به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، با گذشت ۴۶ سال از عملیات ترور «کمال عدوان، کمال ناصر، و ابو یوسف النجار» فرماندهان جنبش فتح فلسطین در قلب بیروت معروف به «ربیع الشباب» (بهار جوانان)، رژیم صهیونیستی پرده از جزئیات این ترور برداشت.
روزنامه «یدیعوت آحارونوت» که جزئیات این ترور را منتشر کرده در گزارش خود نوشت، کماندوهای ویژه این ترور در سواحل تلآویو آموزش دیدند و بر خلاف آنچه گفته میشود، فکر پوشیدن لباس زنانه را «ایهود باراک» فرمانده عملیات داد. باید گفت این ایده را «داوِد بن العازر» فرمانده وقت ارتش مطرح کرد؛ او میترسید که اگر گروه منحصر به مردان باشد، لو برود و دیگر اینکه لباس زنانه امکان مخفی کردن سلاح بیشتر را فراهم میکرد.
«رونن برگمن» تحلیلگر امور اطلاعاتی روزنامه یدیعوت در این باره نوشت قصهها و شایعات بسیاری درباره عملیات مذکور در سال ۱۹۷۳ منتشر شده است، اما ریشههای این عملیات به سال ۱۹۶۸ و با آغاز عملیات «ربایش هواپیماها توسط فلسطینیها برای وارد کردن مسأله فلسطین به کانون توجهات جهانی» -به گفته وی- باز میگردد که تلآویو را به سمت پاسخگویی متقابل سوق داد.
برگمن افزود: در پی این وضعیت، «قیساریا» (یگان ویژه ترورهای سازمان جاسوسی موساد رژیم صهیونیستی) در سال ۱۹۶۹ یگانی مخفی برای جمعآوری اطلاعات به نام «کیدون» (نیزه) تشکیل داد، اما «گلدا مایر» نخستوزیر وقت مخالف انجام عملیات علیه مقرهای فلسطینی در کشورهای غربی به دلیل احترام به حاکمیت آنها بود تا اینکه در سال ۱۹۷۲ عملیات "مونیخ" (به گروگان گرفتن چند اسرائیلی در المپیک مونیخ توسط گروهی فلسطینی) رخ داد و اسرائیل پس از آن تصمیم گرفت سیاست دفاعی را به هجومی تبدیل کند.
در ادامه این گزارش آمده پس از ترور تعدادی از فعالان فلسطینی در اروپا، تلآویو تمایل به انتقام بیشتر و انجام عملیات در لبنان پیدا کرد و به دستور گلدا مایر برنامهریزی برای عملیاتی در قلب بیروت آغاز شد. در سال ۱۹۷۲ یک جاسوس غیر اسرائیلی آدرسهای مربوط به چهار تن از فرماندهان فلسطینی یعنی «خلیل الوزیر»، کمال عدوان، کمال ناصر و ابو یوسف النجار را در اختیار تلآویو قرارداد.
سازمان جاسوسی موساد برای تکمیل اطلاعات ناقص تصمیم گرفت، یک جاسوس به نام «یاعیل» و با نام مستعار «نلسن» را به لبنان بفرستد، او زنی یهودی از کانادا بود که پس از بستن توافقی با یک شرکت انگلیسی، قصد نوشتن سناریویی تلویزیونی را داشت. نلسن در ۱۴ ژانویه ۱۹۷۳ وارد لبنان شد و پس از چند روز در آپارتمانی اجارهای روبروی برجهای مسکونی محل اقامت فرماندهان فلسطینی مستقر شد و طولی نکشید که دوستان محلیاش به او برای انجام مأموریت تلویزیونی کمک کردند.
نلسن با عینک آفتابی و لباس بلند در منطقه مذکور میچرخید و دوربینی در داخل کیف خود داشت، این دوربین، دکمهای خارجی داشت که با فشار آن عکس گرفته میشود. برخی از این عکسهای گرفته شده را روزنامه یدیعوت برای اولین بار در گزارش خود منتشر کرده که یکی از آنها تصویری نگهبان ساختمانی است که شهید کمال عدوان در آنجا ساکن بوده است.
در ادامه این گزارش آمده جاسوس زن موساد تمام آنچه را که از اتفاقات مربوط به منزل فرماندهان فلسطینی میدید، ثبت میکرد مانند اینکه کی چراغ در واحدهای مسکونی خاموش میشود، کی میخوابند یا اینکه کی خودروها داخل و خارج میشوند. با اطلاعات نلسن، موساد یک آلبوم ویژه هر کدام از فرماندهان فلسطینی مورد هدف تشکیل داد و علاوه بر آن اطلاعاتی درباره ایستگاه پلیس لبنان در منطقه مورد نظر به همراه شرکتهای ویژه اجاره کردن خودروهای لوکس آمریکایی جمع آوری کرد که برای انتقال عناصرش به آن نیاز داشت.
