خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

آيه 30به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قرآن سرتاسر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده می‌كنيم.

سوره آل عمران سومین سوره قرآن کریم است که 200 آیه دارد، عمران نام سه نفر از اشخاص مشهور بوده است: نام پدر حضرت موسی (ع)، پدر حضرت مریم (ع) و پدر حضرت علی (ع )که بیشتر به ابوطالب مشهور بوده است. ولی در این سوره بیشتر منظور از آل عمران، پدر حضرت مریم و همسرش و حضرت مریم (ع) و حضرت عیسی (ع) است. این کلمه دو بار در این سوره به کار رفته است.

سوره آل عمران یادآور طبقات و رده هایی از انسان ها است که خداوند متعال آنها را از میان جامعه بشری گزینش و انتخاب کرده است، و اینان عبارتند از: آدم، نوح ، آل ابراهیم و آل عمران. در این سوره مطالب زیادی از جمله: ماجرای جنگ احد، مطالب فراوانی راجع به جهاد، مباهله، دعوت یهود به اسلام، امر به صبر و پایداری، بیان فضیلت شهدا و چند دعای زیبا آمده است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَدًا بَعِيدًا وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده حاضر شده مى يابد و آرزو مى ‏كند كاش ميان او و آن [كارهاى بد] فاصله‏ اى دور بود و خداوند شما را از [كيفر] خود مى‏ ترساند و [در عين حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است (۳۰)

تفسير:
حضور اعمال انسانها در قيامت
اين آيه تكميلى است بر آنچه در آيه قبل آمد، و از حضور اعمال نيك و بد در قيامت پرده بر مى دارد، مى فرمايد: (به ياد آوريد روزى را كه هر كس آنچه را از كار نيك انجام داده حاضر ميبيند و همچنين آنچه را از كار بد، انجام داده است ) (يوم تجد كل نفس ما عملت من خير محضرا و ما عملت من سوء).

(در حالى كه دوست مى دارد ميان او و آن اعمال بد فاصله زمانى زيادى باشد) (تود لو ان بينها و بينه امدا بعيدا).نميگويد آرزو مى كند اعمال بدش نابود شود زيرا مى داند چيزى در جهان نابود نمى شود، بلكه آرزو مى كند با آن فاصله بگيرد.(امد) در لغت به معنى زمان محدود است ، و تفاوت آن با (ابد) اين است كه ابد، زمان نامحدود را مى گويد، و غالبا امد توجه به انتهاى زمانى و سر رسيد مدتدارد، هر چند به معنى زمان محدود (در برابر نامحدود) نيز به كار می رود .

آرى گناهكاران ، و نيكوكاران همگى اعمال خود را در آن روز حاضر ميبينند، با اين تفاوت كه نيكوكاران از مشاهده اعمال خويش خوشحال و مسرور مى شوند و بدكاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مى روند كه آرزو مى كنند از آن فاصله بگيرند نه فاصله مكانى ، كه فاصله زمانى دور و دراز كه براى ابراز تنفر از فاصله مكانى رساتر است ، زيرا در فاصله مكانى احتمال حضور نزد او وجود دارد، ولى در فاصله زمانى به هيچ وجه امكانپذير نيست .

مثلا كسى كه در مناطق دور دستى از صحنه جنگ جهانى زندگى ميكرد ، باز كم و بيش ، احساس اضطراب و نگرانى داشت زيرا ممكن بود دامنه جنگ به آنجا كشيده شود ولى ما كه امروز دهها سال از زمان جنگ فاصله گرفته ايم ، هيچگونه احساس نگرانى نداريم كه آن جنگها ما را هم فرا بگيرد (ممكن است جنگ جهانى ديگرى روى بدهد) ولى سرايت آن جنگهاى پيشين به امروز معنى ندارد.

