به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان ازقم، از امام صادق(ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست.
کلمه شعبان که از سه حرف اصلی «ش ع ب» گرفته شده است، معانی متعددی دارد و اسم برای مکان و زمان و بمعانی شعبه شعبه شدن، طریق، متفرع شدن، تقسیم و ... آمده است.
در لغت به یک نحوه و در روایات به نحوة دیگری ذکر شده است، مثلاً در لسان العرب گفته شده است و شعبان اسم للشهر، سمی بذلک تشعبهم فیهای تفرقهم فی طلب المیاه و قیل فی الغارات و قال ثعلب: قال بعضهم انما سمی شعبان شعبان لانه شعبای ظهر بین شهری رمضان و رجب .
شعبان یکی از ماههای قمری است و آن را شعبان نامیدهاند، چون مردم در این ماه برای طلب آب متفرق و پراکنده میشدند و در کتاب الغارات هم گفته شده همچنین ثعلب هم گفته است که: برخی میگویند شعبان را شعبان نامیدهاند، چون بین دو ماه رجب و رمضان واقع شده است]در کتاب تاج العروس هم قریب به همین الفاظ و همین معانی را برای ماه شعبان و وجه تسمیه اش ذکر کرده است.
-، اما وجه تسمیه شعبان در روایات شریفه:
۱. شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در ابتدای اعمال شعبان المعظم روایتی را از امیرالمؤمنین ذکر فرموده است که در آن هست: [تازه کارها امروز غره شعبان کریم است، نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراکنده شدن خیرات [در آن]... و جلوه داده ابلیس شعبههای شرور خود را... ا.
۲. قال رسول الله (ص) وقد تذاکر اصحابه عند فضائل شعبان، فقال صلی الله علیه وآله وسلم انما سمی شعبان لانه یتشعب فیه ارزاق المؤمنین [۴][رسول خدا (ص) در حالی که اصحابشان دربارة فضائل ماه شعبان گفتگو میکردند فرمودند. [ماه شعبان، شعبان نامیده شده است، زیرا در آن روزیهای مؤمنین تقسیم میشود].
۳.زیاد بن میمون میگوید پیغمبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: ماه شعبان را به این نام نامیدهاند، زیرا از این ماه خیر زیادی به رمضان سرازیر میشود و ماه رمضان هم رمضان نامیده شده است، زیرا گناهان را میریزد].
- فضیلت ماه شعبان از نگاه احادیث و روایات
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ان رجب شهر الله، و شعبان شهری و شهر رمضان شهر امتی رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است. همچنین فرمودند: شعبان شهری رحم اللّه من أعاننی علی شهری شعبان ماه من است خدا بیامرزد کسی که مرا به ماه من اعانت کند؛ و نیز در حدیثی دیگر پیامبر میفرماید: ماه شعبان ماهی است که اعمال انسانها بالا میرود در حالیکه مردم از آن غفلت میکنند. [۸]همینطور از امام علی (ع) گزارش شده که فرمودند: ماه شعبان ماه رسول خدا (ص) است.
پیامبر میفرمایند: شعبان ماه من است هر کس یک روز از این ماه را روزه بدارد بهشت بر او واجب میشود، و در برخی احادیث از شعبان به سید و سرور ماهها تعبیر شده است.در روایتی از حضرت صادق (ع) گزارش شده که هنگامی ماه شعبان فرا میرسید، پدرم امام سجاد (ع) اصحاب و یاران خود را جمع میکرد و چنین میفرمود:ای اصحاب من، میدانید این چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول ص میفرمود:
شعبان ماه من است پس روزه بدارید برای دوستی و محبت پیامبر خود و برای تقرّب و نزدیک شدن به پروردگار، به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین به دست قدرت اوست، سوگند یاد میکنم که از پدرم حسین بن علیع شنیدم که او نیز از پدرش امیرالمؤمنینع شنیده است که میفرماید: هر کس روزه بدارد ماه شعبان را برای محبّت پیامبرص و تقرّب به سوی خدا، خدا او را دوست دارد و او را به کرامت و بزرگواری خود در قیامت نزدیک گرداند و بهشت را بر او واجب نماید.
