به گزارش خبرنگار حوزه  تحولات منطقه گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روز دوشنبه همین هفته بود که مایک‌ پمپئو‌ وزیر امور خارجه ایالات‌ متحده‌ آمریکا‌ از استراتژی‌های جدید این کشور درباره ایران رونمایی‌ کرد. او ضمن دفاع از خروج ترامپ‌ از بر‌جام مدعی شد این توافق جهان را ناامن‌ و در معرض‌ تهدیدات گوناگون قرار‌ داده بود!

وزیر امور خارجه ایالات‌ متحده آمریکا در حالی شروط‌ 12 گانه‌ واشنگتن‌ در خصوص ایران را مطرح کرد که سراسر سخنانش‌ چیزی جز توهم  و عدم درک‌ قدرت‌ جمهوری اسلامی نبود. در حقیقت‌ استراتژی‌های به اصطلاح جدید ایالات‌ متحده در خصوص ایران خالی از استقلال‌ و منطق‌ بود و بر اساس قدرت هژومونی‌ و نظامی آمریکا بنا شده و بخشی از شروط‌ و راهبرد‌های آمریکا بطور خاص مربوط به سیاست‌های منطقه‌ای ایران بود.

وزیر خارجه سبک‌ مغز آمریکا‌ که سابقه‌ای جز انجام فعالیت‌های جاسوسی‌ در CIA نداشته‌، در اظهار نظری گستاخانه‌ به سیاست‌های به حق منطقه‌ای ایران تاخت‌ و برای جمهوری اسلامی باید و نباید مشخص کرد.

در بخشی از این راهبردها آمده است:

ایران باید به حمایت از تروریسم‌ و گروه‌های تروریستی‌ مثل حزب‌الله، حماس‌ و جهاد اسلامی فلسطین‌ پایان دهد و تأمین مالی این گروه‌ها را متوقف سازد!

ایران باید اقدامات خود در رابطه‌ با دخالت‌ در اوضاع فلسطین‌ در درجه اول و لبنان‌، سوریه‌ و عراق در درجه‌ دوم را متوقف سازد.

ایران باید از سوریه‌ عقب‌نشینی کامل کند و به حضور نظامی خود در این کشور پایان دهد. این در حالی است که همکاری میان ایران و سوریه از همان بدو انقلاب اسلامی آغاز شد و حتی در سال‌های جنگ تحمیلی و پس از آن تاکنون ادامه یافته است و این چیزی نیست که به آمریکا ربطی داشته باشد. همچنین در مورد عراق باید این نکته را متذکر شد که بیشترین عصبانیت آمریکا از این نکته است که چرا ایران به یاری عراق شتافت و تروریست‌های پرورش یافته آمریکا و اسرائیل را زمین‌گیر و سپس از شهرها اخراج کرد.

هم اکنون هم در عراق مجلس و دولت این کشور با برگزاری انتخابات توسط مردم این کشور انتخاب می‌شوند. در واقع واهمه آل‌سعود و آمریکا از نزدیکی و اتحاد هر چه بیشتر ملت‌های عراق، لبنان، سوریه ، یمن و ایران است. 

ایران باید دست از حمایت از حوثی‌های یمن‌ برداشته و تجهیز تسلیحاتی‌ آنها را متوقف سازد.

ایران باید به حمایت از طالبان  و دیگر گروه‌های تروریستی در افغانستان پایان دهد.

ایران باید رفتارهای تهدیدکننده‌ علیه همسایگان‌ خود را کاهش دهد، چراکه بسیاری از آنها متحدان‌ آمریکا هستند.

بررسی موردی این راهبردها و توهمات‌ نشان‌دهنده این است که شروط ادعایی ایالات متحده و وزیر خارجه‌اش کاملاً در راستای خدمت به رژیم  صهیونیستی‌ و دفع نفوذ منطقه‌ای ایران است، چراکه به نظر می‌رسید در این سخنرانی پمپئو‌ در نقش سخنگوی نتانیاهو‌ انجام وظیفه‌ می‌کرد؛ در حقیقت این اظهارات نشان‌دهنده عزم جزم ایالات‌ متحده برای براندازی‌ نظام‌ جمهوری اسلامی است.

