به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، گاهی ایفای یک نقش به تلاش زیادی نیاز دارد و خیلی چیزها با آن عوض میشود. این درسی است که از تلاش نسل ستارههای بزرگ سینما برای ایفای برخی نقشها آموختهایم.
برخی نقشها یک سرمایهگذاری احساسی/فیزیکی شدید از جانب بازیگر میطلبد و البته اثراتی هم روی آنها میگذارند. در این مقاله نام بازیگرها و نقشهایی را میبینیم که بهشدت در نقششان غرق شدند و پس از پایان فیلم دیگر مثل گذشته نبودند.
۱. ایزابل آجانی / Possession
تسخیر نقش
طرفداران ژانر وحشت، صحنهٔ مترو ایزابل آجانی در «تسخیر» ساختهٔ آنژی ژووافسکی را بهعنوان یکی از ترسناکترین و شوکهکنندهترین صحنههای فیلم ترسناک میشناسند. آجانی برای بازی در نقش آنا جایزهٔ سزار گرفت، اما نیازهای فیزیکی و احساسی شدید برای بازی در این نقش، آجانی را حسابی درگیر کرد.
او در مصاحبهای گفته بود که برای رها کردن اثرات باقیماندهٔ آنا از ذهنش، به سالها رواندرمانی نیاز داشت و دیگر هرگز بازی در چنین نقشی را قبول نکرد.
۲. آدرین برودی / The Pianist
پیانیست پولانسکی نقش
تغییرات ظاهری و فیزیکی آدرین برودی برای بازی در فیلم «پیانیست» بسیار مشخص بود، با این وجود او بارها از فشارهای ذهنی و عاطفی بازی در نقش ولادیسلاو اشپیلمان، یک پیانیست لهستانی نجاتیافته از واقعهٔ هولوکاست، صحبت کرده است. برودی برای این نقش در سن ۲۹ سالگی موفق به دریافت جایزهٔ اسکار شد.
او آپارتمان و ماشینش را فروخت، تلفنش را قطع کرد و به اروپا رفت تا به درک بهتری از تأثیر عاطفی گرسنگی و قحطی روی این شخصیت برسد. تقریبا یک سال و نیم زمان برد تا برودی پس از بازی در فیلم رومن پولانسکی به زندگی و حالت عادی بازگردد.
۳. جانی دپ / Fear and Loathing in Las Vegas
ترس و نفرت در لاس وگاس نقش
زمانی که به جانی دپ پیشنهاد بازی در «ترس و نفرت در لاس وگاس» داده شد، او فورا از این فرصت برای بازی در نقش همشهری و یکی از قهرمانهای زندگیاش یعنی هانتر اس. تامپسون استقبال کرد. بهمنظور آماده شدن برای این نقش، دپ به زیرزمین خانهٔ تامپسون رفت تا با سبک زندگی و ویژگیهای او بیشتر آشنا شود.
زمانی که فیلمبرداری کار آغاز شد، رفتارهای غیرعادی دپ موجب نگرانی همکارانش شد. دپ و بازیگر مقابلش، بنیسیو دل تورو آنقدر در ایفای نقششان غرق شده بودند که برخی فکر میکردند آنها واقعا مواد روانگردان مصرف میکنند. حتی تا یک سال پس از پایان فیلمبرداری، دپ هنوز در حال و هوای تامپسون بود.
۴. وال کیلمر / The Doors
دورز
برای بازی در نقش جیم موریسون ستارهٔ راک در «دورز» اثر الیور استون، وال کیلمر شروع به یادگیری موسیقی و تمرین خواندن ۵۰ آهنگ گروه دورز کرد. او ساعتها در استودیو میماند و آواز خواندن موریسون را با دقت نگاه میکرد. کیلمر مصاحبههای موریسون را تماشا میکرد تا با شخصیت و ویژگیهای او آشنا شود.