از صفوان جمال روایت شده که میگفت امام صادق (ع) به من فرمود وادار کن کسانی را که در اطراف تو هستند به روزه ماه شعبان. گفتم فدایتان شوم. مگر در فضیلت آن چیزی میبینید فرمودند: بلی به درستی که رسول خدا (ص) هرگاه میدید هلال ماه شعبان را، امر میفرمود به منادی که در مدینه ندا میکرد:ای اهل مدینه من از جانب خداوند به سوی شما مبعوث شدم آگه باشید که شعبان ماه من است. پس خدا رحمت کند کسی را که مرا بر ماه من یاری کند یعنی روزه بدارد. از امام صادق روایت است که امیرالمؤمنین (ع) فرمود: روزه ماه شعبان از من فوت نشد از زمانی که شنیدم منادی رسول خدا ص فریاد میکرد؛ بنابراین هرگز روزه ماه شعبان از من در ایام زندگانی ام فوت نخواهد شد. اگر خدا بخواهد.
روایت شده که روزه دو ماه شعبان و رمضان توبه و مغفرت از خداست.روزی در نزد امام صادق (ع)، ذکر روزه ماه شعبان به میان آمد. حضرت فرمود که در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است. حتّی آنکه مردی مرتکب خون حرام میشود پس در ماه شعبان روزه میگیرد. به او نفع بخشیده و او آمرزیده میشود. اعمال زیادی در ماه شعبان وارد شده، ولی آنچه از روایات استفاده میشود این است که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است. هر که در هر روز این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماههای دیگر استغفار کرده است. عمل دیگری که در این ماه سفارش شده صدقه دادن است اگرچه به اندازه نصف دانه خرمایی باشد. تا خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام گرداند. عمل دیگر روزه ماه شعبان آنچه در قبل گذشت، از امام صادق (ع) درباره فضیلت روزه ماه رجب سؤال کردند حضرت فرمود: چرا از روزه ماه شعبان غافلید؟ پرسیدند کسی که یکروز از شعبان را روزه بدارد چه قدر ثواب دارد؟ فرمود: به خدا قسم بهشت ثواب اوست. دوباره پرسیدند بهترین اعمال در این ماه چیست؟ فرمود تصدّق و استغفار. هر که در این ماه صدقه دهد خداوند او را تربیت کند. همچنان که یکی از شما بچه شترش را تربیت میکند تا آنکه در روز قیامت به صاحبش برسد. روزه ماه شعبان به خصوص در پنجشنبه ماه ثوابی بسیار دارد، روایت شده که در هر پنجشنبه ماه شعبان آسمانها را زینت میکنند، پس ملائکه عرض میکنند: خداوندا روزه داران این روز را بیامرز و دعای آنها مستجاب میشود.همچنین پیامبر ص فرموده: هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حق تعالی ۲۰ حاجت دنیوی و ۲۰ حاجت اخروی او را برآورده میسازد. در این ماه صلوات بر محمّد و آل محمد ص بسیار سفارش شده. همچنین نمازهای بسیار سفارش شده که برای طریقه انجام آن به مفاتیح الجنان مراجعه فرمائید.
در مجموع این ماه انجام نماز، روزه، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، صدقه بر فقرا و مساکین، نیکی به پدر و مادر و همسایگان و اصلاح بین بستگان سفارش بسیار شده است.
یکی از کارهایی که بزرگان و پیشوایان دین در این ماه انجام میدادند، مناجات با رب الارباب است از جمله مناجاتها مناجات معروف شعبانیه است که از امیرالمؤمنین و فرزندان او است که در ماه شعبان میخواندند و آن مناجاتی است که برای اهلش عزیز و گرامی است و برای خاطر آن به ماه شعبان مأنوس میشوند بلکه انتظار آن را میکشند و مشتاق آمدن ماه شعبان میشوند و در آن مناجات علوم سرشاری در کیفیّت معامله بنده با خدای متعال است که در آن اظهار ادب در طریق معرفت حق و سؤال و دعا و استغفار نسبت به خدای خود بیان شده و استدلالات ظریف و لطیفی که سزاوار مقام عبودیّت برای استحکام مقام امیدواری مناسب حال مناجات است، ذکر کرده و دلالت صریح و روشن در معنای قرب و لقای خداوند و دیدار او تنظیم شده است که به آن وسیله شبهات انسانها و شکیّات منکران و وحشت اهل شک و شبهه را برطرف کرده است.
دعا غیر از قرائت و خواندن کلمات و حروف است، تا اینکه بداند چه میگوید؟ و از پروردگار خود چه درخواست میکند؟ در این صورت بر دعا کننده صدق نمیکند که از پروردگار خود فلان چیز را خواسته است بلکه صدق میکند که الفاظی را قرائت کرده و خواننده الفاظ، غیر دعا کننده و خواهنده است.
