به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه تلویزیونی الجزیره قطر به بهانه پرونده ناپدید شدن جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد نظام سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول، برنامه ماوراء الخبر شب گذشته خود را به بررسی تغییرات و تحولات عرصه سیاست عربستان در دوران ولایت عهدی محمد بن سلمان اختصاص داد.
مجری برنامه در آغاز تصریح کرد، از زمانی که ستاره اقبال محمد بن سلمان در عربستان طلوع کرد این کشور چالش های متعددی را تجربه نمود، این چالشها از جنگ علیه یمن تا ایجاد بحران در شورای همکاری خلیج فارس و از آنجا تا سیاست های عربستان در عراق و لبنان، تنش در روابط با کشورهای عربی و غربی، پیگرد برخی از اعضای خاندان حاکم یا بازداشت تعدادی از چهره های دینی میانهرو در داخل عربستان و در مورد اخیر پرونده ناپدید شدن خاشقجی گسترش پیدا کرد تا مجموعه این اتفاقات و تصمیمات موانع و چالش هایی را در حوزه سیاست داخلی و خارجی این کشور به وجود بیاورد.
در ادامه فاطمه التریکی، گزارشگر الجزیره اعلام کرد، ناپدید شدن خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول همانند سنگی بود که به سوی آئینهای شکسته اما فرو نریخته، پرتاب شد تا این بار این آئینه که همان چهره عربستان است به شدت فرو بریزد، اتفاقی که واقعیتهای عجیب آن هر روز آشکارتر میشود. عربستان قدرت دفاع از خود را ندارد و حتی در استدلال هایش بسیار سست عمل کرده است. این معضل تا جایی پیش رفته است که درهای نمایندگی سیاسی این کشور در کشوری دیگر به روی بازرسان جنایی گشوده می شود تا بازرسان در این مکان سیاسی در پی یافتن دلایل و مستندات یک جنایت باشند. جنایتی که آثار فاجعه بارش بر حوزه سیاست عربستان باقی خواهد ماند و این موضوعی است که شاید هیچگاه در مخیله شاهزاده و ولیعهد عربستان نمیگنجید.
شاهزاده محمد بن سلمان، وزیر دفاع بود که عربستان از شکلگیری ائتلافی با هدف جنگ با انصارالله یمن خبر داد، او در دومین سال درخشش ستاره اقبالش به ولایت عهدی رسید و از توانمندیاش برای پایان جنگ یمن در دو روز سخن گفت اما جنگ یمن امروز در چهارمین سال خود به سر می برد و هنوز پایان نیافته به جز اینکه اوضاع مردم یمن هر روز فاجعه بارتر می شود و در مقابل هزینه اخلاقی و مالی این اقدام هر روز گران تر از دیروز گریبان عربستان را می گیرد و حتی این کشور را مجبور می کند تا دست به دامان آمریکا شود. هر چند در مقابل، عربستان در یک هفته چهار بار با پاسخی از ترامپ مواجه می شود که ادبیاتی متفاوت در آن مشهود است، پاسخی که این سئوال را به ذهن می آورد، به راستی با این شرایط سرنوشت عربستان در یمن چه خواهد شد؟
ولیعهد عربستان با در پیش گرفتن سیاست محاصره و تحریم قطر به سیاستهای اشتباه خود ادامه داد. پس از آن نوبت به خاندان حاکم بر عربستان رسید، او برخی شاهزادگان برجسته و بازرگانان معروف را در هتل ریتز کارلتون بازداشت کرد و با این کار هراسی را در دل سرمایهگذاران در عربستان به وجود آورد، هنوز چند روزی از این اتفاق نگذشته بود که قضیه بازداشت سعد الحریری، نخستوزیر لبنان به وجود آمد تا این بار عربستان شاهد ریزش همپیمانان سنی خود در لبنان باشد.
در بعد داخلی، سیاست عدم شفافیت در اطلاع رسانی موجب شده است تا همچنان ابعاد مبهم زیادی در حوزه داخلی عربستان وجود داشته باشد با این حال برخی از شیوخ میانهرو به زندان افتادند، برخی از فعالان حقوق زنان هم سرنوشت شیوخ میانهرو را پیدا کردند تا با این روش دهانها بسته بماند. در این مدت به دلیل آنکه در بعد فکری، دینی، سیاسی و اقتصادی، عربستان شاهد حاکمیت منطق نبود شرایط این کشور بسیار پرنوسان و بارها بر دوش این کشور بسیار سنگین تر شد، این روند حتی در نوع تعامل با شرکت نفت داخلی که اصلی ترین منبع درآمد عربستان است تاثیرگذار بود. به طور کلی تاثیر این اتفاقات به ویژه رویداد اخیر در کنسولگری را می توان در این اتفاق دید که پادشاه عربستان شخصا با رجب طیب اردوغان تماس تلفنی می گیرد تا با او موضوع ناپدید شدن خاشقجی را بررسی کند، یعنی با رئیس جمهور کشوری تماس میگیرد که از گزند تصمیمگیری ها دوران جدید عربستان در امان نمانده است. با این شرایط این سئوال مطرح می شود که چه کسی عربستان را به این روز انداخت و چه کسی این کشور را از این شرایط خارج خواهد کرد؟
انتهای پیام/
مردابی ک هر چه دست و پا بزنه پائین تر میره
دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره
کمی تحمل تا آن شاالله شاهدسقط شدن آل سعود باشیم
کشوری آشفته و بهم ریخته با زیر ساخت های ضعیف و توان صنعتی و کشاورزی بسیار پایین که در حد و اندازه های یک کشور عقب مانده از لحاظ شاخصهای پیشرفت است