به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، مسئله فلسطین در ۸ دهه گذشته تبدیل به پیچیدهترین و مهمترین مسئله در جهان اسلام شده است. اشغال فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ باعث شد تا کشورهای عربی مانند مصر و سوریه ۴ جنگ را علیه اسرائیل در سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ آغاز کنند. اما با حمایتهای غرب و خیانت کشورهای عربی مانند عربستان مردم فلسطین در این چهار جنگ نتوانستند به حق خود برسند؛ بنابراین از سال ۱۹۶۷ برای حل کردن این مسئله طرحهای مختلفی با عنوان طرحهای صلح مطرح شده است. آخرین طرح نیز معامله قرن بود که اخیرا دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، از آن رونمایی کرد که طرحی با هدف نابود کردن آرمان فلسطین و از بین بردن حق حاکمیت فلسطین است. اما برای فهم بیشتر معامله قرن بررسی طرحهای قبلی و سرنوشت آنها میتواند بسیار راهگشا باشد.
۱. قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت در سال ۱۹۶۷
این قطعنامه در نوامبر سال ۱۹۶۷ به تصویب رسید و در آن اصلی که بیشتر طرح صلحهای بعدی بر اساس آن صورت گرفته لحاظ شده، یعنی معاوضه زمین با صلح. طبق قطعنامه ۲۴۲، خروج نظامیان اسرائیل از سرزمینهایی که در جریان جنگ ۱۹۶۷ اشغال کردهاند، درخواست شده است. اما در این قطعنامه به صورت واضح درمورد خروج نیروهای اسرائیل از فلسطین سخن به میان نیامد و صرفا عبارت «تخلیه سرزمینها» آمد. براساس این عبارت نیز صهیونیستها تاکید دارند که منظور، تخلیه همه سرزمینها نبوده است. ضعف این قطعنامه نیز این بود که ذیل فصل ۶ منشور ملل متحد بود که توصیهای بود و نه دستوری. قطعنامههای ذیل فصل هفتم دستوری بوده و جنبه اجرایی دارند.
۲. موافقتنامه کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸
پس از جنگ ۱۹۷۳ و مرگ جمال عبدالناصر، رئیس جمهور ضداسرائیلی مصر، انور سادات جانشین وی در سال ۱۹۷۸ پیمان صلحی با اسرائیل به نام کمپ دیوید امضا کرد. کمپ دیوید شامل دو موافقتنامه بود. در موافقت نامه اول، تهیه چارچوبی برای صلح در خاورمیانه درخواست شده و با تعیین اصول صلح، ابراز امیدواری شده که با گسترش قطعنامه ۲۴۲ راهی برای حل «مشکل فلسطینی» پیدا شود. همچنین بر این نکته تاکید شده که باید پیمانی بین مصر و اسرائیل به امضا برسد و درخواست شده که پیمانهای دیگری نیز بین اسرائیل و همسایگانش امضا شود. ضعف این موافقت نامه ناظر بر بخش مربوط به فلسطینیان بود. هدف، «تاسیس یک حکومت خودگردان» در کرانه غربی و نوار غزه بود که به مذاکرات در باره تعیین «وضع نهایی» این حکومت بینجامد، در حالی که فلسطینیان در تهیه این موافقت نامه سهمی نداشتند. دومین موافقت نامه ناظر بود بر چارچوب کمپ دیوید برای پیمان صلح بین مصر و اسرائیل.
۳. کنفرانس مادرید در سال ۱۹۹۱
در سال ۱۹۹۱ در مادرید کنفرانسی با هدف صلح درباره فلسطین برگزار شد. از اردن، لبنان، سوریه، اسرائیل و مصر برای شرکت در این کنفرانس دعوت به عمل آمده بود. فلسطینیان نیز در این کنفرانس نماینده داشتند، ولی به عنوان بخشی از هیئت مشترک با اردن بودند و به دلیل مخالفت اسرائیل، شخص یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین در مذاکرات شرکت نداشت. در نهایت این مذاکرات به پیمان صلح اردن و اسرائیل در سال ۱۹۹۴ منتهی شد.