بعضى از مفسران احتمال داده اند كه (امد) در اينجا فاصله مكانى باشد (همانگونه كه مجمع البيان از بعضى نقل كرده است ) ولى اين واژه ظاهرا در لغت جز به معنى زمان يا سررسيد زمان نيامده است و در پايان آيه ، باز براى تاكيد بيشتر مى فرمايد: (خداوند شما را از (نافرمانى ) خويش بر حذر مى دارد و در عين حال خدا نسبت به همه بندگان مهربان است ) (و يحذركم الله نفسه و الله رؤ ف بالعباد).

در واقع ، اين جمله معجونى است از بيم و اميد، از يك سو اعلام خطر مى كند و هشدار مى دهد، و از سوى ديگر بندگان را به لطفش اميدوار مى سازد تا تعادلى ميان خوف و رجا كه عامل مهم تربيت انسان است برقرار شود، اين احتمال نيز وجود دارد كه اين دو جمله تاكيد بر يكديگر باشد و به اين ميماند كه كسى به ديگرى بگويد من تو را از اين كار خطرناك بر حذر ميدارم و من به تو مهربانم كه اعلام خطر می كنم.

حضور اعمال و تجسم آن در قيامت
قرآن مجيد در آيه مورد بحث و آيات زياد ديگرى از اين حقيقت پرده بر مى دارد كه در قيامت اعمال نيك و بد انسان ، هر كدام در شكلى تجسم يافته و در عرصه محشر حاضر مى شود.واژه (تجد) از ماده (وجدان ) (يافتن ) ضد فقدان و نابودى است و كلمه (خير) و (سوء) كه به صورت نكره آمده در اينجا مفيد عموم است ، يعنى هر انسانى در آن روز تمام اعمال خوب و بد خود را - هر چند كم باشد - در نزد خود مى يابد.گر چه جمعى از مفسرين اصرار دارند اين آيه ، و آيات مانند آن را توجيه كنند و بگويند منظور از حاضر شدن اعمال ، حضور پاداش و كيفر آنها است و يا اينكه منظور حضور نامه عمل است كه تمام اعمال آدمى از نيك و بد در آن ثبت شده است.

ولى پيدا است كه اين توجيهات ، با ظاهر آيه سازگار نيست ، زيرا اين آيه به روشنى مى گويد كه انسان در روز رستاخيز، (خود عمل ) را مى يابد، و در ذيل آيه مى خوانيم گناهكار آرزو دارد كه بين او و عمل زشتى كه انجام داده جدائى بيفتد، و در اينجا نيز خود عمل ، مورد بحث آيه است نه نامه عمل و نه كيفر و پاداش آنها.

گواه ديگر اينكه در آيه مورد بحث مى خوانيم : گناهكار دوست مى دارد ميان او و عملش فاصله زيادى بيفتد و هرگز آرزوى از بين رفتن عمل خود را نميكند. اين نشان مى دهد كه نابودى اعمال امكانپذير نيست و به همين دليل تمناى آن را نمى نمايد.

آيات فراوان ديگرى نيز اين مطلب را تاييد مى كند مانند آيه 49 سوره كهف (و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربك احدا) (گنهكاران در روز رستاخيز، تمام اعمال گذشته خود را در برابر خود حاضر ميبينند و خداوند به هيچ كس ، ستم نمى كند)و آيه 7 و 8 سوره زلزال :) (فمن يعمل مثقال ذرة خيرا يره و من يعمل مثقال ذرة شرا يره )؛ (هر كس اندكى كار نيك يا بد انجام دهد، خود آن را خواهد ديد).

همانطور كه گفتيم گاهى بعضى از مفسران ، لفظ (جزاء) را در اين آيات تقدير گرفته اند، و اين خلاف ظاهر آيات است .از بعضى آيات به دست مى آيد كه اين جهان كشتزار جهان ديگر است و عمل انسان بسان دانهاى است كه كشاورز در دل خاك ميافشاند، سپس همان دانه رشد و نمو كرده همان دانه را با مقادير زيادترى برداشت مى كند، اعمال انسان نيز با تبدلات و تغييرات بيشترى كه لازمه سراى رستاخيز است به خود انسان باز مى گردد چنانكه خداوند در سوره شورى آيه 20 مى فرمايد:(من كان يريد حرث الاخرة نزد له فى حرثه )؛ (هر كس كشت آخرت را بخواهد كشته او را افزايش مى دهيم ).

