اش نمیشود کرد، خب با او بسازید»؛ که عشق آسان نمود اول
سعیده و امیر حدود یک سالی هست که با هم ازدواج کرده اند. آنها شروعی پر از میل و اشتیاق داشتند و رابطه عاشقانه شان، برای همه مشهود بود. اما حالا مدتی است که سعیده از آن همه شور و شوق تهی شده است. او میگوید: «امیر خیلی زود عصبانی میشود. تا چیزی باب میلش نباشد به هم میریزد و واکنش تندی نشان میدهد. برافروخته میشود، صدایش را بالا میبرد، زبانش تند میشود. اغلب مواقع بعد از گذشت مدت کوتاهی پشیمان میشود و حتی پشیمانی اش را به زبان میآورد. اما چه فایده؟ باز هم در لحظهای که باید خودش را کنترل کند، نمیتواند. زندگی با او برای من سخت شده. نمیدانم با این اخلاق امیر، زندگی را ادامه دهم، یا همین اول که بچه نداریم، راهم را جدا کنم». از حرفهای دیگر سعیده بر میآید که امیر مردی مهربان و خانواده دوست است، پرهمت و مسیولیت پذیر است، اما همین عصبانیتهای گاه و بیگاهش، زندگی را به کام سعیده تلخ کرده است.
پذیرش واقعیت
بسیاری از ما در ذهن مان تصویری آرمانی از یک زندگی موفق داریم. تصویری که اگر با خودمان صادق باشیم، بیشتر شبیه زندگی آدمها در پیامهای بازرگانی تلویزیونی است. البته در مقام نظر، قبول داریم که زندگی دیگران هم بی عیب نیست، اما تصور میکنیم زندگیهای بسیاری هستند که به اندازه زندگی ما مشکلات ندارند و مسایل شان کم اهمیت و جزیی است.
دکتر فداکار میگوید: «گام اول برای سازگاری، پذیرش این واقعیت است که اصلا شدنی نیست که زوجین، سراسر مشابهت و حسن باشند. آنچه یک رابطه خانوادگی را موفق و همراه با رضایتمندی میکند، شباهت زیاد زن و مرد به هم و اتفاق نظرشان در موارد مختلف نیست، بلکه مهم پذیرش این واقعیت است که هیچ زندگیای کامل و آرمانی نیست و ناکامیها و ناپسندی ها، همیشه هستند».
اصل سازگاری
دکتر فداکار از یک اصل مهم و کلیدی در زندگی مشترک نام میبرد؛ «مفهوم سازگاری». مفهومی که نقش محوری در زندگیهای شاد و مبتنی بر رضایتمندی دارد.
رهبر انقلاب میفرمایند: «معنای سازگاری چیست؟ معنایش این است که زن ببیند این مرد درست ایدهآل اوست تا با او سازگار باشد؟ تا مرد ببیند که این زن، کاملا ایدهآل اوست و همان فرد مطلوب عالی است تا با او سازگاری داشته باشد؟ اگر یک ذره این گوشه یا آن گوشه اش کج بود، قبول نیست. معنای سازگاری این است؟ نه! اگر سازگاری این باشد، که این خودش به طور طبیعی انجام میگیرد و اراده شما را نمیخواهد. اینکه میگویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازید. معمای سازگاری این است».
سازگاری دقیقا یعنی چه؟
سازگاری باعث میشود که وقتی ما از موقعیتی، یک ارزیابی به دست میآوریم، بتوانیم آن را از بالا ببینیم، با نگاهی کلنگرانه و بدون فرورفتن در جزییات.
سازگاری با «بسوز و بساز» متفاوت است. در سوختن و ساختن، آدمها پر از احساس زجر و ناکامی هستند، میسوزند و دم بر نمیآورند. اما در سازگاری، آدمها با مسأله کنار میآیند و هر روز با آن کلنجار نمیروند.
ولی افتاد مشکل ها!
پای صحبت امیر که بنشینیم، از قضا او هم حرفهایی دارد. امیر میگوید: «وقتی موقعیتی پیش میآید که برای من نامطلوب است و زمینه ساز خشمم میشود، سعیده به جای آنکه به من کمک کند تا آرام شوم و عصبانیتم ادامه پیدا نکند، من را متهم میکند و به خاطر عصبانی شدنم سرزنشم میکند. این باعث میشود دیگر نتوانم خودم را کنترل کنم و خشمم تشدید شود. سعیده فکر میکند من یک کودکم که میتواند با این روش ها، اصلاحم کند. وقتی این طور رفتار میکند، انگیزه ام را برای تغییر خودم از دست میدهم، دلم میخواهد لج کنم و همان جوری که دلم میخواهد باشم.»
توهین غیرمستقیم
دکتر فداکار به ما تذکر میدهد که حواسمان باشد قرار نیست یک مداد و یک پاک کن برداریم و هر چه میخواهیم به شخصیت طرف مقابلمان اضافه کنیم و هرچه را نمیخواهیم، پاک کنیم. اغلب آدمها از اینکه کسی بخواهد آنها را تغییر دهد، احساس توهین میکنند. گویی شخصیت اصلی شان پذیرفته نشده و هویت شان زیر سوال رفته است. اما اگر ما آدمها را همان گونه که هستند بپذیریم، چه بسا که کم کم پذیرای تغییر و بهبود شوند.
