و اصولا اصل این خاطره چیست؟ در پاسخ باید گفت: چنانچه انسانی با عظمت روحی امام خمینی(ره) که قطعا از سر خداخواهی ابراز میدارد که من کمتر تحت تأثیر قرار میگیرم از موضوعی متأثرشده باشد در حدی که از آن با عظمت و به عنوان خاطرهای فراموش نشدنی یاد کند، میشود اهمیت و عظمت آن موضوع را حدس زد.
خاطره فرموش نشدنی امام (ره) را میخوانید:
«این جانب در طول این جنگ صحنه هایى از مادران و خواهران و همسران عزیز از دست داده دیدهام که گمان ندارم در غیر این انقلاب نظیرى داشته باشد. و آنچه براى من یک خاطره فراموش نشدنى است- با اینکه تمام صحنه ها چنین است- ازدواج یک دختر جوان با یک پاسدار عزیز است که در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده بود. آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: «حال که نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دیْن خود را به انقلاب و به دینم ادا کرده باشم.»
عظمت روحانى این صحنه و ارزش انسانى و نغمه هاى الهى آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقیهان و هر کس را که شماها فرض کنید، نمى توانند بیان و یا ترسیم کنند. و فداکارى و خداجویى و معنویت این دختر بزرگ را هیچ کس نمىتواند با معیارهاى رایج ارزیابى کند.»
(صحیفه امام(ره)، ج16، ص194 )
انتهای پیام/