برگمن سپس نوشت: ایهود باراک به عنوان فرمانده یگان ویژه، طرح اولیه (برای ترور) یعنی ورود ۱۰۰ نظامی اسرائیلی به منطقه، خارج کردن تمام ساکنان سه برج مسکونی مورد نظر و شناسایی رهبران فتح از میان آنها را به دلیل خطرناک بودن آن لغو کرد و طرح دیگری جایگزین آن کرد. بر اساس طرح جدید تعداد کمی (از عناصر موساد) به واسطه یگان ویژه ۱۳ دریایی به ساحل بیروت و از آنجا به خیابان «فردان» (که منزل فرماندهان فلسطینی در آن بود) منتقل میشوند و پس از کشتن رهبران فلسطینی، فورا عقبنشینی میکردند.
در ادامه گزارش آمده در ششم آوریل ۱۹۷۳، شش نفر از عناصر موساد با گذرنامههای جعلی وارد فرودگاه بینالمللی بیروت شدند و عملیات آغاز شد. آنها خودروهای آمریکایی اجاره و در یک هتل با نلسن دیدار کردند و این جاسوس زن هر آنچه را که لازم بود، به آنها تحویل داد. دو روز بعد اسم رمز به عنوان «گنجشکها در قفس هستند» را به شش جاسوس موساد اعلام کرد به این معنی که فرماندهان فلسطینی هنگام شب به منزل خود بازگشتهاند. ۱۹ قایق، نظامیان اسرائیلی را شامل ۲۱ نفر از ستاد مشترک ارتش، ۳۴ کماندو و ۲۰ چترباز به سواحل بیروت انتقال داد.
یدیعوت نوشت: اینها تنها نوک پیکان بودند، در پشت سر آنها تعداد زیادی از اسرائیلیها در این ترور نقش داشتند؛ تروری که چه بسا بزرگترین در نوع خود در قرن بیستم بود؛ نیروهای دریایی، زمینی و هوایی با ۳۰۰۰ نفر در حالت آمادهباش بودند و بیشتر آنها درباره جزئیات عملیات چیزی نمیدانستند.
بر اساس این گزارش، زمانی که قایقها به نزدیکی سواحل بیروت رسیدند اعضای یگان ۱۳، نظامیان ستاد مشترک ارتش را به روی دستهای خود گرفتند تا خیس نشوند و لباسهای زنانهای که این مردان پوشیده بودند، آسیب نبیند. «ایهود باراک» که لباس و آرایش زنانه داشت دستور حرکت را به نیروها داد و آنها سوار به یک خودروی آمریکایی اجارهای شدند.
یدیعوت نوشت: خودروهای آمریکایی در فاصله دو خیابان از هدف ایستادند و نظامیان اسرائیلی در ساعت ۱۱ شب به صورت زوج به سمت اهداف میرفتند؛ باراک نیز دست یک نظامی را گرفته بود و مانند یک زوج با حالت رمانتیک قدم میزدند؛ هنوز برخی مردم در خیابان بودند. نگهبانها ساختمانهای مسکونی مورد هدف در خواب بودند و نظامیان اسرائیلی از ساختمان بالا رفتند تا به واحد مورد نظر برسند.
برگمن در ادامه گزارش خود تصریح کرد نظامیان مهاجم در یک لحظه وارد هر سه طبقه هدف شدند؛ یوسف ابوالنجار موضوع را فهمید و به داخل خانه رفت، اما وی و همسرش کشته شدند.
کمال عدوان به هفتتیر خود به سمت مهاجمان شلیک و یکی از آنها را زخمی کرد. کمال ناصر، سلاح کلاشینکوف خود را بیرون آورد، اما هنگامی که یک مرد را به همراه یک زن دید متردد شد و به خاطر همین تردید، بهایی سنگین داد و سربازی که لباس زنانه پوشیده بود از زیر لباس خود یک سلاح «عوزی» بیرون آورد و وی را کشت.
انتهای پیام/
منبع: فارس
چون ظاهر و باطن "زن"ها برای حیله گری و فریبکاریست
مخصوصا "بانوان" امروزی
مرگ بر اسرائیل
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل