به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری آرتی در گزارشی به بررسی وضع کنونی لبنان پرداخت و نوشت: مقصر بحران این روزهای بیروت، حزب الله یا ایران نیست، بلکه مقصران این بحران قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی هستند که میخواهند کشور را تضعیف، تجزیه و به دور از حکومت اکثریت نگه دارند.
آرتی افزود: لبنان کشوری غرق در بحران است. اقتصاد این کشور در آستانه فروپاشی قرار دارد، با کمبود برق مواجه است و خشونت و ناآرامیهای سیاسی بسیاری را تجربه میکند. همین چند روز پیش بود که شش نفر به ضرب گلوله کشته شدند. برخی وضعیت فعلی لبنان را «وضعیت شکست خورده» تلقی میکنند.
اما روایت رسانههای جهانی به شکلی کاملا وارونه است. رسانههای اصلی، فقط و فقط حزب الله را مسئول مشکلات لبنان میدانند و مدعی هستند که حضور این گروه است که دموکراسی و نهادهای کشور را تهدید میکند. در حالی که بحران این روزهای «عروس خاورمیانه» بی ربط به تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا نیست. غرب استدلال میکند که اگر این «گروه مرتبط با ایران» از بین برود، همه چیز در لبنان شیر و عسل خواهد شد. اما این تمام داستان نیست، حتی اندکی از آن هم نیست!
خبرنگار آرتی نوشت: دوستی که مجله اینترنتی «The Cradle» را اداره میکند، یکبار به من گفت این آمریکاست که علیه لبنان جنگ راه انداخته است. این حرف از آن زمان به بعد در ذهن من نقش بسته است. اگرچه شاهد یک جنگ به معنای واقعی کلمه نیستیم (در تاریخ پرفراز و فرود لبنان چنین مواردی وجود داشته است)، اما مداخله عمدی و دستکاری غرب چیزی از درگیری نظامی کم ندارد.
سیاست خارجی غرب تا حدی از خاورمیانه دور شده است، با این حال شعار نابودی کامل کشورهای هدف -در راستای منافع ژئوپلیتیک غرب- کماکان باقی است.
غربیها و رسانه هایشان بازهم به روایت «خوب در برابر بد» متوسل میشوند. این داستان نخ نما شده نمیتواند توضیح دهد که چرا لبنان در چنین وضعیت بدی قرار دارد و چرا این کشور چنین بی ثباتی و ناآرامیهایی را تجربه میکند.
آرتی افزود: لبنان یک پروژه استعماری برای غربیها بود. فرانسویها پس از تقسیم سرزمینهای سابق امپراتوری عثمانی با انگلیسیها در توافق سایکس-پیکو در سال ۱۹۱۷، تلاش کردند تا یک دولت استراتژیک در مدیترانه شرقی ایجاد کنند. آنها با لندن برای تقسیم منافع همکاری کردند و دولتهای دست نشاندهای را در لبنان روی کار آوردند که به طور ایده آل منافع تجاری خود را تأمین کنند. آنها حتی به تقسیمات قومی و فرقهای در سرزمینهایی که اشغال کرده بودند نیز توجه چندانی نداشتند.
در تأسیس لبنان، فرانسه، سرزمین بزرگ سوریه را با هدف ایجاد دولتی متناسب با جمعیت مسیحیان مارونی که در این سرزمین ساکن بودند، تکه تکه کرد. اکثریت جمعیت این قلمرو مستعمره را شیعیان تشکیل میدادند. با این حال در قانون اساسی تبعیض آمیز گنجانده شده بود که مارونیها بر این جمعیت کثیر اولویت داشته و مسلمانان را به شهروندان درجه دوم تبدیل میکرد. اقداماتی از این دست آغازگر نزاع فرقهای در این کشور بود. فرانسویها دولتی را ایجاد کرده بودند که در بین اکثریت مردم مشروعیت نداشت و ذاتاً ناپایدار بود. این امر منجر به جنگ داخلی ۱۵ ساله در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ شد و فتنه انگیزیهای اخیر ممکن است مجددا باعث بروز جنگهای دیگری شود.
از زمان آن درگیری، موضوع ژئوپلیتیک لبنان ثابت و تلاش مشترک آمریکا، فرانسه و اسرائیل برای سرکوب نفوذ سیاسی شیعیان و حزب الله، آن هم به بهانه کلیشه های، چون «شفافیت»، «دموکراسی»، «حمایت از قانون اساسی» و «حاکمیت قانون» بوده است.
خبرنگار آرتی افزود: اگرچه امپراتوری فرانسه مدت هاست که از بین رفته است، اما با تجاوز تل آویو که میخواهد لبنان را ضعیف، تکه تکه و تحت سلطه نظامی نگه دارد، بی ثباتی را در لبنان ترویج و مانع تغییرات دموکراتیک شده است. اسرائیل با خوشحالی حاکمیت لبنان را زیر پا میگذارد و به آن کشور حمله میکند و هرطور که صلاح بداند دست به تجاوز و بمباران میزند.
رفتار رژیم صهیونیستی به نفع سیاستگذاران غربی است، زیرا میترسند که موفقیت شیعیان در لبنان منجر به گسترش اجتناب ناپذیر محور سیاسی و نفوذ تهران و همچنین بشار اسد در سوریه باشد.
این خبرگزاری نوشت: علی رغم این واقعیت که لبنان از سوی گروههای مختلف تحت محاصره است، اما این حزب الله است که آماج حملات قرار میگیرد. این دیدگاه عجیب و غریب حتی ارسال سوخت از ایران، آن هم با مقاصد بشردوستانه را به عنوان جنایتی فجیع توصیف میکند و مدعی میشود این اقدام تهران حاکمیت ملی را تضعیف خواهد کرد.
با توجه به اینکه نخست وزیر لبنان هیچ کاری در رابطه با مشکل برق انجام نمیدهد، سوال اصلی این است که چرا او قدرتی در دست ندارد و کنترلش محدود است؟ پاسخ این است که دولت لبنان مشروعیت زیادی در بین اقشار عظیمی از مردم ندارد. مردم لبنان، این دولت را به عنوان یک موجودیت استعماری ناخواسته و تحمیلی میدانند.
جهان باید لبنان را آنطور که هست ببیند، برخلاف داستانهای تخیلی که کشورهای غربی و اسرائیل را شخصیتهای خوب داستان جلوه میدهند. لبنان میراث و نمادی از اشتباهات و ماجراجوییهای غربی است. غربی که سایه شومش را چندین دهه بر روی این سرزمین افکنده است. لبنان در اصل یک زمین بازی بی نظم و مملو از جنایات غربی است.
انتهای پیام/