از بعضى از آيات ديگر به دست مى آيد كه كارهاى نيك اين جهان در جهان ديگر به صورت نور و روشنايى در مى آيند، منافقان از مؤ منان مطالبه اين نور را مى كنند، و مى گويند: (انظرونا نقتبس من نوركم )؛ (صبر كنيد تا ما از نور شما بهره گيريم )و به آنها گفته مى شود: (ارجعوا وراءكم فالتمسوا نورا)؛ (بازگرديد، اين نور را از دنيا طلب كنيد).اين آيات و دهها آيات ديگر ميرساند كه ما، در روز رستاخيز عين عمل را به صورت كاملتر مييابيم و اين همان تجسم اعمال است كه دانشمندان اسلامى به آن قائلاند.

روايات بسيارى نيز از پيشوايان بزرگ اسلام بر اين مطلب گواهى مى دهند كه ما در اينجا به يك نمونه اكتفا مى كنيم :پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) به يكى از كسانى كه تقاضاى موعظه كرده بود، فرمود: (و انه لا بد لك يا قيس من قرين يدفن معك و هو حى و تدفن معه و انت ميت فان كان كريما اكرمك و ان كان لئيما اسلمك ثم لا يحشر الا معك و لا تحشر الا معه و لا تسئل الا عنه فلا تجعله الا صالحا فانه ان صلح انست به ، و ان فسد لا تستوحش الا منه و هو فعلك ):(اى قيس ! ناگزير، همنشينى دارى كه پس از مرگ ، همراه تو دفن مى شود، در حالى كه او زنده است و با او دفن ميشوى در حالى كه تو مردهاى ، اگر او نيك و گرامى باشد، تو را گرامى مى دارد و هر گاه او پست باشد تو را تسليم حوادث مى كند، سپس او با كسى جز تو محشور نمى شود و تو هم با كسى جز او به صحنه رستاخيز نمى آئى ، از تو درباره غير آن سوالى نمى شود، بنابراين ، سعى كن آن را به صورت شايسته انجام دهى ، زيرا اگر آن ، شايسته باشد، با او انس ميگيرى و گر نه از هيچ كس جز او وحشت ندارى و آن (عمل ) تو است ).

براى روشن شدن اين بحث لازم است قبلا چگونگى پاداش و كيفر اعمال را مورد بررسى قرار دهيم.
نظرات دانشمندان درباره چگونگى پاداش و كيفر الهى
دانشمندان درباره پاداش و كيفر اعمال ، عقايد گوناگونى دارند:
1 - دسته اى از آنها معتقدند كه جزاء اعمال ، مانند پاداش و كيفرهاى اين جهان ، روى قرارداد است يعنى چنانكه در اين جهان براى هر كار بدى كيفرى از طرف قانونگزاران تعيين شده است ، خداوند بزرگ براى هر عملى ، كيفر و يا پاداش خاصى معين نموده است ، اين نظريه همان نظريه اجر و مزد، و كيفرهاى مقرراتى است.
2 - دسته ديگرى معتقدند كه تمام كيفرها و پاداشها، مخلوق نفس و روح انسانى است كه روح انسانى بى اختيار در آن جهان آنها را خلق مى كند، به اين بيان كه: اعمال نيك و بد در اين جهان در روح انسانى ، ملكاتى خوب و بد، ايجاد مى نمايد و اين ملكات ، خميره انسان و جزء ذات او ميگردند، و هر يك از اين ملكات ، صورتى مناسب خويش ، از نعمت و عذاب ايجاد مى كند، اشخاص خوش باطن در اين جهان با يك سلسله از افكار و تصورات نيك سر و كار دارند، و افراد ناپاك در خواب و بيدارى با افكار باطل و تصورات بد خويش مشغول اند.
اين ملكات در روز رستاخيز، خلاق نعمتها و شكنجه ها و دردها و آرامش و عذاباند، و به عبارت ديگر آنچه درباره نعمتهاى بهشت و مجازاتهاى دوزخ مى خوانيم ، همان مخلوقات صفات خوب و بد انسان است ، نه چيز ديگر.
3 - دسته ديگرى از دانشمندان بزرگ اسلام ، راه ديگرى را انتخاب نموده و شواهد زيادى از آيات و روايات را براى آن آورده اند و خلاصه آن اين است : هر كردارى از ما، خواه خوب و خواه بد، يك صورت دنيوى دارد، كه ما آن را مشاهده مينماييم و يك صورت اخروى ، كه هم اكنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخيز پس از تحولاتى كه در آن رخ مى دهد، شكل دنيوى خود را از دست داده و با شكل روز رستاخيز جلوه مى كند و باعث آرامش و راحتى عمل كننده يا آزار او مى گردد.

