به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان سال ۹۹ سالی بود که با ویروس کرونا در کشور آغاز شد و با شیوع آن ادامه پیدا کرد. در این سال رویدادهای مختلفی اتفاق افتاد. یکی از آنها ادغام موسسات تابعه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تشکیل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران بود. بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان یکی از موسساتی بود که با دو موسسه دیگر یعنی موسسه خانه کتاب و نمایشگاههای فرهنگی ایران ادغام شد و در حال حاضر با عنوان دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به فعالیت خود ادامه میدهد. در ادامه مصاحبه ما را با مصطفی راضی جلالی، مدیردفتر گسترش شعرو ادبیات داستانی ایران میخوانید:
در سال ۹۹ ادغام موسسات تابعه معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام شد؛ این ادغام تا چه اندازه روی فعالیت دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی تاثیرگذاشت؟
موضوع ادغام، یک تصمیم وزارتخانهای و تشکیلاتی در مجموعه فرهنگی دولت بوده است. در معاونت فرهنگی سه مجموعه تقریبا هم راستا فعالیت میکردند. تصمیم براین شد که این سه مجموعه در قالب یک موسسه به نام موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران فعالیت کند. قرار بود تشکیلات و فعالیتهایی که در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان پیگیری میشد پس از ادغام در قالب دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی ادامه پیدا کند. برگزاری جوایز ادبی، کارگاههای آموزشی و فعالیتهای دیگری که در بنیاد شعر و ادبیات داستانی انجام میشد مانند اداره پایگاههای نقدشعر، نقد داستان و دانشنامه برخط و ادبیات در حال حاضر توسط دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی اجرا و انجام میشوند.
تغییر بنیاد شعر و ادبیات داستانی و تشکیل دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی به سود ادبیات بود یا خیر؟
الان بار مسئولیتهای اجرایی، اداری و مالی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی که قبلا روی دوش مدیران و کارکنان این مجموعه بوده برداشته شده است. طبیعتا موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به عنوان یک تشکیلات، واحد امور اداری، مالی و پشتیبانی دارد. این فراغت از کارهای اجرایی باعث میشود به حیطه تخصصی کار خودمان بیشتر برسیم و این نوید را میدهد که بتوانیم تخصصیتر روی کار حوزه ادبیات متمرکز شویم.
پس از آن صحبت تجمیع اساسنامه جوایز ادبی پیش آمد. چقدر پیشنهاد این طرح از سوی اهالی قلم بوده و چقدر براساس تجربههایی بود که در سالهای قبل داشتید؟
ما سه جایزه ملی در کشور برگزار میکنیم. یکی جشنواره شعر فجر است که در عنوانش بین المللی هم وجود دارد. آن دو جایزه دیگر عنوانشان ملی است و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارند. ما یک پیشنهادی داشتیم که ابتدا به مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران منعکس کردیم. از طریق ایشان این پیشنهاد به معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد ارسال شد که متولی برگزاری این سه جایزه ادبی است. پیشنهادمان اینگونه بود که هر سه جایزه یک اساسنامه مشخص و منسجم داشته باشند که تقویم اجرایی آن، میزان جوایز، اجرا و دبیرخانهشان همسانسازی شود. این پیشنهاد در مرحله بررسی است، چون هر پیشنهادی باید از معاونت امور فرهنگی به وزارت ارشاد و از آنجا به شورای عالی انقلاب فرهنگی برود.
طبیعتا باید از نظرحقوقی، اجرایی و مالی بررسی شود که تاچه حد با واقعیت، شرایطِ موجود و قوانین همخوانی دارد. سپس به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال میشود و آنجا طرح میشود و بعد تصمیم گیری خواهد شد. اگر موافقت شود و اصلاحاتی داشته باشد اصلاحاتش انجام میشود تا نهایتا صاحب یک اساسنامه برای جوایز حوزه ادبیات شویم. این کار البته یک مقدار زمانبر است. ما سعی کردهایم در تدوین اساسنامه پیشنهادی حداکثر سرعت و نظرسنجی از اهالی ادبیات را داشته باشیم.