۴. موافقت نامه اسلو در سال ۱۹۹۳
اما مهمترین توافقنامه در مورد فلسطین به اسلو معروف شد که در واقع نتیجه کنفرانس مادرید به شمار میرود. در سال ۱۹۹۳ مذاکراتی در نروژ شروع شد که به توافقنامه اسلو منجر شد. این توافقنامه آغاز روند انحراف از آرمان فلسطین بود. در مذاکرات اسلو سعی شد نقص گفتوگوهای سابق یعنی نبود مذاکره مستقیم بین فلسطینیان و اسرائیلیها برطرف شود. اهمیت مذاکرات این بود که اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین نهایتا با شناسائی متقابل یکدیگر موافقت کردند. در واقع با آغاز انتفاضه اول فلسطین در پاییز سال ۱۹۸۷ میلادی، آمریکا به تکاپو افتاد تا با توسل به راه حل دیپلماتیک و فشار به قیام حق طلبانه مردم فلسطین که اسرائیل را به وحشت انداخته بود این قیام را فرو بنشاند. یکی از تدابیر واشنگتن به راه انداختن روند سازش و مذاکرات صلح با سران سازمان آزادیبخش فلسطین بود.
مذاکرات به صورت سری در بنیاد فافو در اسلو، واقع در نروژ انجام شد و در ۲۰ اوت ۱۹۹۳ به پایان رسید. پس از آن در یک مراسم رسمی در واشنگتن دی سی در ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ با حضور یاسر عرفات، رئیس وقت سازمان آزادیبخش فلسطین؛ اسحاق رابین، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی، و بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا امضا شد. سند این پیمان همچنین توسط محمود عباس از سوی ساف، شیمون پرز از سوی اسرائیل، وارن کریستوفر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و آندره کوزیرف از جانب روسیه امضا شده است.
پیمان اسلو مقدمات تشکیل دولت خودگردان فلسطین را با وظیفه کنترل مناطق تحت سیطرهاش و پیگیری روند مذاکرات، فراهم کرد. در این پیمان عقبنشینی نیروهای واکنش سریع اسرائیل از بخشهایی از غزه و کرانه باختری وجود داشت که البته اسرائیل به آن عمل نکرد. این پیمان قرار بود طی پنج سال نهایی شود. موضوعاتی که قرار بود در پیمان نهایی درباره آن تصمیمگیری شود، قدس، پناهندگان فلسطینی، مهاجران اسرائیلی، امنیت، مرزها و… بود. این پیمان نتیجهای جز اعتراف جنبش آزادیبخش به رسمیت رژیم اسرائیل و مطرح شدن گزینه مذاکرات در مقابل گزینه مقاومت نداشته است. در واقع در دهه ۹۰ گروههای سازشکار فلسطین مذاکره را، راه حل مسئله فلسطین میدانستند، اما ۲۶ سال زمان نیاز بود تا به این نتیجه برسند که اشتباه کرده و مقاومت تنها راه مقابله با اسرائیل است. حماس و سایر گروههای مقاومت توافقنامه اسلو را نپذیرفتند.
۵. کمپ دیوید، سال ۲۰۰۰
پس از توافق اسلو بیل کلینتون، رئیس جمهور آمریکا، در سال ۲۰۰۰ میلادی خواست که به مسائل نهایی از جمله تعیین مرزها، وضع بیت المقدس و پناهندگان بپردازد. در مذاکرات اسلو بحث در باره این مسائل به گفتگوهای بعدی موکول شده بود. این گفتگوها در ماه ژوئیه با شرکت ایهود باراک، نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات انجام شد. مشکل اصلی این بود که حداکثر امتیازی که اسرائیلیها حاضر به دادن آن بودند از حداقلی که فلسطینیان حاضر به قبول آن بودند، کمتر بود. اسرائیل پیشنهاد کرد که نوار غزه و بخش بزرگی از کرانه غربی به اضافه زمینهای اضافی در صحرای نقب به فلسطینیان واگذار شود، ولی شهرکهای صهیونیستنشین مهم و بخش اعظم بیت المقدس شرقی در اختیار اسرائیل باشد. اسرائیل همچنین پیشنهاد سرپرستی اماکن اسلامی مهم در بخش قدیمی شهر بیت المقدس و کمک به صندوق مخصوص پناهندگان فلسطینی را داده بود. ولی فلسطینیان میخواستند که مرزها به وضع قبل از سال ۱۹۶۷ بازگردد. شکست تلاشهای صلح کمپ دیوید موجب تجدید انتفاضه یا قیام فلسطینیان شد.