از ميان نظرات فوق ، نظر اخير با ظواهر بسيارى از آيات قرآن كاملا تطبيق مى كند، بنابراين ، اعمال انسان كه اشكال مختلفى از انرژيها هستند، طبق قانون بقاء (ماده و انرژى ) هيچگاه از ميان نميروند و همواره در اين جهان باقى خواهند بود، گرچه ما با مطالعه سطحى چنين ميپنداريم كه از ميان رفته اند.

بقاى اين اعمال و ابديت آنها از يك سو سبب مى شود كه در رستاخيز، به هنگام محاسبه اعمال ، هر كسى تمامى اعمال خود را ببيند و جائى براى انكار باقى نماند و از سوى ديگر سبب مى شود كه در ميان اعمال خود، در رستاخيز زندگى كند، رنج ببرد و يا آرامش بيابد، گرچه وسايل انسانى هنوز قادر نيست كه حوادث گذشته را جز آنچه مربوط به چند لحظه قبل است كشف كند ولى مسلم است اگر دستگاهى كاملتر به وجود آيد و يا (ديد) و (دركى )كاملتر داشته باشيم ميتوانيم همه آنچه را كه در گذشته روى داده است ، احساس و درك كنيم (البته مانعى ندارد كه قسمتى از پاداش و كيفرها هم جنبه قرار دادى داشته باشد).

تجسم اعمال از نظر علم روز
براى اثبات امكان تجسم اعمال گذشته ، مى توان از اصول مسلم (فيزيك ) امروز استفاده كرد زيرا از نظر علم فيزيك مسلم است كه ماده ، تبديل به انرژى (جسم تبديل به نيرو) مى شود، چه اين كه آخرين نظريه درباره ماده و انرژى اين است كه (ماده ) و (نيرو) دو مظهر از يك حقيقت هستند و ماده ، انرژى متراكم و فشرده است كه در شرايط معينى به نيرو مبدل مى گردد، گاهى انرژى نهفته در يك گرم ماده ، معادل با قدرت انفجار متجاوز از سى هزار تن ديناميت است .

نتيجه اين كه ماده و انرژى ، جلوههائى از يك حقيقت هستند و با توجه به عدم فناى انرژى و ماده هرگز مانعى نخواهد داشت كه نيروها و انرژيهاى پخش شده بار ديگر به حالت تراكم در آيند و حالت جرمى و جسمى بخود بگيرند و نيروهائى كه در راه اصلاح و درستكارى يا در راه جور و ستم به كار برده شده اند به حالت فشرده در آيند و به صورت جسمانى خاص در روز رستاخيز مجسم گردند و در صورتى كه اعمال نيكى باشند به صورت نعمتهاى جالب و زيباى مادى و اگر اعمال بد و شرى باشند، در قيافه وسايل شكنجه و عذاب مجسم گردند.

انتهای پیام/

تفسیرالمیزان  آیه30 سوره آل عمران

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.