تقریبا در هر سه جایزه پروین اعتصامی، جلال آل احمد و جشنواره شعر فجر با اهالی این جوایز و با دبیرهای دورههای پیشین آنها مشورت شده است، حتی توانستیم با اهالی شعر، داستان و بانوان شاعر که بهرهمندان جایزه ادبی پروین اعتصامی هستند گفتگو داشته باشیم و درنهایت پیشنهادها و تغییراتی که نیاز بود مطرح شده است. البته تغییرات زیاد نبوده بلکه همسانسازی و ساماندهی سه جایزه در قالب یک اساسنامه مدنظر بوده است.
امسال شیوع کرونا باعث شد جایزه ادبی پروین برگزار نشود، آیا قرار است سال بعد برگزار شود؟
جایزه ادبی پروین اعتصامی مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را دارد. اساسنامه و شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین میکند که این جایزه برگزار بشود یا نشود. اگر در زمان برگزاریاش پیشنهادی داشته باشیم به عنوان مجریان برگزاری آن، پیشنهادمان را ارائه میدهیم و اگر موافقت شود عملیاتی خواهد شد. پارسال شیوع و گسترش کرونا درست زمانی رخ داد که باید مقدمات تشکیل هیئت علمی، داوری و تجمیع آثار را انجام میدادیم.
جایزه به لحاظ تقویمی در چند دوره اخیرش تابستان برگزار شده بود، برای همین باید در تابستان ۹۹ برگزار میشد. همانطور که میدانید ابتدای شیوع ویروس کرونا کسی نمیتوانست تشخیص بدهد یا پیشبینی کند ویروس قرار است چند ماه باقی بماند اصلا مشخص نبود و شرایط تصمیم گیری وجود نداشت. یک بلاتکلیفی نه تنها در حوزه فرهنگ بلکه در تمام حوزههای اجرایی کشور و حتی در دنیا وجود داشت. اصلا نمیدانستیم تا کی این میهمان ناخوانده با ما هست و برای همین زمان را با خوف و رجا از دست دادیم تا رسیدیم به اواسط فصل بهار یا اوایل تابستان که دقیقا زمان اجرائیات جایزه جلال بود. برای اینکه برگزاری یک جایزه مجددا به تاخیر نیفتد جایزه ادبی جلال را در زمان خودش برگزار کردیم.
توجیه عقلی و اجرایی ما این بود که جایزه ادبی پروین دوسالانه است. دربدترین حالت اگر با یک سال تاخیر برگزار شود دوره خاصی از آن از دست نمیرود. یعنی یک دوره آن ۹۹ و دوره بعدی آن ۱۴۰۱ خواهد بود. در تقویم اجراییاش مشکلی به وجود نمیآید. برای همین، چون جایزه جلال یک سالانه بود در دستور کار قرار گرفت و زمان خودشان جایزه ادبی جلال آل احمد و جشنواره شعر فجر برگزار شدند.
جایزه ادبی پروین اعتصامی را سر تقویمی که دارد برنامه ریزی خواهیم کرد تا درتابستان سال آینده برگزار شود مگر اینکه تا آن زمان پیشنهاد ما به دست شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد و تصمیمی برای آن گرفته شود. اگر نیاز باشد، تغییراتی اعمال میشود و ما نیز تابع آن تغییرات خواهیم بود.
