به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، کتاب «شکوفه امامت بر شاخسار نبوت» نوشته ابراهیم شفیعی سروستانی است که به مناسبت عید غدیر خم معرفی می شود. غدیر عید بزرگ همه اولیا و اوصیا، عید همه تشنگان حقیقت و معنویت و عید بزرگ همه پیروان ولایت است.
چه میتوانیم درباره مردی بگوییم که دشمنان او به فضلش اعتراف دارند و نتوانستند مناقب او را منکر شوند و فضایلش را کتمان نمایند. فقط میدانیم که بنی امیه وقتی شرق و غرب عالم اسلام را در دست گرفتند، تمام تلاششان را به کار بردند تا نور او را خاموش سازند و معایب و نقایصی برایش بتراشند.
آنها او را در منبرها لعن کردند و ثناگویان او را تهدید کردند و از نشر روایات و احادیثی که به گونهای فضایل و مقام او را بیان میکرد، جلوگیری نمودند. تا جایی که همه از بردن نام او، خودداری ورزیدند. این کارها نه تنها از شأن او نکاست، بلکه باعث رفعت و عظمت او شد. او مانند مُشکی بود که هر چه پنهانش میکردند، بوی دلاویزش بیشتر انتشار مییافت و هرچه کتمانش میکردند، مشهورتر میشد؛ مانند آفتابی بود که با کف دست، پنهان نمیگشت و مانند روزِ روشنی بود که اگر چشمی او را نمیدید، چشمها او را میدیدند.
چه بگوییم در وصف مردی که هر فضیلتی به او منتهی میگردد و هر فرقهای به او ختم میشود و طایفهای او را از آن خود میداند. او سرور و سرچشمه همه خوبیهاست. هر کسی که بعد از او در فضیلت درخشیده است، از او بهره گرفته و دنباله رو او بوده و به او اقتدا کرده است.
در کتاب «شکوفه امامت بر شاخسار نبوت» درباره خطبه امیر المومنین در روز غدیر و آغاز خلافت، احتجاج امیرمؤمنان (ع) با سران مهاجر و انصار، آداب و سنن غدیر و جلوه درونی و انفسی غدیر خواهید خواند. در انتهای کتاب نیز اشعاری از شاعران توانای معاصر در مدح امام علی (ع) آمده است.
در بخشی از کتاب «شکوفه امامت بر شاخسار نبوت» میخوانید:
فیاض بن محمد بن عمر طوسی که نود سال از عمرش سپری شده بود، در سال ۲۵۹ه. ق. گفت: در روز غدیر، شرفیاب محضر حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا (ع) بودم، گِرد ایشان گروهی از یاران خاصشان حضور داشتند که حضرت، آنان را برای افطار، نگه داشته بودند با این که خوراک، عطیه، هدایا، پوشیدنی و حتی انگشتریها و کفشهایی برای خانوادههای آنان فرستاده بودند.
حضرت، احوال آنان و کسانی را که پیرامونشان بودند، بهبودی دادند و سامان بخشیدند. در آن روز، ابزار و وسایل تازهای به کار گرفتند، غیر ابزاری که معمولا روزهای پیش به کار میگرفتند و پیوسته ارجمندی و پیشینه روز غدیر را یادآور میشدند.
بخشی از سخنانشان این بود: پدرم از پدرش امام صادق (ع) و او از پدرش امام باقر (ع) و او از پدرش امام سجاد (ع) و او از پدرش امام حسین (ع) روایت کردند: در روزگار امیرالمؤمنین علی (ع) یک سال، روز جمعه با عید غدیر همزمان گشت.
امیرالمؤمنین (ع) پس از گذشت پنج ساعت از روز، بر فراز منبر رفتند و خدا را ستودند ستودنی که همانند آن شنیده نشده بود، ستایشی که کسی غیر از او درک نمیکرد.
آنچه از آن سخنان به یاد مانده، چنین است: ستایش، ویژه خداوندی است که بدون نیاز به ستایشگران خویش، ستودن را شیوهای از شیوههای اعتراف به ذات برین، بینیاز، ربوبی و یگانه خویش ساخته است و سببی برای افزودن رحمتش قرار داد و مسیری برای جویندگان فضلش و حقیقت اعتراف به منعم بودنش را در نهان واژهها مستور داشت، هر چند الفاظ، بزرگ باشد...؛ و گواهی میدهم که معبودی جز خداوند یگانه بیانباز نیست، شهادتی که نشانگر اخلاص درونی است و زبان، آن را با عبارتی برآمده از صداقت نهانی میگوید.
«آفریننده پدیدآور نقش پردازی که دارای نامهای نیکو است» و «چیزی مانند او نیست»؛ زیرا چیزها به خواست او پدید آمده است. پس پدیدهاش مثل او نمیشود و گواهی میدهم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست؛ و او را از زمان پیشین، ویژه خود ساخت و بر دیگر امتها آگاهانه برگزید. او همگون آدمیزادگان نیست.
گفتنی است کتاب «شکوفه امامت بر شاخسار نبوت» نوشته ابراهیم شفیعی سروستانی از سوی نشر موعود عصر راهی بازار کتاب شده است.
انتهای پیام/