غلامرضا موسوی تهیه کننده گفت:زمان انقلاب، ما در سینما فقط سالی دو تا فیلم خوب داشتیم، ولی فضای انقلاب باعث شد که سینما دوباره شکل بگیرد.

موسوی:با سینمای ورشکسته روبرو بودیم/انقلاب باعث شد،سینما دوباره شکل بگیردبه گزارش خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، تغییر و تحولات و به خصوص انقلاب در هر کشوری روی جزء به جزء جامعه اثر می‌گذارد و صنعتی مانند سینما از این قاعده مستثنی نیست،در این راستا و به بهانه چهل سالگی انقلاب و سینمای انقلاب، سراغ یکی از تهیه کنندگان سینما رفتیم و با او گفتگو کردیم که در ادامه می خوانید.

دستاورد سینمای انقلاب در این چهل سال چه بوده است؟

وقتی انقلاب شد ما در سینما فقط در سال دو تا فیلم خوب داشتیم و فشار فیلم های خارجی برای اکران، محتوای فیلم سینما را از بین برده بود ولی فضای انقلاب باعث شد که سینما دوباره شکل بگیرد.

سینمای ایرانی بعد از انقلاب شکل گرفت؟

 بعد از انقلاب شاهد راه انداری سینمای واقعی ایران هستیم و این راه اندازی مدیون معاونت سینمایی آقای انوار و سید محمد بهشتی و محمد مهدی حیدریان بود. آنها توانستند با برنامه ریزی‌ به سینمای ایران شکل جدید و ویژه‌ای بدهند تا ما با سینمای جدیدی روبرو شویم. حتی فیلم‌هایی که به اصطلاح کار هنری نبود هم قابل مقایسه با فیلم‌های قبل از انقلاب نبودند یعنی کمتر در این سینما ساده انگاری وجود داشت.

کارگردان سالاری وجود دارد؟

پس از انقلاب، کارگردان جایگاه خودش را پیدا می‌کند عوامل حرفه‌ای که قبلا کمتر جدی گرفته می‌شدند مثل تدوینگر، منشی صحنه، مدیر تولید و... به کار اضافه می‌شوند، اما تنها انتقاد به این روند به گمان من، بخش کارگردان سالاری است و طول می کشد تا تهیه کننده بتواند به جایگاه اصلی خود برسد.

سینمای ایران در همه زمین‌ها پیشرفت داشته است

در بخش‌های مختلف چه پیشرفت‌ها و چه عقب گردی داشتیم؟

تقریبا سینمای ایران در تمام زمینه‌ها پیشرفت داشته است اگرچه با سینمایی که بتواند با مردم ارتباط دقیق تری برقرار کند کمتر روبرو بودیم یعنی تماشاچی نقش کمتری در تولیدات اولیه داشت، اما به تدریج به لحاظ کیفی توانستیم رشد قابل ملاحظه‌ای در سینما داشته باشیم.

سینماگران ما توانستند آدم‌های جدی تری باشند و بخش اعظمی که اوایل کار آمدند و توانستند نتیجه خوبی هم بگیرند بچه‌هایی بودند که از سینمای آماتوری (فیلم‌های ۸ میلیمتری) وارد سینمای حرفه‌ای شدند و فیلم خوب ساختند مثل کیانوش عیاری، ناصر غلامرضایی، مهدی صباغ زاده، فریدون جیرانی و... ضمن اینکه در بقیه موارد مانند فیلمبردار و... آدم‌های حرفه‌ای آمدند.

سینمای ایران بعد از انقلاب رشدی را تجربه می‌کند و به سمتی می‌رود که یک زایش جدیدی در همه زمینه‌ها محسوب می شود. شاید تنها مشکل آن زمان، عدم قهرمان سازی  بود .اگر از همان اوایل برای اینکه مردم را بهتر با سینما آشتی دهیم، فیلم‌های جذاب پرمخاطب و استاندارد ساخته می‌شد، می توانست تماشاچی بیشتری جذب کند اما این تجربه پس از انقلاب اتفاق افتاد البته باز هم در زمینه‌هایی رشد و در مواردی تجربه خوبی نداشتیم.