قرار است کارگاههای دفترگسترش شعر و ادبیات داستانی در قالب همان کارگاههای آل جلال و جشنواره شعر فجر برگزار شود یا اینکه قرار است سال آینده این کارگاهها به طور دائم در تمام سال برنامه داشته باشند؟
رویه جدید را از جایزه جلال امسال عملیاتی کردیم. همیشه اینگونه بود که دو سه روز مانده به جایزه، ادبجویان را دعوت میکردیم و در یک دوره دو روزه یا سه روزه کارگاههای آموزشی در حوزه داستان یا شعر برگزار میشدند. از جایزه جلال تصمیم براین شد دورههای آموزشی برای اینکه نتیجه مثبتتر و بهتری را به هنرجویان منتقل کند، قدری طولانیتر باشد. دوره آموزشی آلجلال به نُه تا ده روز افزایش یافت. استقبال شایانی از آن شد. این دوره به شکل برخط برگزار شد. با حضور ۸۷۰ نفر متقاضی که این ظرفیت بین همه دوستان تقسیم شد وهمه ادبجویانی که تمایل به حضور در دوره داشتند به شکل حرفهای در کارگاهها حاضر شد.
قدری زمان این تجربه را در جشنواره شعر فجر بیشتر کردیم. کارگاههای آموزشی حوزه شعر در سه قالب شعر کلاسیک، شعر سپید و شعر نیمایی برگزار شد که آقای ابراهیم اسماعیلی اراضی شعر کلاسیک، حمیدرضاشکارسری شعر سپید و علی داوودی شعر نیمایی را تدریس کردند. این کارگاهها درمدت دو ماه و نیم برگزار شد. در بخش داستان هم پس از جایزه جلال کارگاه دوره پیشرفته آموزش داستاننویسی داستان کوتاه برگزار شد البته برگزاری این کلاسها همچنان ادامه دارد. فضای مجازی نقش بسزایی در دورههای آموزشی امسال داشت و برای بخش آموزش نهایت استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی انجام شد.
پس از برگزاری جشنواره بین المللی شعر فجر نقدهایی به داوری جشنواره شد. برخیها گفتند در داوری آثار روابط دوستانه تاثیر داشته یا فلان کتاب ویراست دوم بوده و ویراست دوم نباید در این جشنواره ادبی شایسته تقدیر شناخته میشد. واقعا چنین چیزی بود و روابط دوستانه شاعران در داوری آثار تاثیر داشت؟
حتما روابط بین داورها روابط دشمنانهای نبوده است. حتی روابط بین مولف و داور هم دوستانه بود و دوستانه خواهد ماند، اما نکته اینجاست که هیچ وقت این روابط دوستانه در نتیجه داوریها تاثیر نگذاشته است. دلیلش این است که شیوه انتخاب در جایزه جلال و جشنواره شعرفجر به این شکل است که به شکل اجماعی داوران به نتیجه میرسند. در جشنواره شعر فجر مثلا در بخش شعر بزرگسال که خودش سه زیرمجموعه شعر کلاسیک، نیمایی و محاوره داشت هفت نفر داور مجموعا میتوانستند ۱۵ نامزد انتخاب کنند. بعد از اینکه ۱۵ نامزد با اجماع داوران انتخاب شد این گزینه مطرح میشود که داوری نهایی توسط هفت داور به علاوه دو ناظر که یکی دبیرعلمی و دیگری نماینده هیئت علمی است انجام خواهد شد.
بیشتربخوانید
در واقع در مرحله نهایی ۹ نفرداوری میکنند که کدام کتاب شایسته تقدیر و کدام کتاب برگزیده شود. شیوهاش به این شکل است که مثلا میگویند از بین این ۵ شعر بزرگسال کلاسیک که به عنوان نامزد بالا آمده است حداکثر یک یا دو اثر میتوانند برنده باشند. امسال اینگونه شد که در بخش شعر نو گفتند کتاب دکتر روزبه و کتاب آقای میرجعفری میتوانند برنده باشند. هرکدام از اینها به طور جداگانه میتواند شایسته تقدیر یا برگزیده باشد. برگزیده اصطلاحا نمره الف و شایسته تقدیر نمره ب را میگیرد. طبیعتا زمانی که داوران بر این قول و اذعان باشند که هر دو اثر میتوانند برگزیده باشند عنوانشان برگزیده مشترک میشود.