رهبر انقلاب به خوبی این مسأله را به زوجهای جوان یادآور میشوند: «سازش کاری در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هر چه گفتند همان شود. آنچه خودشان میپسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین میکند همان بشود. نه، این طور نباید باشد. باید بنا داشته باشند که باهم سازگاری کنند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمیشود مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید».
یک خنده عمیق
زندگی پر از فراز و فرود است، پر از شیرینی و تلخی، پر از شادی و غم. آنچه که در درازمدت زندگی مطلوب را شکل میدهد و کلیت روند یک خانواده را مثبت میکند، «سازگاری» است. خانوادههایی که از دور به نظر ما شبیه پیامهای بازرگانی تلویزیون هستند، آنهایی اند که سالها مشق سازگاری کرده اند. پشت خنده شان، نه یک زندگی همه چیز تمام، بلکه پذیرفتن واقعیت هاست.
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی، به خصوص سالهای اوّل، این چهار پنج سال اوّل، باهم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد، آن دیگری هم حتماً در مقابل او ناسازگاری نشان بدهد. نه! هر دو با هم سازگاری نشان بدهید و اگر دیدید همسرتان ناسازگاری کرد، شما سازگاری نشان دهید. این از آن جاهایی است که سازش و کوتاه آمدن خوب است».
افشاگری ممنوع
گاهی ما با بیتدبیری اقداماتی میکنیم که کنار آمدنمان را سختتر میکند. یکی از این اشتباهات، بیان ویژگیهای منفی همسرمان در نزد دیگران است. کنار آدمهای مختلف از دوست و فامیل نشسته ایم و از ناکارآمدیها و خطاهای همسرمان گفته ایم. حالا شاید خودمان بتوانیم با آن ویژگی کنار بیاییم، اما وقتی چنین ماسک زشتی برای صورت همسرمان انتخاب کرده ایم، خجالت میکشیم که با او دربرابر انظار دیگران حاضر شویم و این، سازگاری را برای ما سختتر میکند.
مواظب باشیم برای دفاع از خودمان، برای برانگیختن حس ترحم دیگران، برای پوشاندن معایب خودمان، نقایص همسرمان را افشا نکنیم. پرده پوشی باعث میشود ما بتوانیم راحتتر با مسأله کنار بیاییم.
ناکارآمدی نتیجه فاجعه سازی
دکتر فداکار از ما میخواهد که دست از فاجعه سازی برداریم. وقتی معایبی در همسرمان میبینیم، آنقدر آن را در ذهن مان بزرگ نکنیم که گمان کنیم دنیا به آخر رسیده و همه زندگی تیره و تار شده است. با مرور محاسن طرف مقابل، شیرینیهای زندگی، دستاوردهای مختلفی که داشته ایم، بپرهیزیم از اینکه خود را در موقعیتی بغرنج فرض کنیم.
وقتی ما موضوع را تبدیل به یک ضایعه اسفناک میکنیم، توانایی مان برای حل آن را از دست میدهیم. قوای شناختی مان چنان درگیر آن مسأله میشود که دیگر نمیتوانیم به درستی فکر و عمل کنیم. در نتیجه کارآمدی مان را از دست میدهیم و از حل سادهترین مسایل هم عاجز میمانیم.
«بروید با هم بسازید!»
در پایان، خواندن این خاطره از زبان آیت الله خامنه ای؛ رهبر معظم انقلاب کامتان را شیرین میکند و شما را برای مواجهه درست با مسایل، قدرتمندتر میکند: «من یک وقت خدمت امام رفتم. ایشان میخواستند خطبهی عقدی را بخوانند، تا من را دیدند گفتند: شما بیا طرف عقد بشو! ایشان بر خلاف ما که طول و تفصیل میدهیم و حرف میزنیم، عقد را اوّل میخواندند، بعد دو سه جملهای کوتاه صحبت میکردند. من دیدم ایشان پس از اینکه عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند:
«بروید با هم بسازید.»
من فکر کردم دیدم که ما این همه حرف میزنیم، اما کلام امام (ره) در همین یک جمله بروید و با هم بسازید خلاصه میشود!
... سازگاری در زندگی، اساسِ بقایِ زندگی است و همین است که محبّت میآفریند. همین است که موجب برکات الهی میشود. همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم میکند».
منبع: فارس
ای کاش ازدواج نکرده بودم
یا باید قید خونواده رو بزنم.یا زنمو بکشم یا ۲میلیارد مهریه بدم
مقصر مهریه هم دولت و تورم بوده نه من
میگه نه!
خب این معلومه میخواد همراه چمدونی که از خونه باباش میاره، یه سلاح نامرئی به اسم مهریه توش جاسازی کنه.
دخترای مفت خور ایرانی لایق ۱۱۴ سکه و ۳ میلیارد تومن نیستن
تا لنگ ظهر میخوابن.حتی شیر دادن به بچه خودشون هم وظیفه اونا نیست
حتی سگ هم به بچه خودش مفتی شیر میده
ولی زنهای ایران میتونن پولشو از شوهر بگیرن
بعدش اینکه اگه ایرانی اصیل بودی میفهمیدی حرفت مفت بود
خیلیها ازدواج کردن و از صفر شروع کردن و با پول حلال الان میلیاردر هستن