سر صحنهٔ فیلمبرداری، عوامل کار او را جیم صدا میکردند و بسیاری از آنها اظهار داشتند پس از پایان کار نمیتوانستد فرق صدای کیلمر و موریسون را از هم تشخیص دهند. کلیمر پس از پایان پروژه، برای خارج کردن موریسون از ذهنش به درمان روانشناسی رو آورد.
۵. کالین فرث / The King’s Speech
سخنرانی پادشاه نقش
در «سخنرانی پادشاه»، کالین فرث نقش جرج ششم پادشاه آیندهٔ بریتانیا را بازی میکند که باید سخنرانیها متعددی انجام دهد. از آنجا که داستان فیلمی دربارهٔ سخنرانیهای بیعیب یک مرد و به هیجان آمدن مخاطبانش میتواند کسلکننده باشد، این فیلم به موضوع لکنت زبان پرداخت که تقریبا باعث خراب شدن تمام سخنرانیهای پادشاه میشود.
فرث با کمک یک گفتاردرمانگر به شنیدن صدای سخنرانیهای جرج ششم مینشستند تا به درک بهتری از الگوی سخنرانی، ویژگیهای شخصی و تیکهای عصبی او برسند. فرث آنقدر در این ویژگی غرق شد که تا مدتها خودش هم در مصاحبههایش دچار لکنت زبان میشد.
۶. هیو لوری / House
هاوس نقش
زمانی که پروسهٔ انتخاب بازیگر برای این سریال در جریان بود، تهیهکنندگان «هاوس» پیش از امضای قرارداد با هیو لوری، به شدت اصرار داشتند که یک بازیگر ذاتا آمریکایی را برای نقش دکتر هاوس انتخاب کنند.
اما زمانی که برایان سینگر، کارگردان اپیزود، صدای لوری (که در اصل یک بازیگر بریتانیایی است) را روی نوار تست شنید، کاملا متقاعد شده بود که لوری آمریکایی است. نکتهٔ دیگری که حتی پس از پایان سریال با لوری مانده بود، درونی شدن لنگان لنگان راه رفتن و استفاده از عصا برای خودش بود.
۷. سارا پلسون / The People vs. O.J. Simpson and American Horror Story
مردم علیه او. جی. سیمپسون: داستان جنایی آمریکایی
نقشآفرینی سارا پلسون در «مردم علیه او. جی. سیمپسون: داستان جنایی آمریکایی» مورد تحسین بسیاری قرار گرفت، اما قسمت سخت بازی در این نقش برای پلسون، نفرت او از سیگار بود.
او در مصاحبهای گفته بود که اولین سیگاری که کشید حس چندشآوری به او داد، اما کمی بعد تمایل زیادی به سیگار پیدا کرد و بیصبرانه منتظر صحنههایی بود که شخصیت او باید سیگاری روشن میکرد. پلسون نقش مارسیا کلارک یک شخصیت واقعی را ایفا کرد که یک سیگاری قهار بود.
۸. باب هاسکینز / Who Framed Roger Rabbit
چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟ دهه ۸۰
باب هاسکینز یک بازیگر شناختهشده است، اما برای بسیاری از مخاطبان، نقش کارآگاه ادی والیانت الکلی در «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» بسیار دوستداشتنی و فراموشنشدنی است. هاسکینز برای ایفای این نقش، مجبور بود ساعتها با یک شخصیت خیالی که وجود واقعی نداشت حرف بزند و بازی کند.
هاسکینز بعدها خاطرنشان کرد که پس از بازی در این فیلم یاد گرفت چطور با راجر و دیگر شخصیتهایی که کنار او بازی میکردند و در واقع وجود خارجی نداشتند توهم بزند. پس از پایان پروژه، هاسکینز مدام با خودش حرف میزد و حتی توهم وجود راجر در کنار خودش را داشت. به توصیهٔ پزشک، هاسکینز مدتی از بازیگری کنارهگیری کرد.
