حنیف غفاری کارشناس مسائل اروپا در گفتوگو با خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره رویکرد جدید اتحادیه اروپا در قبال ایران با انتصاب رئیس جدید آن اظهار کرد: انتخاب بورل به عنوان مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا بدون شک نماد گذار بنیادین اروپای واحد از وضعیت فعلی نیست، چرا که سیاستهای کلان اتحادیه اروپا از ابتدای سال ۲۰۰۰ تاکنون از تبادل نظر سه قدرت اروپایی یعنی آلمان انگلیس و فرانسه تاثیر میپذیرد.
او ادامه داد: این تروئیکای اروپایی هستند که خط مشی اتحادیه را در مواجهه با پدیدههای مختلف در حوزه امنیت بینالملل و سیاست خارجی تعیین میکنند و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صرفا به برقراری تعادل کمک می کند، مواضع کشورهای اروپایی را جمعبندی کرده و آنها را به عنوان موضع رسمی اتحادیه اروپا مطرح کند.
غفاری تصریح کرد: به باور برخی از تحلیلگران انتقادات صریحی که جوزف بورل در مورد یک جانبه گرایی آمریکا داشته همچنین به واسطه تجربه زیادی که در عرصه سیاست دارد ما می توانیم شاهد دگردیسی در رفتار اروپای واحد در قبال پرونده ایران باشیم.
او خاطرنشان کرد: واقعیت امر این است که ما این دگردیسی را شاهد نخواهیم بود، زیرا دستگاه سیاست خارجی اتحادیه اروپا متکی به فرد نیست، اتفاقا متکی بر ساختاری است که آن فرد را نیز محافظه کار میکند؛ تا زمانی که این ساختارهای بنیادین در اتحادیه اروپا اصلاح نشود و نقش آفرینی تروییکای اروپایی در این مجموعه ادامه پیدا کند و تا وضعیت فعلی به طول انجامد ما شاهد آن خواهیم بود که تغییر واقعی تا رفتار اروپا در قبال ایران صورت نخواهد گرفت.
کارشناس مسائل اروپا گفت: البته بورل در مواردی می تواند در سیاست های اتحادیه اروپا به عنوان مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و یک سیاستمدار باسابقه، مواضع جدی در قبال سیاستهای یک جانبه گرایانه کاخ سفید ارائه کند.
او افزود: نکته تلخی در اینجا وجود دارد که نمیتوان آن را کتمان کرد اینکه ما در دوران موگرینی در سمت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعضا چنین برداشتی وجود داشت که بسیاری معتقد بودند که موگرینی به عنوان فردی که منتقد سیاستهای یک جانبه گرایانه در کل نظام بینالملل هست، میتواند رفتار آمریکا را تنظیم کند، ولی ما شاهد بودیم که مخصوصا در طی یک سال و نیم اخیر یعنی زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافق برجام خارج شد، موگرینی نه تنها مخالفت خود را با سیاستهای آمریکا علنی نکرد جز در یک الی دو مورد که اظهار نظر کرد و مخالفت کرد، ولی حاضر نشد بر سر دفاع از استقلال اتحادیه اروپا و دفاع از ایران به عنوان کشوری که از سوی ایالات متحده آمریکا مورد ظلم واقع شده است عملا وارد عمل شود.
غفاری افزود: در حال حاضر جوزف بورل مواضعی را اتخاذ میکند و نکاتی را مطرح میکند از جمله اینکه ما بر ضرورت حفظ برجام تأکید داریم، اما این را باید دقت کنیم که این مواضع نباید منتج و هدایت شود به این روند که ما برداشت ایدهآل گرایانهای از تغییر مسئولیت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داشته باشیم.
کارشناس مسائل اروپا با اشاره به حضور اسپانیا در خلیجفارس و مواضع بورل در این باره یادآور شد: نکتهای را که باید مدنظر قرار دارد این است که باید میان چگونه فکر کردن اروپا و این مسئله که یک مسئول اروپایی در قبال ایران چگونه عمل میکند، تفاوت قائل شد. ممکن است بورل بر اساس نگاههای خاص و چپ گرایانه سوسیالیستی که در اسپانیا داشته است منتقد سیاستهای کشورهایی مانند آمریکا و سیاستهای یک جانبه گرایانه آنها در قبال نظام بینالملل و همراهی بازیگران اروپایی با این کشور بوده باشد، اما این نکته را باید مدنظر قرار داد که در عمل موضعی که به عنوان خروجی نهایی فکر بورل در قبال ایران مطرح میشود صرفا آن چیزی نیست که او فکر میکند.
او یادآور شد: او بسیاری از ملاحظات را در قبال ایران در نظر میگیرد و از بسیاری از کشورها و بازیگرانی در عرصه بینالملل در تعیین مواضع رسمی خود تأثیر میپذیرد که مهمترین آنها آلمان، فرانسه و انگلیس خواهند بود.
غفاری ادامه داد: اگر بخواهم یک جمعبندی واقع بینانه از این موضوع داشته باشم، تا زمانی که تروییکای اروپایی مثلثی را تشکیل دادند که رفتار کلی اتحادیه اروپا، مواضع و رویکردها و رویکردهای کلان کوتاه مدت، میان مدت و حتی بلند مدت در قبال پدیدههای حوزه امنیت و سیاست خارجی تعیین میکند اساسا ما نمیتوانیم و نباید انتظار داشته باشیم که حضور یک فرد در حوزه سیاست خارجی، اتحادیه اروپا آن را مترادف با ایجاد تغییر در سیاستهای اروپا بدانیم و همچنین تلقی و برداشتی از اتحادیه اروپا باتوجه به ساختار آن و باتوجه به مولفههایی که در آن نهادینه شده است عملا شاید که محاسبه نادرست باشد.
کارشناس سیاست خارجی با اشاره به رفتار موگرینی در قبال ایران و با توجه به تأکید او در حفظ برجام در تشریح ارزیابی عملکرد او در سمت مسئول سیاست خارجی اروپا، اظهار کرد: بعد از آنکه کاترین اشتون جای خود را به موگرینی داد که در بحبوجه انعقاد توافق هستهای با ایران بود و بسیاری این تصور را داشتند به سبب اینکه بعد از چند ماه مذاکرات هستهای ایران و ۵ + ۱ منتج به توافق نهایی شد.
کارشناس مسائل اروپا گفت:در اینجا موگرینی نقش فوقالعادهای را ایفا کرده است و در ادامه هم برای حفظ توافق هستهای نقشی را داشته است، موگرینی از فضای مثتبی که در میان افکار عمومی جهان نسبت به او به وجود آمده بود، عملا استفاده کرد و با بیان سخنانی از جمله اینکه من نهایت تلاش خودم را برای حفظ این دستاورد یعنی برجام و توافق هستهای با ایران میکنم یا بیان اصلاحاتی از جمله ما (کشورهای اروپایی) با کمک یکدیگر از توافق هستهای صیانت میکنیم. او با بیان این جملات و گذاره هایی سعی کرد خود را فردی مستقل، تعیین کننده و قدرتمند در حوزه سیاست خارجی اتحادیه اروپا تعریف کند.
او تصریح کرد: اما فراموش نکنیم که موگرینی در دو آزمون بزرگ عملا بازی را باخت، اولین آزمون زمانی بود که بعد از انعقاد برجام، دولت اوباما عملا از رسیدن فواید اقتصادی و اعتباری به جمهوری اسلامی ایران تخطی کرد و ما شاهد بودیم که وزارت خزانهداری آمریکا مانع عادیسازی روابط بانکی و اعتباری با ایران شد، برخلاف تعهداتی که آمریکا در برجام داده بود بسیاری انتظار داشتند باتوجه به تصور نادرستی که از موگرینی داشتهاند توفع داشتند او جلوی سیاستهای آمریکا بیایستد و در مقابل این کارشناسی دولت اوباما مقاومت کند.
