به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان، از اول دبستان تا سال آخر دبیرستان یکی از کتابهای درسی با عنوان «نگارش» جز ثابت برنامه دانش آموزان است. از طرفی دیگر، خواندن و نوشتن دو پای آموزش و دو هدف اصلی آموزش و پرورش محسوب میشوند و نوشتن میتواند بر گسترش خواندن تأثیر بسیاری داشته باشد.
در کنار اهمیت نگارش اما همچنان شاهد هستیم که نگارش یک متن رسمی یا نامه برای بسیاری از افراد و حتی مدیران در سطوح مختلف کاری دشوار است و در نوشتن یک نامه یا گزارش اداری ناتوانند. با این مقدمات میخواهیم بگوییم که چرا «نوشتن» هیچ جایی در کنکور ندارد و به دنبال این موضوع با محمد فقیری مدرس دانشگاه فرهنگیان و کارشناس حوزه آموزش و پرورش گفتوگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن آمده است.
باشگاه خبرنگاران جوان: ضرورت آموزش نوشتن چیست؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: نوشتن مبنای فکر کردن است، مثل خواندن. مگر میتوان بدون نوشتن بتوان فکر کرد؟! دانش آموزان و دانشجویان و حتی استادان دانشگاه به معنی مصطلح نوشتن بلد نیستند. بسیاری از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری نمیتوانند مقاله یا پایان نامه پیراسته و ویراستهای بنویسند.
این امر پیشرفت علمی ما را با مشکل مواجهه کرده است و در سطح بین المللی نیز ما نتوانسته در انتشارات کتابها و منابع علمی سهمی درخور داشته باشیم. اینها عواقب بی توجهی ما به نوشتن از همان ابتدای تحصیل است.
خوشبختانه برخی کشورهای پیشرو مانند کشور سنگاپور که در سطح جهانی هم موفقیت هایش مطرح میشود در این زمینه تلاشی دو چندان دارند.
باشگاه خبرنگاران جوان: نوشتن چه جایگاهی در کشورهای پیشرفته دارد؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی در حال پیشرفت، نوشتن یکی از ارکان مهم آموزشی است و حتی در مواردی، شرط ورود به دانشگاه است. در امتحانات آیلتس و تافل بین المللی هم میبینید که یکی از مهارتهای مهم آن نوشتن است. بدون نوشتن نمیتوان در سطح جهانی قد برافراشت حتی اگر در زمینههایی خاص بسیار پیشرفت کرده باشیم. نوشتن شاخص پیشرفت آموزش در همه جهان است. ایده داشتن و فکر کردن اولاً به تنهایی کافی نیست و دوماً بدون نوشتن چندان امکان پذیر هم نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: چرا به نوشتن در مدارس و دانشگاههای ایران توجهی نمیشود؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: برنامه مدونی برای این کار نداریم و از آنجایی که مدیران خودشان کم مینویسند، طبیعی است که به این مهارت کم توجه کنند. نوشتن به عنوان یک عادت روزانه در کشور ما جا نیفتاده است. شاید هم، چون ما کمال گرا هستیم، خیلی به دنبال خلق یک نوشته نفیس باشیم که آن هم ممکن است در طول عمر اتفاق نیفتد. فکر میکنم این یک مسأله فرهنگی است و اول باید دیدگاه ما به نوشتن تغییر کند و دوم برنامه مدونی برای آن داشته باشیم.