۹. آرنولد شوارتزنگر / نقشهای متعدد
آرنولد شوارتزنگر نقش
با وجود زندگی و کار طولانی در آمریکا، آرنولد شوارتزنگر هنوز هم با لهجهٔ غلیظ اتریشیاش صحبت میکند که از «غارتگر» در دههٔ ۸۰ برای ما به جا مانده است. این ویژگی خاص شوارتزنگر سالهاست که طرفدارانش را گیج و سردرگم کرده؛ چون شوارتزنگر آنقدر در آمریکا مانده که لهجهٔ اصلیاش را از دست بدهد. خب، بهنظر میرسد که او دیگر لهجه ندارد.
شوارتزنگر در مصاحبهای که با دیلی میل داشت گفت که میتواند انگلیسی را کاملا بدون لهجه صحبت کند، اما این کار را بهخاطر طرفدارانش که میخواهند او مثل نقشهایش صحبت کند، انجام میدهد. او حتی در کتاب زندگینامهاش نوشته بود که بلافاصله پس از مهاجرت به آمریکا، یک مربی گویش گرفته بود تا بتواند صریحتر انگلیسی صحبت کند.
۱۰. هیث لجر / The Dark Knight
فیلم شوالیه تاریکی نقش
نقشآفرینی هیث لجر در نقش جوکر فیلم «شوالیه تاریکی» آنقدر هیجانآور بود که اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را برای او به ارمغان آورد که متأسفانه برای دریافت آن در قید حیات نبود.
پس از مرگ ناگهانی لجر، شایعهای پیچیده شد که آماده شدن او برای بازی در این نقش، در مرگ او نقش داشته است. هرچند خانوادهٔ لجر نسبت به این شایعه واکنش تندی نشان دادند، اما نمیتوان غرق شدن لجر برای ایفای نقش جوکر دیوانه را نادیده گرفت.
پیش از شروع فیلمبرداری، لجر به یک انزوای خودخواسته رفت و تمثیلهای مختلکنندهای که برای ورود به دنیای یک بیمار روحی به ذهنش میرسید را در دفترچه خاطراتش ثبت کرد. حتی پس از پایان کار، نقش جوکر هنوز با لجر مانده بود. مصرف داروهای مسکن و خوابآور و مسمومیت شدید دارویی علت مرگ لجر بود.
۱۱. چارلی هونام / بازی در فیلمها و سریالهای آمریکایی
چارلی هونام نقش
چارلی هونام نقشهای متعددی از هولیگانیسم فوتبالی (هوادارانی که رفتارهای ناهنجار دارند) تا راهنمای یک ربات غولپیکر را برعهده داشته است. بیش از هر چیز، با وجود بریتانیایی بودنش، او را با لهجهٔ بسیار باورپذیر آمریکاییاش میشناسند که باعث بازی در نقشهای متعدد در فیلم و سریالهای آمریکایی شده است.
با وجود گذشت سالها از زندگی در آمریکا، بالاخره در سال ۲۰۱۳ و هنگامی که هونام در برنامهٔ کونان حضور داشت، با لهجهٔ عجیبی که ترکیبی از چند گویش مختلف آمریکایی بود حرف زد و باعث تعجب و تمسخر بینندهها و بهخصوص هموطنانش شد.
او در سال ۲۰۱۷ در این باره صحبت کرد و گفت لهجهٔ او آنقدر بد شده بود که پیش از امضای قرارداد بازی در «شاه آرتور: افسانه شمشیر»، یک مربی گویش استخدام کرد تا با او روی لهجهٔ انگلیسی پادشاه کار کند.
۱۲. جیمز کرامول / Babe
بیب
جیمز کرامول یکی از آن بازیگرهایی است که خیلیها او را به دلیل ظاهر متمایزش میشناسند، اما شاید نام او را ندانند. او یکی از معدود نقشهای اصلی کارنامهٔ هنریاش را در «بیب» محصول ۱۹۹۵ بازی کرد که در گیشه نیز با فروش خوبی روبرو شد.
