پنجمین نشست از سلسله نشستهای پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد با عنوان «بررسی تحلیلی کیفیت رمانهای منتشر شده» با حضور مهدی کردفیروزجایی و سیدمیثم موسویان در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
داستان ایرانی تلفیقی از سنت و مدرنیته
در این نشست مهدی کردفیروزجایی گفت: درباره نویسندگی دو دیدگاه وجود دارد؛ دستهای معتقدند نویسنده باید دارای تجربه زیستی و استعداد باشد و برخی معتقدند نویسنده بیش از هرچیز باید آموزش ببیند. در حالی که یک نویسنده به آموزش، تجربه زیستی و استعداد در کنار هم نیاز دارد.
کردفیروزجایی با تاکید بر اینکه رمانهای ارسالی به جایزه ادبی جلال آل احمد را میتوان از جهات مختلف ارزیابی کرد، افزود: رمانها را میتوان از نظر تهی یا غنی بودن مفاهیم ارزشمند مورد ارزیابی قرار داد که متاسفانه شاهدیم میان آثار امروز و گذشته ادبی ما انقطاع وجود دارد و شاهد بینامتنیت نیستیم.
وی تاکید کرد: امروزه تعداد کمی از نویسندگان، مفاهیم قرآن، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و مضامین موجود در اشعار مولانا، سعدی و حافظ را استفاده میکنند. یکی از دلایل کمتوجهی به رمانهای ایرانی در جوایز بزرگ ادبی جهان از جمله جایزه نوبل، فاصله داشتن داستانهای ایرانی امروز با گذشته ادبی ماست.
این نویسنده افزود: استفاده از گذشته ادبی و بینامتنیت به معنای بازنویسی نیست بلکه محاکات مورد توجه است. در بررسی ارزشمندی رمانها باید موارد بسیاری را مورد توجه قرار داد. اولویت ناشر فروش است و ماندگاری اثر چندان اهمیتی ندارد. در چنین شرایطی برای نویسنده زمان تعیین میشود تا در فرصتی محدود کتابش را به سرانجام برساند و وی ناچار میشود سطحی بنویسد. در این شرایط اتفاقی که انتظارش را داریم در ادبیات رخ نمیدهد. شرایط اقتصادی به گونهای است که نویسنده نمیتواند سه سال برای یک اثر صرف وقت کند.
وی تاکید کرد: متاسفانه در بیشتر رمانهای ایرانی سالهای اخیر شاهدیم که به مکان توجه درستی نمیشود و اغلب صحنههای داستان در یک کافه یا آپارتمان و خیابانی اتفاق میافتد که جلوه بومی ندارد. یکی از رمزهای ماندگاری و شهرت آثار نویسندگانی، چون نادر ابراهیمی، محمود دولتآبادی و سید میثم موسویان توجه به طبیعت و عناصر بومی ایرانی در آثارشان است. کسی که قصد ترجمه رمانهای ایرانی را دارد از آثاری استقبال میکند که به مخاطب درباره فرهنگ و جغرافیای خاص ایران توضیح میدهد و جذابیت ویژه و منحصر بهفردی دارد. داستان ایرانی باید تلفیقی از سنت و مدرنیته را داشته باشد.
کردفیروزجایی همچنین با بیان اینکه باید ارزش بیشتری برای ادبیات قائل شویم، گفت: باید در تربیت کودکانمان با اینکه استفاده از ابزارهای نوین فرهنگی نیز اجتنابناپذیر است به مادرانگی ادبیات بازگردیم. ادبیات در تمام دنیا به مثابه شیر به عنوان غذای اصلی است که چیزی جایگزین آن برای تغذیه کودک نیست.
عضو هیات علمی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد افزود: باید ادبیاتی را خلق کنیم که سینما از آن ارتزاق کند و فیلمسازان باید اهل ادبیات، شعر و داستان باشند. رمانی که دارای محتوای ارزشمند باشد مخاطب خود را پیدا میکند. متاسفانه در اغلب رمانهای امروز با فرمزدگی و بیتوجهی به محتوا مواجه هستیم. از سوی دیگر رمانهایی نیز سطح پایین هستند و تنها ذائقه عمومی را درنظر میگیرند.
همچنین در این نشست، سیدمیثم موسویان گفت: بهبود وضعیت کتابها و رمانهای منتشر شده مرهون تمرکز ناشران بر سلایق مخاطبان و استفاده از نیروهای جوان و بازارشناس است. همچنین ضمن کیفیت محتوایی آثار ارسالی به این دوره از جایزه ادبی جلال آل احمد، آثار از نظر فنی نیز رشد خوبی داشتهاند.
وی در عین حال به ضعف موجود در رمانها از حیث پرداختن به مفاهیم عمیق اشاره کرد و افزود: زمانی مساله جایزههای ادبی و شکایت داوران غلبه نکردن فضای بومی و نداشتن رنگ و بوی ایرانی در آثار بود که امروز دیگر این دغدغه برطرف شده، ولی مشکل دیگری که مشهود است ناآشنایی نویسندگان با علوم انسانی از جمله عرفان، جامعهشناسی و روانَشناسی است. اغلب نویسندگان تنها در حوزه ادبیات مطالعه دارند و چیزی از سایر علوم انسانی نمیدانند. نویسنده موفق کسی است که غیر از ادبیات با دست کم یک رشته علوم انسانی آشنایی داشته باشد.
داور پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد همچنین با بیان اینکه در داوری آثار جوایز ادبی با قانون طرف نیستیم، گفت: باورها و زیباییشناسی یک داور در بررسی آثار تاثیر دارد و بیش از اقلیم آنچه مهم است توجه به مضمون و بینامتنیت است. از سوی دیگر جایزه ادبی از جمله جلال با اینکه سود مالی چندانی ندارد فرصتی برای نویسندگان گمنام است که دیده شوند.
وی همچنین بر ضرورت توجه خاص به مشکلات نویسندگان تاکید کرد و افزود: نویسندگان نیز قربانی جبر شرایط زندگی هستند و ناچارند با وجود موانع اقتصادی و اجتماعی فراوان به مطالعه و تولید محصول فرهنگی بپردازند. ادبیات و داستاننویسی تا اندازهای فردمحور است، ولی عواملی، چون حمایتهای دولتی، رسانه و وضعیت نشر در آن تاثیر میگذارد.
موسویان همچنین گفت: از سوی دیگر نویسندگان ایرانی نمیتوانند در تمام حوزهها از جمله ادبیات ژانر و زرد بدون محدودیت تولید اثر کنند. باید توجه داشت کتاب زرد یک اثر درجه دو نیست بلکه رمانی است که سلیقه عمومی در آن چیرگی دارد.