کارشناس مسائل اروپا تاکید کرد: تروییکای اروپایی رفتارهای ناقض برجام از سوی آمریکا را درنهایت تبدیل کرد به رفتارهایی که طبیعی است و قابل اهمیت نیست بعد از اینکه ترامپ نیز بر سر کار آمد بازهم موگرینی در معرض آزمون دیگری قرار گرفت و بعد از مردود شدنش در آزمون صیانت از برجام در دوران اوباما بعد از اینکه ترامپ نیز از توافق هستهای خارج شد، نه تنها اقدامی در راستای حفظ توافق هستهای و بهرهمندی جمهوری اسلامی ایران از مواهب حداقلی برجام صورت نداد که در عمل شرایطی را رقم زد که تروییکای اروپایی را و بازی آنها را در زمین ایالات متحده توجیه کرد.
غفاری گفت: ما هنوز نمیتوانیم این مسئله را از یاد ببریم که موگرینی بعد از خروج ترامپ از برجام و در قالب بیانیه بروکسل یازده تعهد را برای حفظ برجام برشمرد و در پایان دوران ریاست خود در اتحادیه اروپا به هیچ یک از آن یازده تعهد که بخشی از آن مربوط به مسائل اعتباری و بخشی مربوط به انرژی و ... بود اساسا عمل نکرد پس در عمل کارنامه غیرقابل قبول و کاملا مردود در قبال جمهوری اسلامی ایران بوده است.
کارشناس مسائل اروپا در بخش دیگری از این گفت و گو با اشاره به انتصاب مدیر جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی اظهار کرد: رافائل گروسی که به عنوان یک دیپلمات آرژانتینی که اتفاقا سوابق بدی را نیز در قبال ایران دارد یکی از دلایل انتصاب او در این سمت آن هم با اصرار ویژه اعضای تأثیرگذار شورای حکام از جمله ایالات متحده آمریکا این است که بتواند در برنامه صلحآمیز هستهای کشور ما یک سری محدودیتهای سخت را اعمال کند، محدودیتهایی را که جنس حقوقی ندارند و برخواسته از زدوبندهای سیاسی است که بین ایالات متحده آمریکا و برخی از بازیگران اروپایی و شخص مدیرکل جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود دارد.
کارشناس مسائل اروپا تصریح کرد:البته نباید این موضوع را فراموش کنیم که حدود سه ماه قبل از آن که ترامپ قصد خروج از برجام را داشته باشد، نیکی هیلی نماینده وقت آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل بود و در سفری به وین با یوکیو آمانو مدیرکل سابق آژانس ملاقاتی داشت و در آنجا از مقامات آژانس خواست که برخلاف واقعیت، پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند تا این موضوع دستمایه حقوقی و بینالمللی برای خروج دولت ترامپ از برجام شود.
او خاطرنشان کرد: آمانو از این مسئله و از تأمین درخواست آمریکا در آن زمان اجتناب کرد و همین امر باعث شد که مقامات آمریکایی و متحدین آن به فکر زمینهسازی برای تغییر مدیرکل آژانس بیفتند و بعد از آن هم مرگ مشکوک آمانو و اتفاقات بعدی بودیم، آن طور که مسلم است متأسفانه نه تنها آژانس بلکه بسیاری از نهادهای بینالمللی نشان دادند که به جای پایبندی به اصلیترین و حداقلیترین وظایف خودشان در دفاع از حقوق حقه و پیشبینی شده اعضا به متغیری وابسته به بازیهای سیاسی ایالات متحده آمریکا تبدیل شدهاند و این موضوعی است که ما در قبال آژانس نیز باید در محاسبات خود در نظر بگیریم.
غفاری تاکید کرد:اینکه فکر کنیم ما آژانس به عنوان نهاد مستقل بینالمللی بدون غرض ورزی، دغدغه دفاع از برنامه صلحآمیز هستهای اعضا از جمله ایران را دارد، با واقعیت های فعلی تمایز دارد؛ چراکه آنها بعضا در زمین واشنگتن و متحدانش بازی می کنند.
انتهای پیام/