پس از شکستهای دامنه دار و مداوم عربستان سعودی در تحقق اهداف مختلف منطقهای به ویژه در سوریه و نقش ثبات زدای شخص بن سلمان در خاورمیانه، مقامات آل سعود بر آن شدند که در برخی از مسائل از قدرت نرم و یا به عبارتی دیگر از دیپلماسی دلار استفاده کنند. مصداقهای زیادی در ارتباط با استفاده عربستان از دلارهای نفتی برای اعمال نفوذ در مجامع مختلف و خریدن کشورها وجود دارد؛ مصداقهایی که با افشا شدن تک به تک آنها ، همگان به نقش این کشور در رابطه با زد و بندهای سیاسی پی بردند.
در این گزارش بر آنیم تا با بررسی موردی نقش دلارهای نفتی آل سعود در مسائل مختلف منطقهای و بین المللی نگاهی گذرا به زد و بندهای سیاسی این کشور داشته باشیم.
پس از ویرانی و تخریب گسترده اراضی عراق در نتیجه حمله تروریستهای مورد حمایت محور عبری - عربی - غربی و همچنین حملات هوایی ائتلاف به اصطلاح ضد داعش به محوریت ایالات متحده که منجر به ویرانی زیرساختهای عراق شد، دولت عراق و مقامات این کشور در دوران پساداعش درصدد بازسازی و تأمین مالی پروژههای اقتصادی این کشور برآمدند. در این بین رژیم آل سعود یکی از کشورهایی است که برای بازسازی و تأمین مالی پروژههای زیرساختی عراق اعلام آمادگی کرده است؛ البته با شرط و شروطی که مدتی پیش انور عشقی یکی از مقامات مشاور عربستان به آنها اشاره کرده است.
وی گفته که عربستان در صورتی در بازسازیهای عراق شرکت میکند که از سرنوشت کمکهای مالی خود به این کشور مطلع باشد، او با این ادعا که ایران بغداد را تحت سیطره خود دارد به همین دلیل باید از سرنوشت کمکهای خود مطلع باشد این بحث را مطرح کرد. به نظر میرسد دولت سعودی به بهانه کمک و مشارکت در زمینه بازسازی عراق در پی اعمال نفوذ در این کشور است، اعمالی نفوذی که به خصوص در انتخابات پارلمانی عراق و در راستای حمایت از گروههای واگرای این کشور و تبلیغات گسترده و کمکهای مالی به این کشور است.
نکته قابل توجه در مورد نقش دیپلماسی دلار در عراق به این موضوع برمیگردد که آل سعودی که از کسری بودجه شدید به دلیل کاهش قیمت نفت به دلیل جنگ یمن و همچنین حمایتهای مالی ریاض از تروریستها در منطقه رنج میبرد، چگونه در پی کمکهای مالی گسترده در عراق می باشد، این موضوع بیانگر آن است که ریاض در پشت پرده، اهداف کلان و محرمانهای در رابطه کمکهای مالی به عراق دارد که هشیاری بغداد و جریانهای تاثیرگذار در این کشور را میطلبد.
پس از اتفاقات مربوط به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد، فضاسازی آل سعود در این رابطه و هجمه رسانهای علیه ایران، این کشور در پی اعمال نفوذ در برخی کشورهای عضو اتحادیه عرب برآمد تا با کمکهای مالی خود به این سرسپردگان، زمینه اعمال فشار به جمهوری اسلامی را فراهم کند.
در همین راستا پس از تعطیلی سفارت این کشور در تهران، برخی کشورهای فقیر آفریقایی و همچنین کشورهایی که کمترین میزان تجارت را با ایران دارند (مانند سودان و جیبوتی)، با گرفتن دلارهای نفتی سعودی علیه ایران موضعگیری کرده و کشورمان را به قطع روابط سیاسی تهدید کردند؛ هر چند که تجربه نشان داد این دلارها تاثیر ملموسی در شرایط سیاسی علیه ایران نداشته است.
حدود دو سال پیش بود که سازمان ملل با انتشار گزارشی عربستان را به دلیل کشتار کودکان در فهرست سیاه خود قرار داد، اما ناگهان در چرخشی معنادار دبیرکل وقت در پی تهدیدهای ریاض مبنی بر قطع کمکهای مالی و فشار گسترده دیپلماتیک نام این کشور را از فهرست ناقضان حقوق کودکان خارج کرد؛ عربستان که در این فهرست به عنوان مسئول حدود ۶۰ درصد از تلفات کودکان در جنگ یمن معرفی شده بود، توانست با دیپلماسی دلار، نام خود را در چهار روز از این لیست خارج کند و این تغییر حکم، صلح را قربانی دلار سعودی کرد.
عربستان سعودی همواره همسو با ایالات متحده در پی کاهش نفوذ منطقهای ایران و عدم انتفاع جمهوری اسلامی از برجام عمل کرده است؛ این کشور با خرید جنگافزارهای کلان و منعقد کردن قراردادهای چندصد میلیارد دلاری درصدد جلب حمایت آمریکا از خود و در نتیجه تضعیف برجام برآمده است. ریاض با فضاسازیهای تبلیغاتی و لفاظیهای پوچ و بیاساس در پی اعمال فشار بر تهران است و این سیاست را با خرج دلارهای نفتیاش به پیش میبرد ،چرا که این کشور با هزینه کلان مالی به دنبال یارکشیهای منطقهای و بینالمللی علیه کشورمان است، به همین دلیل است بن سلمان در تورهای جهانگردی خود با مقامات سیاسی کشورهای تاثیرگذار دیدار کرده و قول کمکهای مالی سنگین به آنها داده و میدهد.
