این روزنامه چاپ انگلیس در مطلبی به قلم «مصطفی بیومی» نوشت: اچ آر مکمستر، مشاور امنیت ملی آمریکا، گفته است ترامپ «سخنرانی الهامبخشی، ولی مستقیم در خصوص ضرورت مقابله با ایدئولوژی افراطی» ایراد خواهد کرد.
این سخنرانی مهم در جمع حدود 50 نفر از رهبران کشورهای عمدتا اسلامی که برای دیدار رسمی ترامپ در عربستان گردهم میآیند صورت میگیرد. نکته جالب این است که سخنرانی مهم ترامپ را کسی بجزء استیون میلر، مشاور ارشد رئیس جمهور ،نمینویسد. استیون میلر سی و یک ساله به عنوان یکی از طراحان اصلی دستور اجرایی 13769 ترامپ یعنی همان دستور اجرایی اولیه «ممنوعیت ورود مسلمانان» شناخته میشود.
نویسنده این مطلب در ادامه نوشت: آیا ما واقعا قرار است فراموش کنیم ترامپ فردی است که به اندرسون کوپر در شبکه تلویزیونی سیانان گفت اسلام از ما متنفر است؟ آیا باید فراموش کنیم ترامپ خواستار توقف کامل ورود مسلمانان به آمریکا شد؟ آیا باید فراموش کنیم ترامپ با امضای فرمانی اجرایی، ورود اتباع کشورهای عمدتا اسلامی را ممنوع کرد؟ بنابراین آیا ما باید اکنون باور کنیم ترامپ ناگهان بهترین منافع مسلمانان جهان را در ذهن دارد؟
نویسنده گاردین افزود: من معتقدم سخنرانی ترامپ که مسلما این قصد وجود دارد از نظر مفهومی، تکرار سخنرانی باراک اوباما، رئیس جمهور قبلی آمریکا، در سال 2009 در قاهره ولی بهتر از آن باشد، مملو از لحظاتی مبتذل و قلدرمابانه خواهد بود. من معتقدم جزئیات سخنرانی ترامپ هم مانند سخنرانی اوباما خیلی زود فراموش میشود.
اوباما در سخنرانیاش، مسئله تغییر را مد نظر قرار داد ولی دولت اوباما محتاطانه، در عمل وضعیت حاکم را حفظ کرد. با وجود آنچه دولت ترامپ میخواهد ما باور کنیم، دولت وی هم به همین شکل عمل خواهد کرد. به عبارت دیگر، پیش از آنکه سخنان برخی اوقات دلقکوار ترامپ مورد توجه قرار بگیرد باید به اقدامات او توجه شود.
مثلا، عربستان سعودی در شرف امضای قرار دادهای تسلیحاتی به ارزش بیش از 300 میلیارد دلار در مدت ده سال است. سازمانهای مدافع حقوق بشر به شکلی موجه درباره این قرار دادها خشمگین هستند. عربستان سعودی به شدت در جنگ یمن درگیر است. در حالی که همه طرفها در خصوص نقض صریح حقوق بشر گناهکار هستند، عملیات نظامی عربستان، مسئول میزان بیشتری از تلفات غیرنظامیان و مصیبتهای جنگی است. اکنون هفت میلیون نفر در یمن به سبب جنگ، با مرگ از گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند.
دولت ترامپ مکرر در خصوص مناقشه اسرائیل و فلسطین، پیام هایی ضد و نقیض برای اسرائیلیها و فلسطینیها فرستاده است. این آشفتگی اکنون به نظر ناظران جدید سیاسی، متناقض به نظر می رسد. تازهترین مورد از سردرگمی مربوط به این می شود که آیا دیوار غربی جزوء سرزمین اشغالی محسوب می شود یا بخشی از اسرائیل است؛ اما چنین موضعی در پی میراث دیرینه عمل کردن مبهم آمریکا برای هر چه بیشتر حفظ کردن وضعیت ناپایدار فعلی اتخاذ شده است.
اقدام دولت ترامپ در بمباران یک پایگاه هوایی سوریه که پیشتر در امسال صورت گرفت، به هیچ وجه وضعیت فعلی در جنگ سوریه را تغییر نداده است. به همین شکل، دولت آمریکا نشان داده است توافق چند جانبه هستهای با ایران در خصوص برنامه هستهای این کشور به قوت خود باقی میماند و به چالش کشیده نمیشود. این در حالی است که لفاظیهای آمریکا در جهت خلاف این وضعیت است.
ترامپ که یک سیاستمدار غیرحرفهای است، به نظر میرسد نمیداند چطور کاری کند که دولت چیزی ارائه دهد و به طور قطع نمیتواند در عرصه سیاست خارجی چیزی تازه یا سازنده بوجود آورد. به نظر میرسد شیوه ترامپ در خصوص منحرف کردن مردم از فقدان نتایج سیاسی، بر ایجاد بحرانی تازه درباره خودش و روی آوردن به بحرانی دیگر در زمانی که بحران قبلی بیش از اندازه بزرگ میشود، متمرکز باشد.
در حالی که جهانیان خود را با این شیوه مبتنی بر آشفتگی انطباق می دهند، مسائل دیگر، تازگی ندارند. فروش تسلیحات به سرعت ادامه دارد.
بمبهای آمریکا همچنان فرو میریزند و عملا به شرایط اقتصادی، سیاسی، قومی و دینی که موجب بوجود آمدن مناقشههای فعلی شدهاند توجهی نمیشود.
نویسنده این مطلب در انتها نوشت: ما نباید مجذوب سخنان بچگانه ترامپ شویم و در عوض باید اقدامات دولت وی را با دقت بررسی کنیم. وضعیت فعلی آمریکا همچنان به قوت خود باقی میماند و این تداوم باید ما را به اندازه دوگانگیهای احمقانه ترامپ نگران کند. ترامپ هر چه بگوید، تاکنون نشان داده است صرفا به میراث فعلی مداخله خشونتبار آمریکا در خاورمیانه ادامه میدهد.