به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محمدعلی کول نوشت: اخیرا در خبرها آمده که مسئولین به این نتیجه رسیدهاند که از هشتم فروردین به بعد مردم سه استان محروم کشور می توانند به صورت رایگان از پیست اسکی دیزین بازدید نموده و از امکانات آن بهرهمند شوند. این خبر جای تامل دارد و می توان از دل آن نکاتی چند استحصال نمود:
اول آنکه شناخت کاریکاتوری مرکز نشینان از مناطق محروم کشور بسیار دردآور و زجر آور است. مردمی که امروز در هر خانه سه یا چهار نفر بیکار دارند و برای هزینههای ابتدایی مسائل بهداشتی، پزشکی، آموزشی و… خود در مانده اند را به پیست اسکی دعوت کردن، خود نوعی جاهلیت مدرن است. در این جاهلیت مدرن اما آنچه بیشتر از همه رنگ باخته ذره و کمتر از ذرهای عقلانیت است آخر بخش عمده کسانی که از ایشان به حضور رایگان در پیست اسکی دیزین دعوت شده هزینه رفت و آمد به تهران را ندارند چه برسد به هزینه تهیه تجهیزات اسکی!
دوم آنکه طبیعتا آنها که بتوانند خود را به مجموعه دیزین برسانند از طبقه محروم مردم این سه استان نخواهند بود، بلکه همان اقلیت اشراف و مرفه هایی هستند که می توانند خود را به دیزین برسانند و آنجا با چند ماشین لاکچری عکس یادگاری بگیرند و بعد به عنوان رهاورد سفر به فرنگ_!_ به منطقه خود بیاورند.
سوم آنکه این نوع نگاه جدای از اینکه پشتوانه منطقی ندارد و در نهایت نیز مورد بهرهبرداری توسط قشری مرفه قرار خواهدگرفت، انگار نوعی صدقه نیز به حساب میآید! در حقیقت باید اذعان کرد این نوع حاتم بخشیها از جانب مرفهین نوعی ” دیوارمهربانی” محسوب میشود و آنها برای آرامش روانی خود اینگونه عمل ورزیدهاند. شاید این دعوت به اسکی همان لباس کهنهای است که بر سردیوار گذاشته میشود تا نیازمندی آن را برداشته و از آن در زمستان سرد بهره ببرد!
در نهایت آنکه به نظر نویسنده در واقع هدف از این دعوت به اسکی را نباید در آن جُست که این طبقه می خواستند برای ایجاد یک خاطره خوش در ناخودآگاه مردم محروم این سه استان تلاشی کرده باشند بلکه باید به این نکته توجه کرد که ایشان در حقیقت به دنبال آنند تا ویروس سرمایه سالاری را به دورترین نقاط کشور بیش از پیش تزریق نموده و در حقیقت دورترین آرزوی مردم این استانها را رسیدن به جایی تعریف کنند که خود( مرفهین) در آنجا قرار دارند. به عبارت دیگر سندرم آرزوی اسکی و مانند ثروتمندان زندگی کردن باید تبدیل به مالیخولیای ذهن همگان بشود تا ذهن این جماعت اندک( مرفهین) آرام بگیرد در حقیقت این گروه آرامش و پیشتازی خود را در ناآرامی دیگران مییابند زیرا آن دیگری که به این سندرم دچار شود به این فکر میافتد که باید دو شیفته در کارخانه همان مرفهین کار کرده و به آنچه برایش به آرزو تبدیل شده دست یابد.
منبع: خبرگزاری دانشجو