خدای متعال میفرماید: امّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السّوء و نیز در جای دیگر میفرماید: ادعونی استجب لکم [۲۰]و همچنین میفرماید: اسألوا اللّه من فضله انّ اللّه کان بکم رحیم ]گفتنی است این مناجات تکان دهنده با این مفاهیم عظیم از برکات محمّد و خاندان اوست که قدر و عظمت آن را کسی نمیداند که صاحب دل آگاه و قلبی آکنده از محبت کوی دوست باشد، چون در قرآن به صراحت بیان شده است برای کسی که قلبی آگاه و گوشی شنوای از حقیقت دارد شهادت و گواهی را به همراه میآورد انّ فی ذالک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع و هو شهید. و غافلان، از معرفت آن دور و از فوائد بزرگ و انوار درخشان آن مهجوراند و به جانم سوگند که بیشتر از مردم قدر نعمت مناجات را نمیدانند و همانا منشأ این مناجات علوم و معارف ارجمندی است که جز کسانی که پا در این راه گذاشته اند، کس دیگری بر مقام و حدود آن آگهی نخواهد یافت و آنان اولیاء خدا یعنی آنچنان کسانی هستند که از راه کشف و مشاهده به آن دسترسی یافته اند و رسیدن به حقایق این مکاشفات همانا بزرگترین نعمات آخرت است که هیچ یک از نعمات دنیوی را به آن مقایسه و سنجش نتوان نمود و اشاره صادق آل محمّد ع به این موضوع است، آنجا که میفرماید: اگر مردم آنچه را که در فضیلت معرفت خداست میدانستند چشمان خود را به آنچه دشمنان از زرق و برق حیات دنیوی بهره ورند نمیگشودند و دنیای آنها در نزد آنان از آنچه در زیر پاهای خود لگد میکنند پستتر مینمود و به معرفت خداوند مانند آن کسی که همواره در باغهای بهشت با اولیاء خدا مصاحب باشد متنعم میشدند و لذّت میبردند.
مرحوم صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه روایت کرده که: شنیدم از اباعبداللّه ع که میفرمود: کسی که روز اول ماه شعبان روزه بگیرد بهشت بر او واجب میشود و هر کس دو روز روزه بگیرد، خداوند در هر روز و شبی در دنیا به او نظر میافکند و نظر خود را به او در بهشت ادامه میدهد و هر کس سه روز روزه بدارد، خدا را در عرش او و بهشت خود زیارت مینماید. یعنی زائر خدا میشود همانطور که اگر کسی قصد خانه خدا کند، قصد خدا را نموده است. البته همه اعمال را بهتر است به آنچه سبک و آسانتر است عمل نماید تا آنکه آن عمل را از روی نشاط به جای آورد و بین آن و بین ذکر خود از سایر اعمال و فکر خویش را بر حسب حال خود جمع نماید.
خداوند در روز اول شعبان به درهای بهشت امر میکند که باز شوید و به شاخههای درخت طوبی امر میکند که شاخه هایش را نزدیک این دنیا بیاورد، هر کس دری از خیر و نیکی را در این روز فرا گیرد، هر که نماز مستحبی در این روز ادا کند، هرکه در این روز، روزه بگیرد، هر که میان زن و شوهرش یا پدر و فرزندش یا خویشاوندانش یا مرد و زن همسایه اش یا مرد و زن بیگانه صلح برقرار کند، کسی که طلبی از کسی دارد از او کم کند، کسی که قرضی را که صاحبش از بازگشت آن مأیوس شده به یادآورد و آنرا ادا کند، کسیکه کفالت یتیمی را بر عهده بگیرد، کسیکه قرآن یا چیزی از آنرا بخواند، کسیکه خدا را به یاد آورد و نعمتهای او را بشمارد و او را شکر کند، کسیکه مریضی را عیادت کند، کسی که به پدر و مادر یا یکی از آنها نیکی کند، کسی که جنازهای تشییع کند، کسی که مصیبت زده را تسلیت گوید، کسی که کار خیر انجام دهد. حتماً به شاخهای از درخت طوبی آویخته میشود.
