به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سید بهزاد اخلاقی کارشناس مسائل روسیه و شرق اروپا در یادداشتی نوشت، دنیپر رودخانهای که از میان کی اف مرکز اوکراین میگذرد سالی پر آب را تجربه میکند، محدودیتهای کرونایی و جنگهای استقلال طلبانه آینده اوکراین را تحت شعاع خود قرار داده، اما وضعیت کشاورزی در بخشهای غربی رونق دارند و شاید این مهم یکی از اهداف ثانویهای باشد که دولت پتر پروشنکو به آن به عنوان اهرمی برای تهییج افکار عمومی برای پیوستن سریعتر اوکراین به اتحادیه اروپا مینگرد.
اوکراین آیندهای مبهم دارد و گره زدن سرنوشت این کشور به اتحادیه اروپا تنها راه حلی است که هم بروکسل و کی اف میدانند برای حفظ موجودیت کشوری به نام اوکراین با این چهارچوب مرزهای سرزمینی میتوان به آن امیدوار بود؛ چرا که طی یک دهه گذشته این کشور با چالشهای هویتی بسیاری از جمله استقلال شبه جزیره کریمه و جنبشهای استقلال طلبانه در شرق رو به رو بوده است.
اوکراین بدون کارخانهها و کارگاههای صنعتی در شرق عملاً کشوری دهقانی و کشاورزی است که به تولید کننده مواد غذایی مبدل خواهد شد که البته در اروپای امروز میتواند نیازهای کوتاه مدتی را بر آورده کند.
اتحادیه اروپایی با دو چالش عمده رو به رو است از یک سو راست گرایانی که به دنبال درهای خروج هستند و تازه واردانی که به دنبال کسب منابع مالی و حمایتهای سیاسی برای حفظ شرایط موجود به هر دری میزنند.
وضعیت در دیگر کشورهای پسا شوروی که از قطار اتحادیه اروپا جا مانده اند هم تعریفی ندارد.
گرجستان پشت درهای بروکسل منتظر معجزه است و مولداوی هم هر چند در ناتو عضویت خود را به عنوان یک دستاورد مینگرد، اما به عنوان یک پسر عموی ناتنی نگریسته میشود. روسیه کماکان به عنوان یک تهدید در شرق اروپا نگریسته میشود و اتحادیه هایی، چون گوام که در سال ۱۹۹۷ برای محدود کردن نفوذ مسکو در منطقه شرق اروپا شکل گرفتند، حالا با شکلی تازه معرفی میشوند.
اوکراین، گرجستان و مولداوی قصد دارند سیاستهای خود را برای پیوستن به اتحادیه اروپا همسان کنند. آنها هر سه پشت درهای بروکسل انتظار میکشند و همانطور که اشاره شد اتحادیه اروپا پذیرای آنها نیست.
اروپا با چالشهای هویتی مواجه است و بحران کرونا و عدم موفقیت دولتهای اروپایی در مهار آن باعث شده تا تقویت جنبشهای ملی گرایانه ضدیت با اتحادیه اروپا، جایگزین ارزشهای مشترک اروپایی شود.
در این شرایط افکار عمومی از پیوستن اعضای جدید حمایت نمیکنند و البته دولتهای ملی نیز قادر نیستند سبدهای رای خود را برای پیوستن اعضای جدید به خطر بیندازند. اتحادیهای که از آن نام میبریم در حالی در کی اف تولد خود را جشن میگیرد که خبری از جمهوری آذربایجان نیست و به نظر میرسد بر خلاف گوام که باکو حضوری فعال در آن داشت، این بار سیاستهای نزدیک به آنکارا و جنگ قره باغ عملاً فاصلهای بین علی اف و اتحادیه اروپا انداخته است.
بیشتر بخوانید
مبتکر این ایده که ۳ کشور اوکراین، گرجستان و مولداوی هستند و توافق نامهای برای همکاری در پیوستن به اتحادیه اروپایی امضا کردند، وزیر خارجه جوان اوکراین است. دیمیترو کولبا در برنامه کاری خود بدنبال نزدیک شدن بیشتر به درهای اتحادیه اروپایی است و همانطور که به نظر میرسد او هم به این جمع بندی رسیده که تنها راه حفظ تمامیت ارزی اوکراین و بالا بردن هزینههای جنبشهای استقلال طلب در این کشور، نقش آفرینی بیشتر اتحادیه اروپایی است.
اما در مورد گرجستان، تفاوتهای وجود دارد. دو جمهوری اوستیای جنوبی و آبخازیا از نظر تفلیس بخشی از خاک این کشور محسوب میشوند، اما سفارت خانه هایشان در مسکو نشان از حقیقتی دیگر دارد.
دولت سالومه زورباشویلی نسبت به پیوستن به اتحادیه اروپایی چندان خوشبین نیست چرا که این کشور از نظر اتحادیه در آیندهای نزدیک قادر نخواهد بود تا استانداردهای لازم را کسب کند.
به نظر میرسد اوکراین به دنبال ایجاد یک هویت مستقل و نقش رهبری کشورهای به جا مانده از اتحادیه اروپایی از فضای پسا شوروی است؛ نقشی که لهستان به رهبری لخ کاچیسنکی در سالهای پیش از سقوطش در اسمولنسک سعی کرد آن را ایفا کند که البته توپولوف ۱۵۴ به او اجازه نداد!
در مورد مولدوای وضعیت با دو کشور دیگر متفاوت است. مولداوی خود را در ساختار ناتو جا انداخته، اما در اروپا با بدبینی نسبت به عضویت آن نگاه میکنند. رشد جمعیت منفی ۱.۸ درصدی در کنار عدم جذب سرمایه گذاری خارجی، سران اتحادیه اروپایی را به این باور رسانده که مولداوی بار مالی زیادی بر دوش آنها خواهد داشت و از سوی دیگر پروپاگاندای این کشور در خصوص تنش هایش با روسیه هم چندان جدی نیست.
نقطه مشترک هر ۳ کشور مساله آنها با روسیه است و آنچه وزیر خارجه اوکراین تصور میکند، آن است که این اتحادیه و تفاهم نامهای که آنها امضا کرده اند، میتواند منجر به اتحادیهای شود که آنها مشکلاتشان را بتوانند سریعتر و راحتتر حل کنند تا درهای اروپای متحد به روی آنها باز شود.
اما آنچه مسلم است این اتحادیه قادر نیست مشکلات ۳ کشور را برای پیوستن به اروپا کاهش دهد. به نظر میرسد چالشهای اصلی در کشورهای نامبرده مسائل داخلی و فسادهای مالی و اداری است که در تقابل با روسیه و اروپا به طور مداوم بازتولید و نوعی به نوع دیگر تغییر میکند.
اوکراین بر خلاف گرجستان و مولداوی، آینده قابل پیش بینی ندارد و همواره میتواند دستخوش تغییرات جدیدی شود. سایه روسیه بر کشورهای به جای مانده از اتحاد شوروی با سیاستهای ضد روسی اروپا و آمریکا منجر به ایجاد بحرانهای داخلی در کشورهای فوق شده و کنشهای اجتماعی را عمدتاً سرکوب با منحرف میکند.
به همین منظور آینده منطقه کماکان مبهم است و به دلیل رقابتی بودن فضای روسیه و اتحادیه اروپا بعید است کشوری در قفقاز جنوبی، اوکراین و مولداوی در ساختار اتحادیه اروپایی پذیرفته شوند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/