جای خالی ارزیابی نگارش در کنکور
باشگاه خبرنگاران جوان: چه برنامه خاصی میتوان برای نوشتن تدوین کرد؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: از آنجایی که همه چیز در کشور به کنکور ختم میشود، میتوان نوشتن را یکی از مواد اصلی کنکور پیشنهاد کرد و به آن ضریب جداگانه و بالایی اختصاص داد؛ آن وقت خواهید دید که خانوادهها از دبستان برای این درس برنامه ریزی خاصی خواهند داشت و موسسات آموزشی برای آن تلاش فراوان خواهند کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: نوشتن چگونه میتواند در کنکور ارزشیابی شود؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: به صورت کیفی، دو یا سه موضوع برای نوشتن پیشنهاد کنند و داوطلبان مثلاً حدود ۳۰۰ کلمه درباره موضوع بنویسند. این نوشته میتواند از نوع عادی یا خلاق یا ترکیبی از آن دو باشد. همچنین میتوان چند شاخص مثل شیوایی، روایی و زیبایی برای اصلاح و نمره دهی تعیین کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: آیا ما نیروی متخصص برای اصلاح این نوشتهها خواهیم داشت؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: اصلاح هر برگه نوشتن ممکن است ۱۰ دقیقه طول بکشد. برای این کار میتوان شاخصهایی ساده، زیبا و نوآورانه پیشنهاد کرد. برای سازمان سنجش هم تدوین برنامه ارزشیابی نوشتن کار سختی نیست. میتوان از معلمان نویسنده برای این کار کمک گرفت یا نیروی متخصص تربیت کرد.
بالاخره، برای کاری با چنین اهمیتی باید کمی هم تلاش کرد. اصلاً نوشتن غریزی نیست؛ بیشتر حاصل مشاهده، کار و تلاش است.
باشگاه خبرنگاران جوان: چه موانعی در سر راه نوشتن وجود دارد؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان: -کمال گرایی اولین مانع آن است؛ ما اساساً یا نمینویسیم یا میخواهیم نوشتۀ ما مثل قالی کرمان نفیس از کار درآید.
-مانع دیگر آن است که برای نوشتن و پرورش مهارتهای زبانی و هوش زبانشناختی برنامه نداریم و در این زمینه عزم و ارادهای هم در خود به وجود نمیآوریم.
-تاریخ ادبیات ما نشان میدهد که ما بیشتر شعر گفته ایم و کمتر نثر نوشته ایم؛ بیش از ۱۰ هزار شاعر پارسی زبان داریم، ولی تعداد نویسندگان ما نسبت به شاعران اندک هستند.
-گرچه درس نگارش از چند سال پیش درسی مستقل شده است، ولی جایی در ارزشیابی و به ویژه کنکور ندارد؛ به همین دلیل از چشم والدین، مدیران، معلمان و دانش آموزان افتاده است.
-در دانشگاههای ما نظریه پردازی و نظریه ورزی درباره نوشتن وجود ندارد و حتی در گروههای زبان و ادبیات فارسی، تنها ۲ واحد درسی به نگارش و ویرایش اختصاص یافته است.
-نوشتن به یک عادت روزانه تبدیل نشده است و مردم به آن احساس نیاز نمیکنند.
-کمتر مشاهده میکنیم و بیشتر به شهود و تخیل میپردازیم؛ از این رو، نتوانسته ایم حواس پنجگانه را، که یکی از آبشخورهای مهم نوشتن است، پرورش دهیم.
-پیچیده و نامنسجم فکر میکنیم، همینگونه هم مینویسیم و در نتیجه کار نوشتن برای ما سخت شده است. مثلاً بیشتر از سبکهای توضیحی، جدلی، سببی و ترکیبی و کمتر از سبکهای توصیفی، مقایسهای و تمثیلی استفاده میکنیم.
-فرهنگ مسلط کشور ما فرهنگ شفاهی است. تفکر به نظر ما بیشتر شفاهی است. مرزی میان تفکر و تخیل نمیشناسیم، حتی آنها را به جای یکدیگر میپنداریم و نیازی به ثبت و ضبط افکار و ایده هایمان احساس نمیکنیم؛ به عبارتی، بیشتر شفاهی میاندیشیم و از آن هم لذت میبریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: سخن آخر
مدرس دانشگاه فرهنگیان: بنویسیم، گرچه ناقص، نارسا و نازیبا. هیچ اشکالی ندارد نتوانیم از ابتدا ویراسته و پیراسته بنویسیم. نوشتن را باید با نوشتن تجربه کرد. برای دوستان و خانواده خود نامه بنویسیم. برای روزنامهها و مجلات چند سطر نوشته بفرستیم. وبلاگ بسازیم و هر روز بنویسیم. به نوشتن عادت و با آن ارتباط برقرار کنیم.
انتهای پیام/