به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده هشتم خرداد سال ٩٤ در پی اعلام قتلی در خیابان دماوند در دستور کار پلیس قرار گرفت. مأموران پس از حضور در محل حادثه متوجه شدند مقتول زنی به نام فاطمه است که به دست اکبر، شوهر ٥١سالهاش به قتل رسیده است.
اکبر که همان ابتدا به جرم خود اعتراف کرد، در بازجوییها به کارآگاهان جنایی گفت: چندی پیش از پسر ٢٤سالهام شنیدم که با مادرش دعوا میکرد و به او میگفت با مردهای دیگر رابطه نامشروع دارد، تا اینکه روز حادثه از محل کارم به خانه برگشتم و با همسرم دعوا کردم. او در ادامه به مأموران گفت: در حین مشاجره از او پرسیدم چرا با مردهای دیگر رابطه داری، فاطمه در جواب منکر آن نشد و گفت: رابطه دارد و چند بار هم با عصبانیت این حرف را تکرار کرد. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم؛ فاطمه با حرفهایش من را عصبانیتر میکرد تا اینکه خون جلوی چشمهایم را گرفت و به طرف آشپزخانه رفتم و چاقو را برداشتم و یک ضربه چاقو به او زدم. پس از آن فاطمه سعی میکرد چاقو را از دست من بگیرد؛ اما من چند ضربه دیگر هم به او زدم و فاطمه را کشتم. پس از آن سه فرزندم که در خانه بودند هنگامی که با جسد مادرشان روبهرو شدند با پلیس تماس گرفتند.
در ادامه تحقیقات مهران، فرزند فاطمه و اکبر، به مأموران گفت: برادر بزرگم مهیار و همسرش لیلا به مواد مخدر معتاد هستند. مهیار همیشه با مادرم دعوا میکرد و پول موادش را از او میگرفت تا اینکه یک روز مادرم حاضر نشد به او پول بدهد و به مهیار گفت بیشتر حواسش به کارهای همسرش لیلا باشد، ناگهان مهیار عصبانی شد و به مادرم تهمت زد که با مرد دیگری رابطه دارد، پدرم این حرف را شنید و از آن روز به مادرم شک کرد.
بهاینترتیب با توجه به گفتههای اکبر و شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در آغاز جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد و بهعنوان کفیل دو فرزند صغیر فاطمه تقاضای قصاص کرد. سپس اکبر در جایگاه حاضر شد و گفت: تحت تأثیر حرفهای پسرم به همسر خود بدگمان شدم و سوءظن پیدا کردم و در جریان مشاجره او را با چاقو به قتل رساندم؛ ولی واقعا چیزی از او ندیده بودم. شاید بهخاطر اینکه لجم را دربیاورد، آن حرف را زد، در حقیقت حرفهایی که پسرم زد باعث شد من به همسرم شک کنم.
او در ادامه جلسه دادگاه ادعا کرد زمان قتل قرص «آمفتامین» مصرف کرده بود و گفت: آن زمان در حال خودم نبودم و نمیدانستم چه کار میکنم، من اشتباه کردم، همسرم زن زحمتکشی بود و او را بیگناه کشتم. با پایان گفتههای متهم، وکیل متهم در جایگاه حاضر شد و دفاعیات خود را از متهم انجام داد. به این ترتیب ختم جلسه از سوی رئیس دادگاه اعلام شد. با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند تا بهزودی حکم پرونده را صادر کنند.
برادر فاطمه در پایان جلسه به خبرنگار «شرق» گفت: «خواهرم بیگناه کشته شد. بهلحاظ قانونی من اولیایدم محسوب نمیشوم؛ اما دوست دارم که اکبر قصاص شود، چون همسایهها به من گفتهاند فاطمه لحظه آخر عمرش از آنها خواسته است انتقامش را بگیریم و نگذارند خونش پایمال شود». او در ادامه گفت: «درحالحاضر دو فرزند صغیر فاطمه در بهزیستی هستند و من از این موضوع بسیار ناراحت هستم؛ اما بهلحاظ قانونی نمیتوانم کاری انجام دهم، چون مسئولیت آنها با پدرشان است».
منبع:شرق