همچنین اگر دری از شرّ و گناه را در این روز فرا گیرد، کسی که در ادای نمازش کوتاهی کند و آنرا ضایع کند، کسی که فقیری در نزد او بیاید و او قادر بر تغییر حالش باشد و به وی نرسد، ولی او را کمک نکند، کسی که بدکاری از او عذرخواهی نماید، امّا او عذر او را نپذیرد بلکه او را بیشتر از بدی او عقوبت کند، کسی که میان زن و شوهرش، پدر با فرزندش یا میان دو همسایه جدایی اندازد، کسی که بر تنگدستی سختگیری بگیرد، کسی که بر یتیمی جفا کند و به او آزار رساند و همچنین مال او را تباه نماید، کسی که خوانندگی کند و در آن خواندن بر معاصی و گناهان برانگیزند، کسی که کارهای قبیح خود را در جنگها و انواع ستمهای خود را بر بندگان بشمارد و بر آنها افتخار کند، کسی که به عیادت مریض خود نرود، کسی که جنازهای را تشییع نکند به دلیل خوار و پست بودن آن فرد در نظرش، کسی که از مصیبت زده دوری نماید و به او به خاطر حقارت و کوچکی جفا کند، کسیکه پدر و مادر خود یا یکی از این دو را عاق کند، حتماً به شاخهای درخت زقّوم آویخته میشود البته منافقین، بیشتر به شاخههای او آویخته میشوند.- مهمترین رویداهای این ماه عبارتند از:
- دوم شعبان؛ آمدن حکم وجوب روزه ماه رمضان درسال دوم هجری
- سوم شعبان؛ ولادت امام حسین (ع)
- چهارم شعبان؛ ولادت حضرت عباس (ع)
- پنجم شعبان؛ ولادت امام سجاد (ع)
- یازده شعبان؛ ولادت حضرت علی اکبر (ع)
- پانزده شعبان؛ ولادت امام زمان (عج)
- اعمال مشترکه ماه شعبان
اوّل: هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم: هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَالرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَیُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضی روایات الْحَیُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و ازروایات مستفاد میشود که بهترین دعاها و ذکرها در این ماه استغفار است و هرکه هرروز از این ماه استغفار کند هفتاد مرتبه مثل آنست که هفتاد هزار در ماههای دیگراستغفار کند.
سوّم: تصدّق کند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایی باشد تا حق تعالی بدن اورا برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است که از آن جناب سؤال کردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوی عرض کرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد کسی که یک روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض کرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق واستغفار هر که تصدّق کند در ماه شعبان حق تعالی آن را تربیت کند همچنانکه یکی ازشما شتر بچّه اش را تربیت میکند تا آنکه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتی که بقدر کوه اُحُد شده باشد
چهارم: در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُاِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ که ثواب بسیار دارد از جمله آنکه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند.
پنجم: در هر پنجشنبه این ماه دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالی برآورد هر حاجتی که دارد ازامر دین و دنیای خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده که در هر روز پنجشنبه ماهشعبان زینت میکنند آسمانها را پس ملائکه عرض میکنند خداوندا بیامرز روزه داراناین روز را و دعای ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوی است که هر که روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالی بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهای آخرت او را برآورد.
ششم: در این ماه صلوات بسیار فرستد
هفتم: در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداین صلوات مَرْویّه ازحضرت امام زین العابدین علیه السلام را:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِکَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَاءْمَنُ مَنْ رَکِبَها وَیَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکینِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِالْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضاًوَلِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَقُوَّةٍ یارَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِالاْخْیارِ الَّذینَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبی بِطاعَتِکَ وَلا تُخْزِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَارْزُقْنی مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِما وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَنَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَاَحْیَیْتَنی تَحْتَ ظِلِّکَ وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ الَّذی کانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُ فی صِیامِهِ وَقِیامِهِ فی لَیالیهِ وَ اَیّامِهِ بُخُوعاً لَکَ فی اِکْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلی مَحَلِّ حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَی الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لی شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْکَ مَهیَعاًوَاجْعَلْنی لَهُ مُتَّبِعاً حَتّی اَلْقاکَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّی راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبی غاضِیاً قَدْ اَوْجَبْتَ لی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنی دارَ الْقَرارِوَمَحَلَّ الاْخْیارِ.
هشتم: این مناجات را که از ابن خالویه روایت شده بخواند به گفته او این مناجات حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام و امامان پس از اوست، که در ماه شعبان میخواندند:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِیناً لَکَ مُتَضَرِّعاً إِلَیْکَ رَاجِیاً لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی.