ریاض در راستای همین سیاست، در پی اعمال نفوذ در کشورهای اروپایی برای اعمال فشار گسترده سیاسی و دیپلماتیک علیه تهران بوده است تا جایی که برخی مقامات اروپایی را هم به واکنش واداشته، نظیر پاسخی که امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه به بن سلمان داد و اظهار کرد که پاریس در تجارت و رابطه سیاسی با کشورهای دیگر مستقل عمل میکند و تاثیرپذیر نیست.
موضوع حمایتهای سیاسی و مالی از گروههای تجزیهطلب و تروریستها در ایران به روزها و ماههای اخیر برنمیگردد، از همین رو عربستان سعودی به عنوان بزرگترین حامی این گروهها در پی ایجاد تنش درگیری و ناامنی در مرزها و عمق خاک جمهوری اسلامی ایران بوده و در این مسیر از هیچ اقدامی دریغ نکرده است تا جایی که بن سلمان و مقامات سعودی عملا تهران را به ایجاد ناامنی در مرزها و پایتختش تهدید کردند، تهدیداتی که در اقدام تروریستی در خردادماه 96 در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل (ره) نمود پیدا کرد.
علاوه بر آن همین چند روز گذشته بود که خبری از رابطه مالی ۸۲ میلیون دلاری آل سعود با منافقین منتشر شد، از آنجا که با ساقط شدن رژیم بعث، بزرگترین حامی منافقین از بین رفت، دولت سعودی جایگزین صدام در تامین مالی این گروهک تروریستی شد. در گذشته حمایت مالی و سیاسی آل سعود از منافقین به صورت پنهانی صورت میگرفت، اما در سالیان اخیر این حمایت به جهت تقابل تهران و ریاض به شکل علنی درآمده است و خودفروختگان منافقین با سرسپردگی در قبال آل سعود در صدد ضربه به جمهوری اسلامی هستند.
مبحث حمایت آل سعود از تروریستهای منطقهای موضوعی است که از حمایت این کشور از القاعده و طالبان آغاز و تجهیز و تزریق منابع مالی به تروریستها و مزدوران اجارهای در سوریه، یمن و عراق ادامه یافته است. حقیقت این است که این آل سعود بود که در یک اقدام هماهنگشده با غرب، تروریستها و معارضان سوری را مسلح کرد و با حمایتهای مختلف سیاسی و مالی این کشور را آبستن ناامنی و ترویج تروریسم نمود؛ از این رو قابل کتمان نیست که دلارهای سعودی نقشی قابل توجه در بحرانهای منطقهای از جمله یمن، سوریه و عراق داشته است و تروریستها بدون کمکهای مالی مستقیم آل سعود قادر به این جنایات نبودهاند.
بر کسی پوشیده نیست که تمام اقدامات ریاض در کمکهای مالی به گروههای تروریستی و تکفیری و کشورهای واداده سیاسی اگرچه چالشهایی را ایجاد کرده، اما به هیچ وجه نتیجهبخش نبوده است، چرا که همواره نتیجه به سود تهران و به ضرر آل سعود رقم خورده است. این موضوع را میتوان در امنیت روزافزون جمهوری اسلامی، نفوذ منطقهای ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن و نتیجه انتخابات پارلمانی لبنان جستجو کرد.
واضح است که ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در منطقه برای تمام کشورهای جهان شناخته شده و این آل سعود است که با رشوه و زد و بندهای سیاسی روز به روز به رسواییهایش در سطح بینالملل افزوده میشود، از این رو تزلزل سیاسی آل سعود و ترس این رژیم از سقوط نیز روز به روز بیشتر میشود.
انتهای پیام/
یک نفر از این قوم گمراه، مسلمان نمیشد، فقط به خاطر اینکه نسبت به ایرانیها حسادت دارند
و دولتمردانه ایران بیش از اینها ایرانیهارو خوار و کوچک نکنند،
بى گمان كسانى كه كفر ورزيدند اموال خود را خرج مى كنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند پس به زودى [همه] آن را خرج مى كنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت سپس مغلوب مى شوند و كسانى كه كفر ورزيدند به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد ( انفال ؛ 36﴾
آل سعود مصداق کامل این آیه شریفه است این رژیم خانوادگی گوی سبقت را در جرم و جنایت و تزویر و ریا و نفاق و دروغ و مسلمان کشی و کودک کشی از رژیم صهیونیستی ربوده است اما به نظر می رسد مهلت زیادی ندارد و فواره عمر این رژیم به بالاترین نقطه خود رسیده و زمان فروریختنش نزدیک است اما اگر هم خداوند مهلت بیشتری به او بدهد جز برگ های سیاه و جرائم بیشتر بر پرونده اش افزوده نخواهد شد و تل انبار گناه و جرم و جنایت ، این رژیم را در ردیف بدترین انسانهای طول تاریخ قرار خواهد داد که روزگار به خود دیده است