آیا دو اثر برگزیده مشترک الزاماً باید شبیه هم باشند؟
خیر هیچ ارتباطی ندارد. این اشتباهی بود که دکتر روزبه انجام داد و برای بنده هم عجیب بود، چون خود ایشان جزء داوران دورههای پیشین جشنواره شعرفجر بوده است چطور این اشتباه محاسباتی را انجام داده؟ البته فکر میکنم دوستان رسانهای ما به این اشتباه محاسباتی دکتر روزبه علاقهمندی نشان دادند. آقای روزبه آدم باسوادی در حوزه ادبیات هستند و گرفتن این اشتباه از ایشان تعمدی بوده است. این مسئله را پررنگ کردند وگرنه همه ما میدانیم دو اثری که برگزیده مشترک میشوند الزاماً نباید حتما اشتراک دیدگاهی، محتوایی یا موضوعی داشته باشد؛ بنابراین میتواند در بخش شعر نو یک اثر که درونمایه شعر آیینی داشته باشد با اثری که حتی درونمایه طنز یا اجتماعی داشته باشد در کنار هم عنوان برگزیده مشترک داشته باشند. هرکدام از این برگزیدههای مشترک لوح و نشان جداگانهای دریافت میکنند و تنها بخش مشترکشان بخش نقدی جایزه است که بین دو برگزیده مشترک تقسیم میشود.
نقدی هم درباره شعر محاوره وجود داشت. میگفتند چرا ویراست دوم یک کتاب باید شایسته تقدیر شود. ویراست دوم به معنای چاپ مجدد است یا اینکه مسئلهای که مطرح شده اشتباهی است که در تفاوت میان ویراست دوم و چاپ دوم یک کتاب وجود دارد؟
داوران از این منظر وظیفه بررسی اثر را ندارند. نیازی نیست کنکاش کنند ببینند اثری چاپ اول یا دوم هست یا نه. معمولا این مسئولیت به عهده دبیرخانه است. در دبیرخانه همه آثار را از این نظر بررسی کرده بودیم. در قانون چاپ ونشر این قاعده وجود دارد که نوبت چاپ هر کتاب در شناسنامه کتاب قید شود و برای آثار «چاپ مجدد» هم باید در شناسنامه ذکر شود که: «این اثر، پیش از این در فلان انتشارات و در فلان سال منتشرشده است.
در مورد کتابی که در بخش شعر بزرگسال اشاره کردید باید عرض کنم، چنین اتفاقی نیفتاده است. یعنی ناشر دوم این کتاب در شناسنامه قید نکرده است که چاپ نخست این کتاب در انتشارات دیگری انجام شده است و پس از بررسی تطبیق نامزدها دبیرخانه جشنواره متوجه این موضوع شد.
بنده شخصا با استاد کلاهی اهری تماس گرفتم و با یادآوری نشست نقد و بررسی چاپ اول مجموعه شعرشان درستی این مورد را از ایشان جویا شدم. ایشان هم با بزرگواری چاپ دوم بودن کتابشان را تایید کردند. پس از آن هیات داوران و دبیر علمی را در جریان قرار دادم و این اثر در مرحله نهایی داوری نشد.جالب است بدانید ناشر دوم این اثر که خود، قید «این اثر پیش از این در نشر دیگری چاپ شده است» را لحاظ نکرده بود، در رسانه خود این ایراد را متوجه داوران کرد!
در مورد مجموعهای که در بخش شعر محاوره شایسته تقدیر شناخته شد هم باید عرض کنم: چاپ نخست این اثر هرگز در سامانه خانه کتاب اعلام وصول نشده بود و این به معنای این است که کتاب در بازار نشر ایران منتشرنشده است.
این کتاب پیش از این اصلا چاپ نشده بود؟
آقای بهرامی در واقع ایستاد تا به زعم خود روی لغزش داوران یا دبیرخانه انگشت بگذارد و بعد به عنوان یک رسانه بتواند روی این نکته کار کند و آن را برجسته کند. ایشان در واقع اولین اشتباه محاسباتیاش را اینجا انجام داد که در خود اثر به چاپ دوم بودن کتاب اشارهای نکرده است.
