میر سعید مولویان گفت: حضور در کنار بازیگران کاربلد و استفاده از تجربیات تئاتر باعث شد متوجه نقطه ضعف‌های احتمالی بشوم.

میر سعید مولویان بازیگر فیلم سینمایی «تومان» که بازی او در این اثر مورد توجه قرار گرفته، در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص رسیدن به این نقش گفت: نقش آفرینی در این فیلم به چند دلیل برای من سخت می‌شد؛ در ابتدا اولین بازی من در یک فیلم سینمایی بلند بود، چون از سال ۱۳۷۹ تا قبل از این فیلم، درگیر تئاتر بودم. از طرفی در این اثر با یک تقطیع حسی گسترده روبرو بودیم و باید این‌ها را کنار هم می‌چیدیم و در واقع تجربیات خودم را از صحنه تئاتر به اینجا می‌کشاندم. اما بودن کنار بازیگران کاربلد و حرفه‌ای چون پردیس احمدیه، مجتبی پیرزاده و... باعث می‌شد تا متوجه نقطه ضعف‌های احتمالی بشوم و کار درست را انجام بدهم.

مولویان بیان کرد: عمق فیلمنامه به لحاظ شخصیت پردازی، این قدرت را دارد تا شخصیتم را به چهار فصل تقسیم کنم و برای هر فصل نقطه شروع، میانه و پایان داشته باشم. این برای من جذابیت و تنوع در روابط و حس‌هایی که باید ارائه می‌دادم را داشت و باعث شد راحت‌تر مسیرم را از صحنه تئاتر به سینما بیاورم.

او افزود: اما این سختی یک مسیر مشخص برای من دارد و اینکه کاراکتر «داود» شخصیتی نیست که با داد و بیداد کارش را انجام دهد، چون سکوت مهمترین عنصر اوست. حتی برای میزان واقعی تر شدن این سکوت، با کارگردان، بحث‌های زیادی می‌کردیم و در نهایت سعی کردیم به بهترین خروجی دست پیدا کنیم.

 مولویان در خصوص کم شدن شخصیت پردازی طی سال‌های اخیر در سینما و علت‌های آن، بیان کرد: من دلیل این را در فیلمنامه و بحث و گفتمان بین بازیگر و کارگردان می‌بینم، چون احساس می‌کنم کارگردان‌های ما اینقدر متعصب نیستند که نپذیرند. اما از آنجایی که ما در تئاتر برای یک نه گفتن ساعت‌ها قدرت بحث کردن داریم، اتفاقات بهتری رخ می‌دهد. در «تومان» این قدرت را داشتیم که ساعت‌ها حتی سر یک پلان بحث کنیم.

او ادامه داد: از سویی فکر می‌کنم اگر فیلمنامه‌ این اجازه را به بازیگر بدهد تا تمام سطح‌های متنوع یک زندگی را بتواند به تصویر بکشد و این گفتمان بین بازیگر و کارگردان به خوبی شکل بگیرد، شخصیت پردازی‌ها به خوبی پیش می‌رود.

این بازیگر در پاسخ به این سوال که آیا «تومان» قمار زندگی است، گفت: من اینطور فکر می‌کنم، چون آن لحظه‌ای که درگیر ساختش بودیم می‌گفتم این از دست دادن آخرین از دست دادن خواهد بود و در آخر همان قمار زندگی بودن یا نبودن در ذهن تداعی می‌شد.

 

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.