افکار ورزشکاران گاهی منجر به افت عملکرد و نیمکت نشینی آنها می شود.

چرا برخی ورزشکاران نیمکت نشین می شوند؟
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، سید احمد قاضی عسگر روانشناس ورزشی آکادمی ملی المپیک در قسمت قبل در مورد وضعیت  پرونده یکی از مراجعین ورزشکار خود مطالبی را مطرح کرد که در ادامه به  بخش دوم آن می پردازیم:
 
اجازه دهید یکی از گفت و گوهایی درونی امید را تحلیل کنیم تا بدانیم چرا و چگونه افکار و صحبت‌هایی که وی با خودش داشته باعث نیمکت نشینی‌اش شده بود؟
 
یکی از قوی‌ترین و مهمترین افکاری که مید با خود زمزمه می‌کرد این بود که من باید دقایق اولیه‌ی بازی گل بزنم. 
 
این فوتبالیست برای خودش یک هدف تعیین کرده بود، من باید گل بزنم، آن هم در دقایق اولیه…
 
با سوال و جواب‌هایی که با هم داشتیم و از آنجایی که کلمه‌ی باید را نیز استفاده کرده بود به این نتیجه رسیدیم که برای گل شدن ۱۰۰٪ یک توپ در دقایق اولیه حداقل باید مواردی فراهم باشد که به چند مورد اساسی آن اشاره می‌کنم:
 
۱- ارائه استراتژی مؤثر از سوی مربی برای رسیدن به گل دقایق اول بازی
۲- اجرای صحیح و کامل این استراتژی توسط هم تیمی‌هایش
۳- رسیدن توپ به وی به عنوان مهاجم شوت زن
۴- شوتِ در چهارچوب امید
۵- اشتباهات بازیکنان تیم مقابل از جمله خط دفاع و دروازبان
۶- داوری صحیح و…
 
بنظر شما چند مورد از موارد  بالا تحت کنترل امید بوده و در اجرایی شدن آنها نقش صد درصدی دارد؟
 
به طور حتم تنها یک مورد در کنترل وی بوده است.
 
 همانطور که دیدید تنها کنترل یک مورد از شش مورد ذکر شده برای گل زدن به طور کامل تحت کنترل امید بود، اما وی با خود جمله ((من باید دقایق اولیه‌ی بازی گل بزنم)) را بارها و بارها تکرار می‌کرد. امید علاوه بر این که با بیان باید برای خود انتظارات نا به جا می‌ساخت، از قبل و همان ابتدای بازی به جای تمرکز بر اجرای موارد ذکر شده توسط مربی و دیگر نکات مهم مربوط به بازی، به فکر زدن گل بود. این نتیجه‌گرایی باعث بر هم خوردن تمرکز و در نهایت افزایش استرس در او شده بود.
 
با توافقی که با هم انجام دادیم قرار بر این شد به جای اینکه در قبل و آغاز بازی مدام با خود بگوید من باید در دقایق اولیه‌ی بازی گل بزنم، با خود بگوید من تمام تلاشم را در این بازی می‌کنم.
 
این ورزشکار با شناسایی و آگاهی از افکار مضر و ناکارآمدی که داشت و جایگزین کردن افکار مفید و مثبت به جای آنها توانست تمرکز خود را حین تمرین و مسابقه بازیابی کند، استرسش را کنترل کند، اعتماد به نفسش را بالا ببرد و در نهایت به عملکرد مطلوبش دست پیدا کند و پس از مدتی با تشخیص مربی به عنوان بازیکن اصلی وارد زمین شود.
 
در ادامه به چگونگی این تمرین ذهنی که شامل آگاهی از افکار، ارزیابی و شناسایی افکار ناکارآمد و در نهایت جایگزینی افکار کارآمد و مؤثر است، خواهم پرداخت.
 
داشتن باور مثبت مثل آب دادن به دانه است، در ابتدا چیزی مشخص نمی شود اما پس از مدتی میوه و ثمره  مثبت اندیشیتان را  خواهید چشید.
 
چگونه از افت تدریجی عملکردمان جلوگیری کنیم؟
تحقیقات علمی بسیاری نشان می‌دهد ورزشکاران و مربیان موفق به هنگام صحبت با خود یک الگوی خاص را رعایت می‌کنند. در ادامه این الگو را با هم مرور می‌کنیم:
 
۱- فاعل عبارت‌ها یا جملاتشات خودشان هستند (من می‌توانم).
۲- عبارت‌ها یا جملاتشان را مثبت و به زمان حال بیان می‌کنند (من قوی هستم).
۳-عبارت‌ها یا جملاتشان بر عوامل تحت کنترل خودشان است تمرکز دارد (من با تمام قدرت شوت میزنم).
۴- به جای تمرکز مطلق بر روی نتیجه، به موارد و موضوعاتی که مربوط به کاری که در حال انجام دادن آن هستند یا قرار است انجام دهند، تمرکز دارند (توپ را به جناح چپ می‌فرستم).
۵- با خود مهربان هستند و با یک اشتباه شخصیت خودشان را زیر سوال نمی‌برند (اشتباه جزئی از ورزش است، مسابقه تمام نشده من با قدرت ادامه می دهم).
۶- بروی نقاط قوتشان تمرکز می‌کنند (من شوت‌های قوی دارم).
۷- جملات یا عبارت‌هایشان تا حد امکان کوتاه، خاص، کاربردی و الهام بخش برای خودشان است (من میجنگم).
۱۱- در تمرینات آنها را با خودشان تکرار می‌کنند (برای هر زمان و موقعیت بازی خودگویی مناسب خود را دارند و با تکرار آن در تمرین برای مسابقه خود را آماده می‌کنند).
 
در ادامه مطلب در روز آتی به چگونگی شناسایی و ارزیابی افکار منفی‌مان خواهیم پرداخت و نحوه جایگزینی آنها با افکار موثر را می‌آموزیم.

منبع: سایت جامع روانشناسی ورزشی ایران
 
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار