از همان زمان که انسان به وجود آمده قصه هم روایتگر زندگیش شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، از همان زمان که انسان به وجود آمده انگار آدمی خودش قصه را به وجود آورده و شنیده است؛ قصه‌هایی که با ابزار ساده زبان، نسل به نسل منتقل شده است. داستان‌هایی که هر کدام برای خودشان روایتگر یک تاریخ و عصر هستند.

انسان همواره علاقه بسیاری به قصه نشان داده و با داستان‌های گوناگون سر و کار داشته است. داستان‌هایی که سرگذشت تلخ و شیرین پیشینیان، با حکایت‌های خود، پند‌های فراوانی به همراه دارد. از قصه‌های قرآنی و دینی گرفته تا حکایت‌هایی که روایتگر قهرمان و اسطوره‌های ملی و میهنی هستند.

قصه از دوران گذشته نقش بسیار مهمی را در حفظ تاریخ و فرهنگ یک ملت ایفا کرده است. ویژگی متمایز قصه این است که هر جنسیت در هر سن و سال و زمان و مکانی را جذب خود می‌کند.

نقش قصه گویی در حفظ تاریخ و میراث فرهنگی

قصه‌ها در اقوام و ملل گوناگون جایگاه بسیار مهمی دارند و یکی از اصلی‌ترین ابزار انتقال و حفظ فرهنگ و میراث هر ملت هستند. قصه در ایران نمایانگر تفکر و تخیل مردم است. تفکری که حاصل تجربه‌هایی است که خواننده و شنونده را جذب خود می‌کند.

نکته‌ای که باید در نظر گرفت این است که قصه‌ها به خصوص نمونه‌های ایرانیشان جنبه‌های فراوان تربیتی را در خود جای داده اند و یکی از دلایل مهم شمردن نقش آن، تربیت نسل‌های آینده است. نقشی که با توصیف شخصیت‌های واقعی و خیالی، به بازگویی و مرور ویژگی‌های انسانی و زنده نگه داشتن میراث فرهنگی و تاریخی می‌پردازد.

قصه گویی کارکرد‌های گوناگونی دارد که می‌توان از بین آن ها، به حفاظت از میراث فرهنگی، تاریخی و دینی یک کشور اشاره کرد. به عنوان مثال تاریخ و فرهنگ ایران را می‌توان فرهنگی غنی دانست که قصه‌های بی‌شماری را در دل خود جای داده است. قصه‌هایی با موضوعات متنوع که جاذبه هایش، هر سن و سالی را به خود جذب می‌کند.

در یک مصاحبه میدانی به سراغ تعدادی از کودکان و نوجوانان رفتیم و با آن‌ها در این خصوص هم صحبت شدیم. از حرف‌هایشان معلوم بود، آن طور که باید با فرهنگ و تاریخ خودشان آن طور که باید و شاید آشنایی ندارند. مسئله‌ای که ریشه در کم کاری‌ ارگان‌های مختلف دارد.

از آن جایی که یکی از کارکرد‌های قصه گویی، انتقال تاریخ و فرهنگ یک کشور است ،شاید بتوان کمرنگ شدن قصه گویی را یکی از دلایل آشنا نبودن نسل جدید با تاریخ خود دانست. موضوعی که در نهایت جامعه‌ای را به وجود می‌آورد که هیچ درک و شناختی از هویت خود نخواهد داشت. آن هم در کشور ما که سرزمین با هویتی است و از هر جهتی به فرهنگ و تاریخ آن نگاه کنیم، حرف‌ برای گفتن دارد.

نقش قصه گویی در حفظ تاریخ و میراث فرهنگی

یک سوال؛ متولی قصه گویی چه کسی است؟ خانواده و اعضای آن مهم‌ترین و در دسترس‌ترین نهادی است که می‌تواند در این راه نقش اساسی ایفا کند. نهادی که انسان‌ها تا چشم باز می‌کنند آن را می‌بینند و با اعضای آن زندگی می‌کنند. ساده‌ترین شکل و مهم‌ترین نوع قصه گویی را می‌توان در خانه جستجو کرد. با گذشت زمان، نقش قصه گویی در ارگان‌هایی مانند آموزش و پرورش و رسانه‌های دیداری و شنیداری بیشتر حس می‌شود.

با نگاهی به سال‌های نه چندان دور به کمرنگ شدن قصه گویی پی می‌بریم، موضوعی که مشکلات متعددی را در پی دارد. در همین رابطه گفت وگویی را با یکی از کارشناسان رسانه ترتیب داده ایم که در ادامه می‌خوانید.

محمدصادق باطنی مدیر مجتمع آموزشی شهید آوینی گفت: قصه‌ها کارکرد‌های مختلفی دارند. یکی از از کارکرد‌های آن، ساختن رویا است؛ رویا به معنای هدف و آرزو. آرزویی که مسیر زندگی را به فرزندانمان نشان می‌دهد. مسیری که انسان‌ها انتخاب می‌کنند، ارتباط مستقیمی با رویا دارد.

وی ادامه داد: یکی از بزرگترین مشکلات این است که از شناخت زبان مشترک گفت‌وگو با کودکان و نوجونان غافل شدیم. زمانی که قصه‌های کهن و ملی مثل رستم و سهراب و کاوه آهنگر را برای فرزندانمان تعریف نمی‌کنیم و از قهرمانان امروز چیزی نمی‌گوییم، قطعا سبد مصرفی بچه هایمان را آثار تولیدی غربی و شرقی پر می‌کند و بنابراین نباید توقع داشته باشیم که مسیر زندگی آن‌ها مسیری باشد که ما می‌خواهیم.