همچنین به نظر می‌رسد هدف از چنین اظهاراتی‌ ایجاد ترس در بطن  مردم ایران و مسئولان است، چراکه یانکی‌ها از طرفی در صدد هستند با فشارهای خود ایران را وادار به مذاکره مجدد و تحمیل‌ خواسته‌های زیاده طلبانه‌ خود کنند و از طرفی دیگر با اعمال تحریم‌های جدید ملت ایران را تحریک‌ کنند که دست به اقدامات اعتراضی‌ زده تا به اصطلاح‌ جمهوری اسلامی پابند مسائل داخلی خود شده و از سیاست‌های منطقه‌اش دست بر دارد؛ از این رو روشن است تمامی این شروط در راستای براندازی نظام جمهوری اسلامی است.

اما در پاسخ به تاخت و تازهای وزیر خارجه‌ آمریکا نکاتی شایان‌ توجه است

نخست اینکه جمهوری اسلامی در پاسخ به درخواست‌ دولت‌های قانونی سوریه و عراق‌ در این کشورها حضور مستشاری‌ داشته است؛ حضوری که در راستای مبارزه  با تروریسم‌ و تأمین امنیت در منطقه‌ صورت گرفته است، تروریستی که آمریکا بعنوان بزرگ‌ترین حامی آن شناخته می شود؛ در حقیقت جمهوری اسلامی در راستای اهداف خیرخواهانه‌ و نه توسعه‌ طلبانه‌ در منطقه‌ هزینه‌های زیادی‌ پرداخت کرده است، هزینه‌هایی که شهادت‌ مدافعان‌ حرم تنها بخشی از آن است.

حال چگونه ایالات‌ متحده‌، ایران را متهم به ناامنی و دخالت در این کشورها می‌کند، در حالی که خود مسبب‌ صدور، تجهیز و حمایت از ترور‌یسم در این کشورها بوده است. جواب روشن است، پمپئو‌ در مسند‌ ریاست‌ سازمان‌ جاسوسی‌ آمریکا‌ ضربه‌های سنگینی‌ از جمهوری اسلامی‌ و محور مقاومت‌ در عراق و سوریه  خورده، ضربه‌هایی که نتیجه آنها چیزی جز شکست توطئه‌های‌ آمریکای‌ جنایتکار‌ نبوده است، چراکه این دولت استکباری‌ با جنگ و ناامنی‌ در این کشورها در صدد محاصره‌ و نابودی‌ محور مقاومت‌ بوده است، سیاستی‌ که با حضور به موقع ایران‌ به درخواست‌ سوریه و عراق‌ به شکست‌ انجامید.

دوماً حمایت از حزب‌الله لبنان‌ و جنبش جهاد اسلامی فلسطین‌ در راستای حمایت از محور مقاومت و مبارزه با اشغالگری‌ صهیونیست‌ها بوده است. سیاست جمهوری اسلامی به گفته امام خمینی (ره) حمایت از مظلوم‌ در مقابله با ظالم بوده، در نتیجه حمایت مادی و معنوی از محور مقاومت سیاست‌ همیشگی جمهوری اسلامی است که هیچگاه در آن تجدیدنظر‌ نخواهد شد.

سوما اظهارات بی اساس پمپئو‌ درباره ارتباط ایران با گروه طالبان آنقدر مضحک‌ است که نیازی به پاسخگویی ندارد، چراکه بر همگان مشخص است ایالات‌ متحده‌ در شکل‌گیری و حمایت از این گروه‌های تروریستی‌ نقشی راهبردی داشته و همواره از آنها در راستای‌ نیل‌ به اهداف‌ خود استفاده کرده است.

چهارم ادعای‌ تسلیح‌ حوثی‌ها توسط‌ ایران و دخالت‌ جمهوری اسلامی در یمن‌ هم غیرواقعی و بی اساس است، چراکه اولاً‌ جمهوری‌ اسلامی در ابتدای بحران یمن‌ و تجاوز نظامی غیرقانونی‌ عربستان‌، طرح سیاسی‌ منصفانه‌ای را برای حل بحران موجود ارائه کرد و هرگز به دنبال دخالت در امور داخلی این کشور نبود، ثانیاً با محاصره‌ کامل دریایی و هوایی یمن‌ توسط اعتلاف‌ سعودی‌ جمهوری اسلامی چگونه می‌تواند اقدام به تجهیز حوثی‌ها نماید؟

پنجم ایالات‌ متحده در حالی ادعا‌ کرده است ایران در امور کشورهای همسایه‌ خود دخالت‌ می‌کند و اقدامات‌ بی ثبات کننده‌ای در قبال آنها انجام می‌دهد که چنین چیزی کذب‌ محض‌ است، در حقیقت جمهوری اسلامی نه تنها هیچگاه‌ در امور کشورهای همسایه خود دخالتی‌ نداشته ، بلکه از قضا‌ کشورهایی نظیر امارات‌ و عربستان سعودی‌ بوده‌اند که در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت کرده و با دلارهای‌ نفتی خود سیاست‌‌های آنها را تعیین می‌کنند.