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنوای دعایم باش آنگاه که میخوانمت، و صدایم را بشنو گاهی که صدایت میکنم، و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات مینمایم، همانا به سوی تو گریختم، و در حال درماندگی و زاری در برابرت ایستادم، پاداشی را که نزد توست امیدوارم، آنچه را که در درون دارم میدانی، بر حاجتم خبر داری، نهانم را میشناسی، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه که میخواهم به زبان آرم، و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که برای عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست، همانا آنچه تقدیر نمودهای بر منای آقای من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود میآید از نهان و آشکارم جاری شده است، و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونی و کاستی ام و سود و زیانم، خدایا! اگر محرومم کنی پس کیست آن که به من روزی دهد؟ و اگر خوارم سازی پس کیست آن که به من یاری رساند.
إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ]مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ]مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَی نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی]إِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی.
خدایا! به تو پناه میآورم از خشمت و از فرود آمدن غضبت.
خدایا! اگر شایسته رحمت نیستم، تو سزاواری که بر من با فراوانی فضلت بخشش نمایی، خدایا! گویی من با همه هستی ام در برابرت ایستاده ام، درحالیکه حسن اعتمادم بر تو، بر وجودم سایه افکنده است، و آنچه را تو شایسته آنی بر من جاری کردهای و مرا با عفوت پوشانده ای، خدایا! اگر گذشت کنی، چه کسی از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم.
خدایا بر نفسم در فرمانبری از آن گناه بار کردم، پس وای بر او اگر او را نیامرزی، خدایا نیکی ات بر من در روزهای زندگی ام پیوسته بود، پس نیکی خویش را در هنگام مرگم از من قطع مکن.
خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم؟، درحالیکه در طول زندگی ام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی.
إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ]إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ.
خدایا کارم را چنان که سزاوار آنی بر عهده گیر، خدایا به سوی من با فضلت بازگرد، به سوی گناهکاری که جهلش سراپایش را پوشانده، خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی، که بر پوشاندن آن در آخرت محتاج ترم، گناهم را در دنیا برای هیچیک از بندگان شایسته ات آشکار نکردی، پس مرا در قیامت در برابر دیدگان مردم رسوا مکن، خدایا جود تو آرزویم را گسترده ساخت، و عفو تو از عمل من برتری گرفت.
بار خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم میکنی، مرا به دیدارت خوشحال کن.
خدایا عذرخواهی من از پیشگاهت عذرخواهی کسی است که از پذیرفتن عذرش بی نیاز نگشته، پس عذرم را بپذیرای کریمترین کسی که بدکاران از او پوزش خواستند.
إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دَائِماً سَرْمَداً یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَی سَبِیلِ سَخَطِکَ.
خدایا، حاجتم را برمگردان، و (طمع ام) را قرین نومیدی مساز، و امید و آرزویم را از خود مبر.
خدایا، اگر خواری ام را میخواستی، هدایتم نمینمودی، و اگر رسوایی ام را خواسته بودی عافیتم نمیبخشیدی، خدایا، این گمان را به تو ندارم که مرا در حاجتی که عمرم را در طلبش سپری کرده ام، از درگاهت بازگردانی.
خدایا تو را سپاس، سپاسی ابدی و جاودانه، همیشگی و بی پایان، سپاسی که افزون شود و نابود نگردد، آنگونه که پسندی و خشنود گردی، خدایا اگر مرا بر جرمم بگیری، من نیز تو را به عفوت بگیرم، و اگر به گناهانم بنگری، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا وارد دوزخ کنی، به اهل آن آگاهی دهم که تو را دوست دارم.
خدایا اگر عملم در برابر طاعتت کوچک بوده، همانا از سر امید به تو آرزویم بزرگ است.
خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدی و محرومیت بازگردم، درحالی که خوش گمانی ام به بخشش وجودت این بوده که مرا نجات یافته و بخشیده باز میگردانی، خدایا عمرم را در آزمندی غفلت از تو نابود ساختم، و جوانی ام را در مستی دوری از تو پیر نمودم.
خدایا در روزگار غرور نسبت به تو، بیدار نشدم و گاه تمایلم به سوی خشم تو آگاه نگشتم.
إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ یَا قَرِیباً لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَاداً لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ إِلَهِی هَبْ لِی قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَاناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ]مَمْلُولٍ [
خدایا و من بنده تو و فرزند بنده توام، در برابرت ایستاده ام، به کرمت به حضرت تو متوسّلم.
خدایا، بندهای هستم، که به درگاهت از آنچه که با آن با تو روبرو بوده ام از کمی حیایم از مراقبتت نسبت به من بیزاری میجویم و از تو درخواست گذشت میکنم، زیرا گذشت صفتی درخور کرم توست.