نقش قصه گویی در حفظ تاریخ و میراث فرهنگی

باطنی در ادامه افزود: یکی از ارکان شکل دهی قصه‌ها شخصیت‌هایی هستند که در هر سرزمین و فرهنگ، الگوی آن جامعه هستند. در کشورمان ابرقهرمان‌هایی مانند حاج قاسم سلیمانی داریم، اما یکی از مشکلات در نشان دادن این ابرقهرمان‌های ملی، این است که هنوز نتوانستیم زبان گفت‌وگوی مشترک با نسل جدید را پیدا کنیم. باید در شناخت این زبان با نسل جدید بازنگری کنیم. باید این مهم را در نظر بگیریم که کودکان این نسل با کودکان ۳۰، ۴۰ سال گذشته از هر نظر تفاوت دارند. بچه‌های این نسل خیلی زود یک پدیده را تکراری می‌شمارند.

وی گفت: نسل گذشته ما با قصه گویی ارتباط عمیقی پیدا کردند و رسانه هم در این زمینه نقش پررنگی ایفا کرد. ما هنوز خاطرات زیبای ظهر جمعه را مدیون قصه گویی‌های استاد رهگذر هستیم. با گذشته چندین سال قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب همچنان در حافظه مان مانده است. باید قصه گو‌هایی مانند محمدرضا رهگذر‌ها و مصطفی رحماندوست‌ها با شناخت زبان گفت‌وگو با نسل جدید پیدا شوند و رشد کنند. ما صحنه را رها کردیم. ذهن کودکان ما آکنده از خیال و رویا است. زمانی که برای بچه هایمان رویاسازی نکنیم، افرادی به وجود می‌آیند که دچار روزمرگی شدند؛ در حالی که سراسر فرهنگ و هنر ما مملو از گنجینه‌هایی است که جاذبه‌های بسیار فراوانی برای قصه گویی و رویا پردازی دارند. قصه‌هایی که سرنوشت نسل‌های آینده و یک بشریت را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند.

راحیل شمسایی روانشناس بالینی در مورد تاثیر قصه گویی بر رشد شناختی کودکان و نوجوانان در این باره گفت: اصولا انسان‌ها با موضوعی که برایشان جذاب باشد، انس می‌گیرند. این روز‌ها اقبال به گفتن و شنیدن قصه کم شده است. از طرفی فضای مجازی دنیایی شده که همه افراد به آن پناه می‌برند و اوقات فراغت افراد را پر می‌کند. فرقی هم نمی‌کند پدر، مادر معلم، بنا، نجار و... باشی. گاهی اوقات جای اعضای خانواده را هم می‌گیرد، اما باید در نظر داشت که این دنیای مجازی هم جان می‌دهد و هم جان می‌گیرد. نکته این است که باید نحوه استفاده از این فضا را بدانیم.


بیشتر بخوانید


وی افزود: در این دنیای پر مشغله باید حواسمان به کودکان و نوجوانانمان باشد که چه نیاز‌هایی دارند. یکی از نیاز‌هایی که بیشتر حس می‌شود، گفت‌وگو با آن هاست. موضوعی که در عین برقراری ارتباط، می‌تواند ویژگی‌هایی را بیان کند که در تربیت و آینده‌ی آن‌ها اثرگذار باشد. قصه گویی یکی از راه‌هایی است که نقش بسزایی را در فرآیند رشد شناختی کودکان و نوجوانان دارد.

شمسایی گفت: یکی از اصلی‌ترین و پایه‌ای‌ترین نهاد و بنیادی که نقش اصلی را در قصه گویی دارد، خانواده و پدر و مادر است. پدر و مادر‌ها می‌توانند با قصه گفتن بهترین احساسات را به فرزندان خود منتقل کنند قصه‌هایی که حاوی امید باشد و خوشحالی و شادی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورد. یکی از غنی‌ترین منابع قصه گویی ادبیات و فرهنگ ایران است که داستان‌های بسیار زیادی را در خود جای داده است. داستان‌هایی که هر کدام درس‌های عبرت آموزی را برای فرزندانمان به دنبال خواهد داشت. مثل روایت شاهنامه، کلیله و دمنه، سرگذشت رستم و سهراب، قهرمان‌های امروزی مثل تختی.

وی ادامه داد: ما در تاریخ کشورمان، اسطوره و پهلوان کم نداریم که فرزندانمان بخواهند به جای آن، سراغ قصه‌های خیالی بروند و از آن‌ها برای خود اسطوره بسازند. در اسلام هم به وفور داستان‌ها و قصه‌هایی را می‌بینیم که جای خالی روایت آن‌ها دیده می‌شود. نقش قصه و قصه گویی در این روز‌های که کودکان و نوجوانان به شنیدن اخبار تلخ و غمگینی مانند کرونا و... عادت کردند و فعالیت هایشان به منزل محدود شده، بیشتر حس می‌شود. باید فرهنگ غنی خود را به بهترین شکل ممکن بیان کنیم.

انتهای پیام/

برچسب ها: قصه گویی ، قصه خوانی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
حاصلی
۱۰:۱۳ ۲۳ دی ۱۳۹۹
دراین دوران کرونایی کانون پرورشی وسایرنهادهای فرهنگی چه میزان تلاش برای کودکان کرده اند آیا فقط بیکارنشسته اند یانه ؟ کتابهای داستانی رودرمعرض ودسترس کودکان گذاشته اندکه باوجود کم خرج وهزینه یودن دراختیارکودکان است؟