۶. مذاکرات سال ۲۰۰۱ در طابا
بیل کلینتون در سال ۲۰۰۱ طرح دیگری را پیشنهاد کرد که بر اساس آن مذاکرات بیشتری در واشنگتن، قاهره و سپس در طابا در مصر صورت گرفت. این تماسها درسطح بالا نبود، ولی اختلافات کاهش یافت بدون این که حل شوند. در مورد وضع سرزمینها انعطافپذیری بیشتری نشان داده شد و ناظران اتحادیه اروپا گزارش دادند که مذاکرهکنندگان اسرائیلی این موضوع را که بیت المقدس شرقی پایتخت یک کشور فلسطینی باشد، پذیرفتهاند. در بیانیهای که بعد انتشار یافت گفته شد «ثابت شد که رسیدن به تفاهم در مورد کلیه مسائل غیر ممکن است.» با پیروزی آریل شارون بر ایهود باراک در فوریه ۲۰۰۱ شانسی که برای صلح به وجود آمده بود منتفی شد.
۷. طرح صلح عربستان در ۲۰۰۲
در اجلاس سران عرب در سال ۲۰۰۲ در بیروت، عربستان طرح صلحی را پیشنهاد کرد. به موجب این طرح که ابتکار صلح عربی، خوانده میشد اسرائیل به مرزهای ژوئن سال ۱۹۶۷ برمی گشت، یک کشور فلسطینی در کرانه غربی و نوار غزه تاسیس میشد و «راه حل عادلانهای» برای مشکل پناهندگان در نظر گرفته میشد. در مقابل، تمام کشورهای خاورمیانه، اسرائیل را به رسمیت میشناختند. در اجلاس سران عرب در ریاض در سال ۲۰۰۷ یک بار دیگر ابتکار صلح عربی، تایید شد. در این طرح کشورهای عربی برای نخستین بار از طرح دو کشور حمایت کردند. این طرح هم به نتیجه نرسید.
۸. نقشه راه
یکی دیگر از جدیترین طرحهای صلح در سال ۲۰۰۲ ارائه شد. این طرح به نقشه راه معروف بود. نقشه راه طرحی است که از سوی گروه چهار جانبه شامل آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد تهیه شده است. نقشه راه در نتیجه تلاشهای جورج میچل، سناتور آمریکایی بود که هدف آن بازگرداندن روند صلح به مسیری بود که در سال ۲۰۰۱ آغاز شده بود. این طرح در ژوئن ۲۰۰۲ توسط جورج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، ارائه شد. این اولین بار بود که یک رئیس جمهور آمریکا خواستار تشکیل یک کشور فلسطینی میشد. اما جدول زمانی که برای این نقشه راه پیش بینی شده بود و قرار بود در سال ۲۰۰۵ به نتیجه برسد هیچ گاه محقق نشد.
۹. توافقنامه ژنو، در سال ۲۰۰۳
در سال ۲۰۰۳ یک توافقنامه غیر رسمی بین تشکیلات خودگردان فلسطین و اسرائیل در ژنو امضا شد. مصالحه اصلی در این توافقنامه این بود که فلسطینیان کاملا از «حق بازگشت» در ازای تقریبا تمام خاک کرانه غربی صرف نظر میکردند. اسرائیل هم از چند شهرکنشین مهم صهیونیستنشین صرف نظر میکرد. فلسطینیان نیز حق تعیین بیت المقدس شرقی به عنوان پایتخت خود را خواهند داشت اگر چه اسرائیل حاکمیت خود بر دیوار غربی، در بخش قدیمی بیت المقدس را حفظ خواهد کرد. این طرح نیز به شکست منتهی شد.