خدایا برایم نیرویی نیست که خود را بوسیله آن از عرصه نافرمانی ات بیرون برم، مگر آنگاه که به محبّتت بیدارم سازی، و آنچنان که خواستی باشم، پس تو را شکر گذارم، برای اینکه در آستان کرمت واردم کردی، و هم اینکه دلم را از آلایههای غفلت از حضرتت پاک نمودی.
خدایا بر من نظر کن، نظر به کسی که صدایش کردی و تو را اجابت کرد، و به یاری ات به کارش گماشتی و او از تو اطاعت کرد،ای نزدیکی که از فریفتگان دور نمیشود، وای سخاوتمندی که از امید بستگان به پاداشش دریغ نمیورزد.
خدایا، قلبی به من عنایت کن، که اشتیاقش او را به تو نزدیک کند، و زبانی که صدقش به جانب تو بالا برده شود؛ و نگاهی که حق بودن او را به تو نزدیک نماید، خدایا، کسی که به تو شناخته شد، ناشناخته نیست، و آن که به تو پناهنده شد خوار نیست، و هرکه را تو به او روی آوری برده نیست.
إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَهاً بِذِکْرِکَ إِلَی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعاً وَ لا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعاً إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ [الْمَعِیبُ]فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الأِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا.
خدایا، آن که به تو راه جوید راهش روشن است، و آن که به تو پناه جوید در پناه توست، و من به تو پناه آوردمای خدای من، پس گمانم را از رحمتت ناامید مساز، و از مهربانی ات محرومم مکن، خدایا، در میان اهل ولایتت برنشانم، نشاندن آن که به افزون شدن محبّتت امید بسته، خدایا، شیفتگی به ذکرت را پیوسته به من الهام فرما، و همّتم را در نسیم کامیابی نامهایت و جایگاه قدست قرار ده.
خدایا به حق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعتت، و جایگاه شایسته بر ساخته از خشنودی ات برسان، زیراکه من نه بر دفعی از خود قدرت دارم، و نه بر نفع خویش مالک هستم.
خدایا، من بنده ناتوان گنهکار توام، و مملوک توبه کننده به پیشگاهت، مرا از کسانی که رویت را از آنان برگرداندی قرار مده، و نه از کسانی که غفلتشان از بخششت محرومشان نموده.
خدای کمال جدایی از مخلوقات را، برای رسیدن کامل به خودت به من ارزانی کن، و دیدگان دلهایمان را به پرتو نگاه به سوی خویش روشن کن، تا دیدگان دل پردههای نور را دریده و به سرچشمه عظمت دست یابد، و جانهایمان آویخته به شکوه قدست گردد، خدایا مرا از کسانی قرار ده که آوازشان دادی، پس پاسخت دادند، به آنها توجه فرمودی، پس در برابر بزرگی ات مدهوش شدند، و با آنان راز پنهان گفتی و آنان آشکارا برای تو کار کردند.
إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَی کَرَمِ عَطْفِکَ إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَی النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَی الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفاً وَ مِنْکَ خَائِفاً مُرَاقِباً یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا.
خدایا بر خوش بینی ام ناامیدی و یأس را چیره نسازم، و امیدم از زیبایی کرمت نَبُرد.
خدایا گر خطاهایم مرا از نظرت انداخته، به خاطر حسن اعتمادم بر تو از من چشم پوشی کن.
خدایا، اگر گناهان از جایگاه مکارم لطفت مرا پائین آورده، اما یقین به کرم عنایتت هوشیارم نموده.
خدایا اگر غفلت از آماده شدن برای دیدارت به خوابم فرو برده، ولی معرفت به نعمتهای کریمانه ات مرا بیدار ساخته است.
خدایا اگر بزرگی مجازاتت مرا به سوی آتش فرا خوانده، هرآینه ثواب برجسته ات مرا به سوی بهشت خوانده است، خدایا از تو درخواست میکنم، و به پیشگاهت زاری نموده، و رغبت میورزم، و از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و مرا از کسانی قرار دهی که ذکرت را همواره بر زبان دارند، و پیمانت را نمیشکنند، و از سپاست غافل نمیشوند، و فرمانت را سبک نمیشمارند، خدایا مرا به نور عزّت بسیار زیبایت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غیر تو روی گردان شود، و از تو هراسان و برحذر باشم،ای دارای بزرگی و بزرگواری، و درود خدا و سلام بسیار او بر محمّد فرستاده اش، و برخاندان پاکش باد.
منبع:حوزه
انتهای پیام/ش