خلاصهاش این است که آقای بهرامی به عنوان متولی انتشارات آرادمان باید ابتدا بررسی و دقت نظرشان را در انتشار کتاب آقای کلاهی اهری به خرج میدادند بعد به دنبال بررسی نظر داوران میپرداختند.پس از خروج کتاب آقای کلاهی اهری، داوران تصمیم گرفتند به احترام ۵ دهه تلاش ایشان در شعر نو و خصوصا شعر نوی بیحاشیه از ایشان تجلیل شود. باعث افتخار ماست که از ایشان تجلیل به عمل آمد. درنهایت اثر ایشان که در انتشارات آرادمان نیز چاپ شده بود و اشارهای هم در خود اثر نشده بود که چاپ دوم است و در داوری نهایی کنار گذاشته شد.
در مورد کتاب آقای صالحی در بخش ترانه موضوع چگونه بود؟
کتاب آقای صالحی در بخش ترانه برگزیده نشد بلکه شایسته تقدیر شناخته شد. این کتاب در سال ۹۱ برخلاف اطلاعات اشتباهی که برخی خبرگزاریها در سال ۹۲ منتشر کرده بودند مبنی بر انتشار آن، چاپ نشده بود. نسخهای از این کتاب که هنوز منتشر نشده بود و کار نشرش انجام نشده بود در اختیار یکی از رسانهها قرار میگیرد و آن رسانه با توجه به علاقهای که به حمایت از آثار ادبی داشته اشاره کرده که این کتاب منتشرشده است.
به همین دلیل بنده با آقای صالحی تماس گرفتم و ایشان نیز گفتند کتاب را یکی از خبرگزاریها از من گرفت و خبرش را منتشرکرد منتها شرایط انتشار آن پیش نیامد. حتی یک ترانه یا یک مصراع آن در جای دیگری منتشرنشده است. البته یکی دو تا از ترانههای این کتاب را خوانندهای ممکن است خوانده باشد، امّا در قالب مجوعه حتی یک اثرش هم در کتابی منتشر نشده است. این کتاب ماند تا سال ۹۸ که برای این اثر فیپا و مجوز گرفته شد و اثر منتشر شد.
الان در سایت خانه کتاب هم کتاب آقای صالحی وجود دارد که نه در شناسنامه اثر درج شده که کتاب چاپ دوم است نه مولف چنین اعتقادی دارد و نه خود ناشر. کتاب کاملا چاپ اولی است. تعبیر این است شاعری تصمیم میگیرد اثرش را در سال ۹۱ چاپ کند، امّا چاپ نمیکند. بعد کتاب سال ۹۸ با اسمی دیگر یا اسم مشابه منتشر میشود. این توضیح را به یکی از خبرگزاری ها هم دادم منتها آنها با شیوهای که حتما استانداردهای خودشان است صحبتهای بنده را منعکس کردند.
دفترگسترش شعر و ادبیات داستانی چه برنامهای برای سال آینده دارد؟
انشاءالله برنامههای حوزه ادبیات را با قوت بیشتر و با اتکا به ظرفیتهای فضای مجازی گسترش خواهیم داد. برای انجمنهای ادبی هم برنامههای گستردهای داریم.در مورد جوایز ادبی هم بستگی دارد به این که چه زمانی پاسخ پیشنهاد تجمیع اساسنامه جوایز ادبی به دست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد و به تبع آن به دست ما برسد. اگر زمان وجود داشته باشد تغییرات اعلام شده را اعمال میکنیم و تغییرات انجام میشود. درغیر این صورت و اگر زمان خیلی کم باشد سال بعد را با همین شرایط برگزار میکنیم. اگر هم پیشنهادهای ما اصلاح شد و برگشت در دورههای بعد براساس آییننامه جامع جوایز، جشنوارهها و جایزههای ادبی را برگزار خواهیم کرد.
انتهای پیام/