۱۰. آناپولیس، سال ۲۰۰۷
در سال ۲۰۰۷ جورج بوش در شهر آناپولیس در ایالت مریلند کنفرانسی با هدف از سرگیری روند صلح تشکیل داد. ایهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل و محمود عباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینیان، در این کنفرانس شرکت داشتند. مقامات گروه چهار جانبه و چند کشور عربی از جمله عربستان و سوریه نیز در این کنفرانس بودند. با این وجود، گروه فلسطینی حماس که در انتخابات پارلمانی پیروز شده و کنترل نوار غزه را به دست گرفته بود نمایندهای در این کنفرانس نداشت و اعلام کرد تصمیماتی را که در آناپولیس گرفته شود نخواهد پذیرفت. در این کنفرانس تفاهماتی با هدف انجام مذاکرات صلح صورت گرفت، اما به دنبال حمله اسرائیل به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ این مذاکرات با شکست مواجه شد.
۱۱. واشنگتن، ۲۰۱۰
باراک اوباما نیز در قامت رئیس جمهور آمریکا شانس خود را برای حل مسئلع فلسطین آزمایش کرد. تماسها میان اسرائیل و طرف فلسطینی در ماه مه ۲۰۰۹ پس از وقفهای ۱۹ ماهه از سر گرفته شد. مذاکرات غیرمستقیم طرفین از طریق جورج میچل، نماینده ویژه باراک اوباما، صورت گرفت. در نوامبر سال ۲۰۰۹ اوباما، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل را متقاعد کرد که فعالیتهای ساختمانی و ساخت شهرکهای جدید در کرانه غربی رود اردن را برای ده ماه به حال تعلیق در آورد.
نتانیاهو این اقدام را «اولین گام معنادار به سوی صلح» خواند. محمود عباس در مقابل گفت این تعلیق شامل بیتالمقدس شرقی نمیشود و او خواهان تضمین در مورد تشکیل کشور مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ است. در نهایت مذاکرات مذاکرات دو طرف با حضور حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر و ملک عبدالله، پادشاه اردن، در دوم سپتامبر ۲۰۱۰ در واشنگتن صورت گرفت. انتظار چندانی از این مذاکرات وجود نداشت و ظرف چند هفته این مذاکرات به بن بست رسید.
۱۲. معامله قرن ۲۰۲۰
در نهایت نیز دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در اولین ماه سال ۲۰۲۰ میلادی طرح خود برای حل مسئله فلسطین موسوم به معامله قرن را مطرح کرد. اساس این طرح بر این است که اسرائیل به پایتختی بیت المقدس به عنوان یک کشور به رسمیت شناخته شود و فلسطین به عنوان کشور مستقل تنها ۱۵ درصد از خاک فلسطین را در اختیار داشته باشد. در این طرح حتی کشور کوچک فلسطین یک مجمع الجزایر پیشبینی شده که از طریق تونل و پلهای معلق به هم وصل خواهند شد؛ بنابراین طرح معامله قرن یک طرح از پیش شکست خورده معرفی شده و اعلام کردهاند که این طرح مرده به دنیا آمده است.
از سال ۱۹۴۸ تا سال ۲۰۲۰ میلادی نزدیک به ۲۰ طرح برای حل کردن مسئله فلسطین مطرح شده است که در این مطلب ۱۲ مورد از مهمترین این طرحها بررسی شد. نقطه مشترک بیشتر این طرحها تلاش برای مشروعیت بخشیدن به اسرائیل و حاکمیت بر قدس بوده است. به همین دلیل طرحهای گذشته با شکست مواجه شدهاند. طرح معامله قرن نیز به دلیل اینکه تمام آرمام فلسطین را نابود خواهد کرد از طرف تمام گروههای مقاومت رد شده و پیشبینی میشود انتفاضه جدیدی علیه اسرائیل در فلسطین شروع شود. بسیاری معتقدند که معامله قرن میتواند به عنوان یک جرقه برای شروع یک قیام گسترده علیه اسرائیل باشد که در نهایت روند فروپاشی این رژیم را سرعت ببخشد.
نویسنده: یوسف نوری
انتهای پیام/
پول ازجیب آل سغ،ود
زمین از مررم اردن
تمهیدات زین و پالان برای سعودی هم به عهده غرب