به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، صبح روز ۳۰ آذرماه کشف جسد مردی سوخته در زمینهای کشاورزی به پلیس ۱۱۰ گزارش شد و تیمی از کلانتری ۱۳ برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند. ماموران پس از حاضر شدن در صحنه با جسد سوخته مردی روبهرو شدند که شواهد نشان میداد چندین روز از مرگش میگذرد. آنان برای یافتن سرنخی از این جنایت تا چند صدمتری صحنه کشف جسد را مورد بازرسی قرار دادند، ولی هیچ ردی از عاملان جنایت به دست نیاوردند، بنابراین بازپرس جنایی را در جریان قتل مرد ناشناس قرار دادند.
در ادامه بازپرس به تیمی از ماموران پلیس آگاهی دستور داد تجسسهای میدانی خود را آغاز و از این جنایت رازگشایی کنند.
با دستور بازپرس جسد سوخته نیز برای مشخص شدن علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد که کارشناسان آن جا نیز پس از معاینات و آزمایشات تخصصی اعلام کردند ۴۸ ساعت از مرگ این مرد ۵۰ ساله میگذرد و وی ابتدا با چاقو به قتل رسیده و سپس جسدش با بنزین به آتش کشیده شده است.
با این سرنخ کارآگاهان برای شناسایی جسد سوخته و ردیابی قاتل وارد عمل شدند و با بررسی پروندههای مردان گمشده دریافتند که ۲ روز پیش از پیدا شدن جسد خانوادهای به پلیس آگاهی مراجعه کرده و عنوان داشتهاند که مرد خانوادهشان به طرز مرموزانهای گم شده است.
پشت پرده جنایت هولناک فاش شد
کارآگاهان بلافاصله همسر مرد گمشده را تحت بازجویی گرفتند که وی ادعا کرد شوهرم به نام «بهرام» هر روز صبح به مغازهاش در حاشیه شهر میرفت و ظهرها نیز برای ناهار به خانه برمیگشت، ولی آن روز خبری از وی نشد و هر قدر به موبایلش زنگ زدم، جواب نداد و تلفن مغازهاش را نیز بیپاسخ بود، خیلی نگران شده بودم و همراه پسر کوچکترم به مقابل مغازه رفتیم، ولی مغازهاش بسته بود و همسایههایش میگفتند اصلا به مغازه نرفته است.
وی در ادامه افزود: برای این که بدانم وی کجا رفته است، به بستگانمان زنگ زدم، اما هیچکس اطلاعی از سرنوشتش نداشت و تا حالا سابقه نداشته که وی بدون اطلاع ما جایی برود.
با گذشت چند روز از این ماجرا کارشناسان پزشکی قانونی با کمک کارآگاهان موفق به شناسایی جسد شدند و دریافتند وی همان بهرام است که خانوادهاش گم شدن وی را ۲ روز پیش از پیدا شدن جسدش اعلام کردهاند.
بدین ترتیب کارآگاهان با انجام تحقیقات محلی دریافتند دختر بهرام و پدرش مدتی با هم اختلاف داشتهاند و ماجرا از این قرار بود که وی قصد ازدواج با پسری جوان به نام «رضا» را داشته و بهرام با این ازدواج مخالفت داشته است.
سوسن دست به جنایت هولناکی زد / پلیس فاش کرد
با توجه به سرنخهای به دست آمده پلیس دختر بهرام به نام «سوسن» را تحت بازجویی قرار دادند که وی پس از روبهرو شدن با شواهد کارآگاهان پرده از راز جنایت هولناک پدرش برداشت و گفت: چندی پیش با جوانی به نام رضا آشنا شدم که وی به من ابراز علاقه زیادی داشت و میخواست با من ازدواج کند. چند ماهی با هم ارتباط داشتیم تا این که پدرم از ماجرا باخبر شد و مخالفت خود را برای ازدواج مان اعلام کرد و چندین بار مرا در خانه زندانی کرد.
وی در ادامه افزود: این وضعیت برایم آزاردهنده شده بود و به دنبال راهی میگشتیم تا از دست مزاحمتهای پدرم راحت شوم، بنابراین با رضا نقشهای کشیدیم تا از دست پدرم راحت شویم. رضا به من گفت که پدرم را به بهانهای به حاشیه شهر بکشانیم و وی با چاقویی پدرم را به قتل برساند. ابتدا مخالفت کردم، اما وقتی وی به من اصرار کرد و با حرفهایش فریبم داد، قبول کردم.
دختر پدرکُش گفت: صبح روز ماجرا پدرم در راه مغازه بود که به موبایلش زنگ زدم و از وی خواستم همراهم بیاید تا با رضا برای آخرین بار صحبت کند. وی که عصبانی شده بود، سر قرار آمد و با خودروی رضا به بیرون شهر رفتیم و وقتی پدرم دوباره با ازدواجمان مخالفت کرد، رضا با چاقو چند ضربه به پدرم زد و دقایقی بعد که وی کاملا بیهوش شده بود، بدن نیمهجانش را در زمین کشاورزی و به دور از جاده انداختیم و رضا روی پدرم بنزین ریخت و وی را به آتش کشید.
وی ادامه داد: پس از جنایت رضا مرا به نزدیکی خانه مان رساند و گفت که باید چند روزی همدیگر را نبینیم و به همه زنگ نزنیم، قبول کردم و در این چند روز عذاب وجدان یک لحظه هم رهایم نمیکرد و مادرم نیز به رفتارهای من مشکوک شده بود، حتی چندین بار از من پرسید که آیا از سرنوشت پدرم خبری دارم یا نه که از ترسم جواب منفی میدادم و شبها را با کابوس قتل پدرم صبح میکردم.
با ادعاهای دختر، کارآگاهان به خانه رضا رفتند و وی را دستگیر کردند که رضا برخلاف ادعاهای سوسن گفت که از به قتل رسیدن بهرام بیاطلاع است و این دختر با دروغپردازی قصد دارد وی را همدست خود جلوه دهد که بدین ترتیب پلیس خودروی وی را تحت بازرسی قرار داد و با توجه به این که شواهد نشان میداد وی خودرویش را به تازگی شسته است، روکشهای صندلی وی برای آزمایش به اداره تشخیص هویت فرستاده شد که نتایج آزمایشات نشان داد، لکههای خون روی آنها وجود دارد و گروه خونی آن با گروه خونی بهرام یکسان است.
با به دست آمدن آخرین سرنخ، کارآگاهان رضا را دوباره تحت بازجویی گرفتند که وی پس از این که دریافت پلیس از همهچیز خبر دارد، لب به حقیقت گشود و به قتل بهرام با همدستی سوسن اعتراف کرد.
بنابر این گزارش، با توجه به اعترافات دختر و پسر جنایتکار به قتل مرد ۵۰ ساله پرونده پس از بازسازی صحنه جنایت و تکمیل تحقیقات در اختیار بازپرس جنایی قرار گرفت.
منبع: رکنا
انتهای پیام/