بازی در این فیلم تأثیر زیادی روی کرامول گذاشت و باعث شد او به یک وگان تبدیل شود. کرامول گفت که تجربهٔ ساخت این فیلم و بازی در کنار خوک کوچک داستان، نقطه عطف زندگی او بوده است. از آن زمان تاکنون، کرامول به یکی از طرفداران دوآتشهٔ حقوق حیوانات تبدیل شده است.
۱۳. لیندا همیلتون / Terminator ۲: Judgment Day
لیندا همیلتون آسیب حادثه نقش
زمانی که قرار بود جیمز کامرون ششمین فیلمش را بسازد، خبرهایی از یک فیلم علمی-تخیلی تفکربرانگیز و وجود قهرمانهای زن قدرتمند به گوش میرسید. ایدهٔ قرار دادن اسلحههای بزرگ در دست این شخصیتها نیز شنیده میشد. دنبالهٔ «نابودگر» ساخت کامرون در سینماها اکران شد و هیاهوی زیادی به دنبال داشت.
لیندا همیلتون دوباره در نقش سارا کونر ظاهر شده بود. او با تمام وجود به یکی از بهیادماندنیترین نقشهایش را ایفا کرد. او حتی از قوهٔ شنواییاش در این فیلم مایه گذاشت؛ هنگام ضبط صحنهٔ مبارزه در آسانسور، او فراموش کرد محافظهای گوش را دوباره در گوشش قرار دهد و باعث شد قدرت شنواییاش برای همیشه دچار آسیب باشد.
۱۴. بیل اسکارشگورد / It
بیل اسکارشگورد
گاهی بازیگرها برای ایفای یک نقش آنقدر در آن غرق میشوند که خصوصیت آن شخصیت تا مدتها با آنها باقی میماند. ظاهرا شخصیتی که بیل اسکارشگورد در «آن» داشت، نمیخواست او را رها کند. پنیوایز دلقک یکی از ترسناکترین نقشهایی است که این بازیگر جوان در آن را بازی کرده است.
اسکارشگورد برای آمادگی بیشتر، مجبور بود به مکانهای تاریک برود. او همچنین در مصاحبهای گفته بود که پنیوایز را در خواب میدید و تا ماهها دچار کابوس میشد. بدون شک این شخصیت به کابوس خیلی از تماشاچیان فیلم هم تبدیل شده است.
۱۵. اوما تورمن / فیلمهای Kill Bill
اوما ترومن حادثه آسیب نقش
پس از ساخت «داستان عامهپسند»، رابطهٔ خوبی میان اوما تورمن و کوئنتین تارانتینو شکل گرفت. با این وجود، تا سال ۲۰۰۳ و ساخت «بیل را بکش ۱»، همکاری دیگری میان این دو شکل نگرفت.
تارانتینو مدعی است که تورمن نه تنها برای او الهامبخش بوده، حتی به ساخت فیلمهایش نیز کمک کرده است. با این وجود، یک خطای سرنوشتساز در پی ساخت این فیلم رخ داد که میتوانست دوستی آنها و حتی زندگی تورمن را به کل نابود کند.
تارانتینو مصرانه از تورمن خواست تا صحنهٔ رانندگی ماشین را بدون بدلکار بازی کند. متاسفانه این صحنه طبق برنامه پیش نرفت و تورمن دچار حادثهٔ رانندگی شد. هرچند تورمن از این حادثه جان سالم به در برد، اما ضربه مغزی و آسیب شدید پا و زانو هنوز هم او را آزاد میدهد.
۱۶. کایل ریچاردز / Halloween
هالووین
احتمالا کایل ریچاردز را بیشتر برای بازی در «کدبانوهای واقعی بورلی هیلز» میشناسید، اما طرفداران واقعی ژانر وحشت همیشه ریچاردز را در نقش لیندزی کوچک در «هالووین» به یاد میآورند.
