اولین بار حدود ۵۰۰۰ سال پیش بود که انسان ها از شمع برای روشنایی استفاده کردند. مصریان باستان با خیساندن مغزنی در چربی حیوانات شمع را تولید کردند تا از آن برای روشنایی و تزیین مراسم ها استفاده کنند. این شمع های اولیه به قدری سخت تولید می شدند که از أن فقط برای برخی مراسمات رسمی استفاده می گردید.
بیشتربخوانید
بعدها مدل های دیگری از شمع های فتیله دار در چین و ژاپن ساخته شد که از الیاف برنج یا صمغ گیاهان برای پوشاندن فیتیله کاغذی استفاده می کردند. هندیان نیز از جوشاندن میوه درخت دارچین به عنوان موم شمع استفاده می کردند.
در ایران باستان شمع را با نام سپندار می شناختند که به معنای منبع نوری با قابلیت گرما می باشد.
نور شمع با زیبایی و روشنی بخشی خود باعث شد که به عنوان یک منبع الهام بخش برای بسیاری از افراد شناخته شود. این قدرت شمع باعث شد که در ادیان مختلف به عنوان یکی از اجزای مراسمات مذهبی استفاده شود. ادیان مختلف مانند یهود، مسیحیت و بودایی امروز از شمع در مراسم های ویژه خود استفاده می کنند. اگرچه در این زمان استفاده از شمع رواج بیشتری یافته بود، اما همچنان از روش های سنتی برای تولید شمع استفاده می گردید.
با گسترش صنعت حالا دیگر بسیاری از مردمان می دانستند که شمع چیست. با پیدایش نفت و تولید انبوه آن در نیمه اول قرن بیستم، تولید و استفاده از شمع نیز رشد بسیار چشمگیری پیدا کرد. در این زمان سوال شمع چیست دیگر برای افراد یک پاسخ گنگ نداشت چون آن را در هرجایی می توانستید پیدا کنید.
در اواخر قرن بیستم شمع ها نه تنها به عنوان منبع نور و گرما شناخته شدند، بلکه از آن به عنوان یک وسیله تزیینی هم استفاده می گردید. تا اینکه امروزه از آن به عنوان یک کالا برای کاربردهای مختلف نام برده می شود. همین موضوع باعث شده است تا انواع مختلفی از شمع تولید شوند که هر کدام دارای ویژگی خاصی برای یک کاربرد مشخص هستند.
همانطور که میدانید این موم است که شعله شمع را میسازد. موم از اتمهای هیدروژن و کربن ساخته شدهاست که با روشن شدن شمع، از جامد به مایع تبدیل میشود. بعد، مومِ مایع از طریق فتیله بالا میرود و تحتتأثیر گرمای شعله، به گاز تبدیل میشود. گاز با اکسیژن موجود در هوا ترکیب میشود، پس نور و حرارت بهوجود میآید. این فرایند که احتراق نامیده میشود، تا وقتی ادامه پیدا میکند که یا موم دیگر وجود نداشتهباشد یا شعله خاموش شود.
وقتی که شمع روشن میشود، چند دقیقه طول میکشد تا فرایند احتراق تثبیت شود؛ برای همین ابتدا کمی سوسو میزند بعد بهصورت پیوسته میسوزد و دیاکسیدکربن و بخار آب آزاد میکند، اما سوسو زدن فقط منحصر به لحظه روشن شدن شمع نیست. دلایل متعددی وجود دارد که باعث این رقص دیدنی میشود؛ جریان هوا حتی اگر آنقدر کم باشد که شما حسش نکنید، میتواند شعله شمع را به حرکت وادارد. بهعلاوه وقتی هوا، زیادی یا کمتر از حد موردنیاز به شمع برسد، شکل شعله بههم میریزد. در نتیجه بخشی از ذرات کربن وارد واکنش نمیشوند و بهشکل حلقههای دود از اطراف شعلهور میشوند.
با سوختن شمع، هوای اطراف گرم میشود و شروع به بالا رفتن میکند. با بالا رفتن هوای گرم، فضای خالی ایجاد میشود پس هوای خنکتر به پایین شعله میرود تا جایگزین آن شود. این فرایند، «جریان همرفتی»، همان چیزی است که شعله شمع را بهشکل اشک درمیآورد، اما شعله شمع، همیشه بهصورت قطره اشک سوزان نیست. شمع اگر به فضا برسد، شعلهای کروی شکل خواهد داشت، چون بدون گرانش، از جریان همرفتی خبری نخواهد بود.
شعله شمع، سه منطقه به سه رنگ گوناگون دارد. انتهای شعله، به رنگ آبی است. این بخشِ غنی از اکسیژن، جایی است که مولکولهای هیدروکربن شروع به تبدیل شدن به اتمهای هیدروژن و کربن میکنند. بالای قسمت آبی، شعله نارنجی مایل به قهوهای تیره است. این منطقه، اکسیژن کمی دارد و جایی است که کربن تجزیه میشود و شروع به تبدیل شدن به ذرات کربن میکند. بقیه شعله زرد است که بیشترین رنگ شعله را تشکیل میدهد؛ جایی که ذرات کربن در آن مشتعل میشوند. فرایند احتراق، طیف گستردهای از نور را ساطع میکند، اما چشم انسان، شعله را بهرنگ زرد میبیند.
منبع: روزنامه خراسان