مدیران نسبتا موفقی داشتیم

بخش مدیریت سینما چگونه است؟

وقتی آقای کلهر سرکار آمد همه چیز از هم گسسته بود اما او سعی کرد کار را به خوبی شروع کند، تولید برخی از فیلم‌های خوب آغاز می‌شوند و آثاری مانند آفتاب نشین‌هایی که با آقای صباغ زاده، جیرانی و امکانیان کار کردیم،در زمان آقای کلهر انجام شد.

بعد که آقایان انوار، بهشتی و حیدریان آمدند، سینما را راه اندازی کردند و به روایت عبدالله اسکندری، مدیر‌های دیکتاتور، اما دلسوزی بودند و تا یک برهه زمانی مدیریت، خوب بود اما به گمان من بعد از ۳، ۴ سال باید به سمتی که سینما بتواند روی پای خودش بایستد پیش میرفت.

من یادم است زمانی که آقای انوار از معاونت سینمایی کنار رفتند ، به او گفتم ما در بخش خصوصی یاد نگرفتیم، بعضی از کارها را خودمان انجام بدهیم. مثلا یاد نگرفتیم باید با نمایندگان خودمان صحبت کنیم، یاد نگرفتیم نگاتیو را خودمان وارد کنیم، این موضوع در حالی که یک تعریف بود یک اشکال هم محسوب می‌شود از سویی طبیعتا آقای فریدزاده، چون از تلویزیون آمده بود علی رغم حسن نیتی که داشت خیلی نتوانست اقدام خوبی انجام بدهد، اما بعد از او آقای ضرغامی که از معاونت شهرستان‌های وزارت ارشاد به معاونت سینمایی آمد، کارهایی انجام داد که موفق بوده است.

به نظر من اشکال ما در زمان آقای ضرغامی این بود که باید برنامه‌های بیشتری پیشنهاد می‌دادیم. اگر ما می‌توانستیم برنامه‌های بهتری پیشنهاد بدهیم قطعا می‌توانستیم نتیجه بهتری هم بگیریم. زیرا بواسطه او و با نفوذی که در مجلس و هیات دولت داشت می‌توانست برای سینما اتفاقات خوبی را رقم بزند.

ضرغامی در زمینه تولید با بچه‌ها راحت‌تر کار می‌کرد و ما هم مشکلات کمتری داشتیم البته به نظر من می‌توانستیم از بخش یکپارچگی قضیه استفاده بهتری کنیم.

بهترین مدیریت زمان چه کسی بود؟

یکی از بهترین دوره‌ها دوره شادروان سیف الله داد بود. زمان او شاید یکی از درخشان‌ترین زمان سینمای ایران محسوب شود. عدالت نسبی در مورد وام‌ها رخ داد و به طور کلی چون خودش از سینمای ایران حرکت کرده و به مدیریت رسیده، تا زمانی که بود کارهای بسیار خوبی برای سینما انجام داد.

 آقای جلوه با حسن نیت بهتری کار کرد و دقیق‌تر بود و نتیجه اش هم بد نشد. آقای شمقدری در دوره‌ خود براساس دید و نگاه خودش حرکت کرد، اما آن نگاه و دید با نگاه و دیدی که سینمای ایران داشت، همسان نبود. او قصد انجام کارهای بنیادین برای سینما داشت، اما این موضوع، نیاز به پیگیری و استمرار داشت، ولی در دولت دهم همه و البته  معاونت سینمایی فاقد این موضوع بود.

 همه این دوستان حسن نیت داشتند، اما برای کارهای بنیادین حسن نیت به تنهایی کافی نیست، چون نیاز به آگاهی، دانش و تیم تحقیقاتی وسیع داشت تا بتواند خروجی گسترده‌ مثبتی داشته باشد.

