به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حتی در شهری به قدمت و زیبایی شهر پاریس نیز راز و رمزهایی وجود دارد ، اسرار و افسانه هایی که نسل به نسل منتقل شده و گوشه و کنار این شهر رویایی را مرموز و اسرار آمیز کرده است. با لست سکند همراه باشید تا ببینید چه داستان های اسرار آمیزی پشت برخی از این جاذبه های مشهور در شهر پاریس وجود دارد.
19 متر زیر خیابان های شهر پاریس جاییست که بقایای 6 میلیون نفر در یک تونل 180 مایلی قرار گرفته است. داستان آنها از قرن 17 آغاز می شود ، زمانیکه دیگر به اندازه ای مردگان شهر زیاد شده بود که جایی برای دفن آنها وجود نداشت و همه قبرستان ها پر بود. بنابراین راه حلی که وجود داشت این بود که از آن به بعد مردگان خود را در یک تونلی که قدمتی چند صد ساله داشت در زیر خیابان های شهر پاریس دفن کنند. در طول دوره ای که این کار انجام می شد بیش از 6 میلیون نفر در این تونل قرار گرفتند که امروزه آن را به یکی از ترسناک ترین تونل های زیرزمینی تبدیل کرده است چرا که در طول مسیر جمجمه ها و استخوان های باقی مانده از این مردگان را مشاهده می کنید. امروزه فقط یک قسمت کوچک از این دخمه برای بازدید عموم باز است و علاقه مندان می توانند با تورهایی به داخل این تونل بروند و از یکی از مرموز ترین نقاط شهر دیدن کنند.
برج ایفل یکی از مشهورترین نمادهای جهان است که در سراسر جهان علاقه مندان بسیاری دارد و مردم فرانسه نیز به داشتن چنین نماد مشهوری غرور می ورزند اما داستانی عجیب درباره این برج وجود دارد. پاریس ، شهر عشق و شکلات جاییست که عشاق بسیاری را به سوی خود می خواند. گفته می شود مردی بهمراه معشوق خود به بالای این برج می رود و از او خواستگاری می کند اما زن با این پیشنهاد موافقت نمی کند که این مساله خشم مرد را بر می انگیزد و زن را از بالای برج به پایین پرتاب می کند ! پس از آن در سال 2009 فردی از همانجا خودش را به پایین پرتاب می کند که این حادثه باعث می شود برخی بر این باور باشند روح آن دختر هنوز برج را احاطه کرده است.
این پارک زیبا و دیدنی در جنوب شهر پاریس واقع شده است و محلی است که بسیاری از مردمان شهر و همچنین گردشگران برای قدم زدن و لذت بردن از طبیعت به آن مراجعه می کنند. اما گفته می شود سالها پیش در این پارک قتلی صورت گرفته و جنازه مردی که سرش ازبدن جدا شده را در پارک یافته اند. از آن پس برخی بر این باورند روح مرد بدون سر در این پارک قدم می زند.
کلیسای نوتردام پاریس یکی از مشهورترین کلیساهای جهان و همچنین محبوب ترین جاذبه های گردشگری شهر پاریس است. اما کمتر کسی می داند داستانی درون این دیوارها وجود دارد. برخی بر این باورند که روح راهبه ها و پادشاهان قدیمی شهر هنوز در این کلیسا وجود دارد که در تاریکی نمایان می شوند. اما علاوه بر این داستان ها ، مجسمه ها و حکاکی هایی که روی دیوارهای این کلیسا وجود دارد نیز می تواند از جمله دلایل ترسناک شدن این کلیسا باشند.
کاخ سلطنتی ورسای بدون شک یکی از مشهورترین جاذبه های کشور فرانسه است. اما در قرن 18 این کاخ محل بازی ماری آنتونیت بود که پس از مرگش بسیاری معتقدند روح او را در حال قدم زدن در باغ و یا آپارتمان شخصیش دیده اند.
این پارک زیبا و سرسبز در شمال شرقی شهر پاریس قرار دارد و پنجمین پارک بزرگ این شهر بحساب می آید که در سال 1867 افتتاح شده است. اما همان اندازه که این پارک زیباست ، داستانی هولناک نیز پشت سر دارد. در گذشته بسیار دور زمانیکه هنوز این منطقه به یک پارک زیبا تبدیل نشده بود ، جایی بود که متهمین را اعدام می کردند. آنها به طور گروهی افرادی را که به مرگ محکوم شده بودند در این محوطه به دار می آویختند و آنها را چند روز در همان حال می گذاشتند تا تجزیه شوند ، سپس نسبت به دفن آنها اقدام می کردند.
این قبرستان بزرگترین قبرستان شهر پاریس است و جایی که بسیاری از افراد مشهور این شهر از جمله جیم موریسون ، ادیت پیاف و اسکال وایلد در آن دفن شده اند. بیش از 300000 نفر در این قبرستان مدفون هستند بنابراین عجیب نیست اگر گفته شود در این قبرستان با ارواح برخورد کرده اند. برخی از بازدیدکنندگان این قبرستان از حس سرما و متروکه ای که در آن وجود دارد می گویند و برخی دیگر نیز ادعا کرده اند چارلی چاپلین را در حال نمایش در این قبرستان دیده اند. علاوه بر اینها در برخی از عکس ها نیز فردی در دور دست ها دیده می شده که مدعی شده اند روح جیم موریسون است. بنابراین شاید اگر بخواهید با اشخاص معروف در گذشته عکس بگیرید اینجا تنها جایی باشد که مردگان از بودن جلوی دوربین عکاسی هراسی ندارند !
این پل سنگی که به پل پونت ماری مشهور است در سال 1635 ساخته شده است. داستانی که درباره این پل گفته می شود به جنگ جهانی دوم باز می گردد. زنی برای رد و بدل کردن اطلاعات درباره نازی ها با همسرش روی این پل ملاقات می کرده است اما یک شب خبری از همسر او نمی شود و او به قدری در سرما منتظر می ماند که از شدن سرما جان خود را از دست می دهد. هرچند سالها از آن داستان گذشته است اما برخی بازدیدکنندگان می گویند شبها می توانند صدای او را روی این پل بشنوند.
منبع : لست سکند
انتهای پیام/