همانطور که گفته شد راهبردهای‌ ایالات‌ متحده علیه سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی کاملاً در راستای نقشه راهبردی دولت این کشور برای براندازی جمهوری اسلامی است. راهبردهایی که هم‌ راستا با دیگر استراتژی‌های واشنگتن‌ در حوزه‌های دیگر است، ضمن اینکه تمام این استراتژی‌ها در خدمت کمک به رژیم‌ صهیونیستی‌ برای ادامه اشغالگری‌ و تعویق‌ نابودی‌ این رژیم است.

در هر حال سخنرانی پمپئو‌ در اندیشکده‌ هریتیج‌ چیزی جز آمال‌ و آرزوهای هیئت‌ حاکمه‌ آمریکا‌ نبود، توهماتی‌ که قطعاً برای ایالات‌ متحده نتیجه عکس‌ خواهد داشت و دولت‌ و ملت ایران متحد‌تر از همیشه طومار‌ چنین گستاخی‌هایی را در هم خواهند پیچید، چراکه تاریخ همواره گواه بوده است ملت ایران پاسخی کوبنده به تهدیدات‌ می‌دهند و خللی‌ در اهداف آنها ایجاد نمی‌شود.

راهبرد ایالات متحده آمریکا در تغییر نظام های سیاسی در سطح جهان بر دو نوع است: دخالت آشکار نظامی، اقدام از طریق سازمان سیا که شاید این مسئله به انتخاب رئیس سیا به عنوان وزیر امور خارجه هم ارتباط داشته باشد.

شاید بهتر باشد که یانکی‌ها به این سوال پاسخ دهند که حضور فیزیکی و نظامی پرهزینه و پرهیاهویشان در این منطقه، تأسیس پایگاه های نظامی متعدد در منطقه و تلاش جهت گسترش آنها و تأسیس پایگاه های جدید، رزمایش های نظامی پیچیده با مشارکت کشورهای منطقه، دخالت صریح و مداخله جویانه در مسائل داخلی کشورها و نیز دخالت در روابط سیاسی و اقتصادی منطقه، انعقاد قراردادهای سنگین تجاری و معاهده نامه های سیاسی- اقتصادی - امنیتی با دولت های همسو در منطقه، فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه و تبدیل خاورمیانه به انبار تسلیحات آمریکایی، حداقل ۳ جنگ و اقدام نظامی مستقیم و گسترده در منطقه و در سال های اخیر (جنگ خلیج فارس، حمله به افغانستان و جنگ عراق)، جنگ روانی و تهاجم سنگین و گسترده فرهنگی در منطقه، ترویج مؤلفه های فرهنگی غرب در میان ساکنین منطقه بویژه جوانان برای رسیدن به کدام هدف و مقصود است؟

تنها بخش کوچکی از کارنامه سیاه آمریکا در منطقه که ایران را عامل بی‌ثباتی در منطقه می‌داند

در حالی که همه این تحرکات و اقدامات، علاوه بر تحمیل هزینه های سرسام آور بر اقتصاد آمریکا و نیز کشورهای منطقه، با مخالفت های روزافزون و آشکار مردم، گروه های سیاسی و نهادهای فعال آمریکا و نیز مخالفت های جهانی مواجه بوده است، اما سیاستمداران کاخ سفید، به لحاظ اهمیت و حساسیتی که برای اهداف خود در خاورمیانه قائل اند، همچنان بر راهبرد خود در منطقه خاورمیانه پافشاری و اصرار دارند.

حتی شکست های خفت بار سیاست های آنان در این منطقه که خاورمیانه را به باتلاقی خودساخته تبدیل نموده که آمریکا در آن گرفتار شده، نیز مانع تلاش کاخ سفید در رسیدن به اهداف خود نگردیده است و ماجرا زمانی جالب‌تر می شود که همین کشور به جمهوری اسلامی ایران تهمت دخالت می‌زند.

سابقه نشان داده که آمریکایی‌ها خروج از برجام هم رضایت نخواهند داد و اگر کشورمان قدمی عقب‌تر بگذارد، قطعا آنها خواسته‌های جسورانه دیگری را مطرح خواهند کرد و این چرخه ادامه خواهد داشت تا همان بلایی را بر سر ایران و ایرانی بیاورند که بر سر برخی مردم منطقه آوردند.

انتهای پیام/