آقای ایوبی چند وقتی طول کشید تا بتواند به شرایط سینمای ایران مسلط شود، حیدریان برای مرتبه سوم آمده بود و برنامه‌های خیلی خوبی داشت و البته سینمای ایران هم دچار تغییرات و ویژگی‌هایی شد.

بحث این است که همه دوستان می‌خواهند کار کنند، اما همیشه همه چیز بر وفق مراد نیست، از طرفی ما در کشوری زندگی می‌کنیم که همه خود را به خصوص در امور فرهنگی صاحب نظر می‌دانند و در این شرایط مدیریت راحت نیست.

سینمای ایران در زمینه سینمای انقلاب خوب عمل کرده است

تاثیر سینما بر فرهنگ و جامعه چیست؟

اگر هدف سینمای انقلاب آن چیزی است که من احساس می‌کنم، باید به آن بهای بیشتری داده شود سینمای انقلاب یعنی سینمای سالم و سرشار از زندگی، سینمایی که سعی کند مردم را با ساده‌ترین و صمیمانه‌ترین و کم اثر‌ترین نوع خطر آشنا و سرگرم کند. سینمای ایران در این زمینه خوب عمل کرده و این را در مجموع عرض می کنم که حتما خطا هم وجود داشته، اما معمولا ده درصد خطا، در کاربزرگی مثل تولید فیلم سینمایی خیلی جایگاه خاصی ندارد، یعنی ما به سمت سینمای سالم حرکت می کنیم و خانواده‌ها با خیال راحت می‌توانند همه نوع فیلم را ببینند به جز دو سه مورد استثنائی یا شاید سالی یکی دوتا استثناء، برای گروه سنی خاص، شاید در موارد دیگر، شاهد این اتفاق نباشیم.

سینمای انقلاب یعنی سینمای زندگی

تعریف شما از سینمای انقلابی چیست؟

سینمای انقلاب یعنی سینمای زندگی و سینمایی که قادر به آفرینش سرگرمی مفید برای مردم باشد و اگر سلامت سینما را در نظر بگیریم سینمای انقلاب می‌تواند همین باشد. سینمای انقلاب به گمان من فقط این نیست که کسی برود و فیلم در مورد روز‌های انقلاب، جنگ و دفاع مقدس بسازد البته این‌ها لازم است و خوب هم هست، اما راستگویی و سلامت کار، سینمای اسلامی است و ما از این نظر سینمای انقلاب را داشته و داریم.

چرا از دهه شصت و هفتاد به عنوان دهه ماندگار و تاثیرگذار سینما یاد می‌کنند؟

همیشه سینما و فیلم خوب در دراز مدت است که ماندگار می‌شود یعنی دو دهه دیگر با فیلم‌هایی روبه رو خواهید بود که در دهه ۸۰ و ۹۰ ساخته و ماندگار شده است، فیلم ماندگار را در همان سالی که ساخته شده کمتر به عنوان فیلم ماندگار نام می‌برند. طبیعی است که ما دهه ۶۰ و ۷۰ فیلم‌های خوبی داشتیم که در طول سال‌ها ماندگار شدند.

فیلم انقلابی تعریف دارد؟

همانطور که گفتم سینما، تنها سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیست هر فیلمی که سالم و سلامت باشد، صداقت در آن موج بزند و سعی کند مردم را به سمت کار‌های خیر پیش ببرد، فیلم انقلاب است، حتی فیلم‌های اجتماعی از این مایه هم داریم البته باید گفت بخش خصوصی به دلیل هزینه های سنگین دفاع مقدس و انقلاب، امکان ساخت آن را ندارند و  فقط باید سازمان‌هایی مثل اوج تولید آن‌ها را برعهده بگیرند و با همکاری بخش خصوصی کار‌های بهتری تولید کنند.

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.