با وجود اینکه شخصیت ریچاردز در این فیلم آسیب جدی ندید و او نام یکی از بهترین فیلمهای ترسناک را در پروندهٔ کاریاش دارد، تجربه بازی در این فیلم تأثیر زیادی روی این بازیگر کم سن که تنها ۹ سال داشت گذاشت. به ویژه شخصیت مایکل مایرز ماندگارترین اثر را روی ریچاردز گذاشت.
اگرچه ریچاردز با حس خوشایندی خاطرات فیلمبرداری و بازی ورق با نیک کسل (بازیگر نقش مایرز) را به یاد میآورد، حس او پس از تماشای فیلم، کاملا تغییر کرد.
ریچاردز در یکی از مصاحبههای اخیرش ادعا کرد که وقتی خودش را در فیلم نهایی دید، بهشدت ترسیده بود و فکر میکرد مایرز در گوشههای خانهشان کمین کرده است. این افکار تا حدی شدید بود که ریچاردز تا ۱۵ سالگی کنار مادرش میخوابید. حدس میزنیم بچههای زیادی از شاهکار جان کارپنتر وحشتزده شده باشند.
۱۷. مایکل بی. جردن / Black Panther
پلنگ سیاه
یکی از انتقادهایی که در دههٔ گذشته نسبت به استودیو مارول وجود داشته دربارهٔ خاطرهانگیز نبودن شخصیتهای شرور آن است. اما «پلنگ سیاه» در سال ۲۰۱۸ متفاوت ظاهر شد و شخصیت اریک کیلمونگر با بازی مایکل بی. جردن طرفداران زیادی پیدا کرد.
جردن اجرای خیرهکنندهای در این فیلم داشت و حتی طرفداران زیادی پیدا کرد. این اولین نقش منفی بود که جردن بازی میکرد و البته تحتتأثیر نقشش قرار گرفت.
این شخصیت سیاه، تنها و دردناک بهشدت ذهن جردن را درگیر کرده بود و حسی از غم و افسردگی برای او به همراه داشت. جردن برای خارج کردن کیلمونگر از ذهنش به درمان روانشناسی نیاز پیدا کرد.
۱۸. کیت هرینگتون / Game of Thrones
بازی تاج و تخت نقش
«بازی تاجوتخت» تعداد قابلتوجهی از بازیگران جوانش را به میزانی از شهرت رساند که شاید در زمان تست بازیگری تصورش را هم نمیکردند، اما تعداد کمی از آنها باید با چنین فشاری مثل کیت هرینگتون کنار میآمدند. در طی هشت فصل از این سریال، شخصیت جان اسنو با بازی هرینگتون به یکی از قهرمانهای اصلی داستان تبدیل شد و در آخر هرینگتون را به دردسر انداخت.
تقریبا همزمان با مرگ و تجدید حیات جان اسنو، سلامت ذهنی هرینگتون به خطر افتاد. این میزان از شهرت و محبوبیت باعث آسیبپذیری هرینگتون شده و احساس امنیت را از او گرفته بود. پس از پایان سریال، بازیگر جان اسنو برای مقابله با استرس، فرسودگی و الکل دست به دامن کمک حرفهای شد.
۱۹. مارگو رابی / I, Tonya
من تونیا نقشمارگو رابی
پس از بازی در نقش هارلی کویین در «جوخه انتحار»، مارگو رابی کمی تحتتأثیر نقشش قرار گرفت، اما ظاهرا بازی در «من، تونیا» گرفتاریهای بیشتری برای او داشته است.
بازی در نقش تونیا هاردینگ، اسکیتر نمایشی، نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کرد، اما ظاهرا هزینههایی برای رابی در بر داشت: رابی دچار دیسک گردن شده بود و باید هر هفته امآرآی انجام میداد، اما سلامت جسمی کوچکترین دغدغه برای رابی بود.
این نامزد اسکار آنقدر در نقش گم شده بود که مرز میان کار و زندگی واقعی برای او مبهم شده بود. این پریشانی افکار، سباستین استن بازیگر مقابل او را نیز درگیر کرد. استن نقش همسر تونیا را بازی میکرد. رابی آنقدر درگیر رابطهٔ اجحافآمیز آنها شده بود که بیرون از فضای کار، به استن هم آسیب میرساند.
۲۰. دیلن اوبراین / Maze Runner: The Death Cure
دونده مارپیچ: علاج مرگ
شاید هیچوقت نمیتوانستید حدس بزنید دیلن اوبراین سر صحنهٔ «دونده مارپیچ: علاج مرگ» از یک حادثهٔ فاجعهآمیز جان سالم به در برده است. در یکی از صحنههای بدلکاری دچار اشتباه شد و اوبراین تصادف کرد و صورتش شکست. او سال سختی پس از این حادثه را تجربه کرد و نگران آیندهٔ شغلیاش بود. با این حال، او از این حادثه نکات مثبتی دریافت کرد و متوجه تأثیر چنین وضعیت آسیبزنندهای شد.
۲۱. داکوتا جانسون / Suspiria
سوسپیریا
داکوتا جانسون پیش از بازی در «سوسپیریا»، از شهرت خوبی برخوردار شده بود و توانست این نقش چالشبرانگیز را از آن خود کند. لوکا گوادانینو برای نسخهٔ بازسازی شدهٔ فیلمی با همین نام محصول ۱۹۷۷، نقش اصلی را برای جانسون در نظر گرفت.
جانسون نقش یک رقصندهٔ باله بلند پرواز به نام سوزی بنیون را بازی کرد که تاریکی وجودش جانسون را به دردسر انداخت. پس از پایان فیلم، جانسون به روانشناسش مراجعه کرد تا ابعاد مبهم و دلگیر این شخصیت را از خودش دور کند.
۲۲. کیرا نایتلی / Pirates of the Caribbean
دزدان دریایی کارائیب نقش
کیرا نایتلی پیش از به شهرت رسیدنش، در اولین فیلم «دزدان دریایی کارائیب» جلوی دوربین رفت و احتمالا اکثر ما فراموش کردهایم که نایتلی در «نفرین مروارید سیاه» محصول ۲۰۰۳ تنها ۱۷ سال داشت. این اثر ماجراجویانهٔ دیزنی (و همینطور بازی در کمدی رمانتیک «در واقع عشق») نام این نوجوان را سر زبانها انداخت.
قرار گرفتن در لیست بهترینهای هالیوود در اصل بسیار عالی است، اما برای نایتلی شروع ناراحتیهای روحی و روانیاش بود. نایتلی در مصاحبهای گفت: “وقتی از بیرون به ماجرا نگاه میکنی، فیلمهای مهم را پشت سر هم میبینی و کیف میکنی، اما از درون، فقط انتقادها را میشنوی؛ و من حس بیارزشی داشتم”.
نایتلی پس از رسیدن به شهرتی که بهنوعی یکشبه اتفاق افتاده بود، یک سال از دنیای فیلم کنارهگیری کرد. ترس از تبدیل شدن به سوژهٔ پاپاراتزیها او را منزوی کرد و سه ماه در خانه ماند. به نقل از بیبیسی، شهرت سریع نایتلی، باعث بروز «اختلال استرسی پس از آسیب روانی» (PTSD) در او شد. این اختلال و ترس تا سالها با او باقی ماند.
۲۳. دیانه کروگر / Special Forces
حرامزادههای لعنتی نقش
نقش مکمل دیانه کروگر در «حرامزادههای لعنتی» اثر خونین کوئنتین تارانتینو در ذهن خیلیها باقی مانده است. کروگر در فیلمهای هالیوودی متعددی نیز بازی کرده است. او در فرانسه هم به یک ستاره تبدیل شد (دختر آلمانی-آمریکایی چندزبانه که با هدف مدلینگ به پاریس مهاجرت کرد)؛ جایی که یکی از چالشبرانگیزترین نقشهایش تا به امروز را ایفا کرد.
کروگر در «نیروهای ویژه» نقش یک خبرنگار فرانسوی را بازی کرد که توسط تروریستها گروگان گرفته شد. او مدعی است که پس از این فیلم هرگز مثل قبل نشد. او برای درک بهتر نقش، ۴ ماه با روزنامهنگاران زن که گروگان گرفته شده بودند در ارتباط بود و به شدت تحتتأثیر داستان آنها قرار گرفت.
۲۴. شارلیز ترون / Æon Flux
ایان فلاکس
از سال ۲۰۰۵ به بعد و بازی در «ایان فلاکس»، شارلیز ترون در فیلمهای اکشن زیادی حضور یافت، اما نگرش او نسبت به بدلکاری در فیلم بهشدت افت کرد. ترون برای بازی در نقش اصلی، تا جایی که میتوانست از خودش مایه گذاشت و متاسفانه از ناحیهٔ گردن دچار آسیب شد و فیلمبرداری حدود دو ماه متوقف شد.
این جراحت بهشدت ترون را ترساند و از نظر فیزیکی نیز تا مدتها دچار درد بود. او در سال ۲۰۱۳ به اتاق عمل رفت تا بالاخره از شر این مشکل خلاص شود.
۲۵. کریستینا اپلگیت / Dead to Me
تمام شده نقش
پس از استقبال منتقدان و مخاطبان از سریال «تمام شده»، نتفلیکس ساخت فصل دوم این کمدی سیاه را تمدید کرد. کریستینا اپلگیت نقش زنی را بازی میکند که شوهرش را در حادثهای دلخراش از دست داده و حالا دوستش جودی (لیندا کاردلیانی) به کمک او میآید تا این ماجرا را هضم کند.
اپلگیت در مصاحبهای که با ورایتی داشت، پرده از دشواریهای فیزیکی و احساسی این نقش برداشت. او در یکی از صحنههای فیلم باید میرقصید و، چون ده سالی از رقصیدنش میگذشت، حسابی بدندرد گرفت و قابلیتهای خودش در ۴۷ سالگی را زیر سوال برد.
او برای درک نقشش در این سریال، به افرادی که از دست داده بود فکر میکرد و نیازمند جلسههای مشاوره برای حل کردن موضوعات دردناک زندگیاش شد.
۲۶. جینا دیویس / Thelma and Louise
تلما و لوئیز
جینا دیویس بهشدت خواستاری بازی در نقش تلما در فیلم «تلما و لوییز» اثر ریدلی اسکات بود و از مدیر برنامههایش میخواست تا هر هفته برای گرفتن این نقش با کارگردان مذاکره کند. اصرار او بالاخره پس از یک سال نتیجه داد. این فیلم به نقطه عطف حرفهٔ دیویس تبدیل شد؛ نه برای استقبال منتقدان، بلکه به دلیل الهامبخش بودن آن برای دیویس که خواستار ایجاد تغییرات بزرگی شد.
دیویس پس از اکران فیلم و دیدن واکنش زنان نسبت به آن، متوجه تأثیرگذاری این شخصیت شد و ایدهٔ جدیدی در ذهنش شکل گرفت. او تصمیم به تأسیس «موسسهٔ جینا دیویس در رابطه با جنسیت در رسانه» گرفت و تلاش کرد تا اهمیت تعادل جنسیتی در سرگرمیها و رسانههایی که مخاطب کودک داشتند را مورد هدف قرار دهد.
این مقاله برگرفته از نوشته پاتریک فیلیپس و فیل آرچبولد در سایت looper.com است.
منبع: وبلاگ نماوا
انتهای پیام/