قیامت، روز محاسبه ی بی اغماض است؛ همه ی ما محاسبه می شویم. قیامت، روز بسته شدن زبان است. زبان بازی هایی که اینجا می توان کرد، آن جا دیگر نیست؛ «هَذَا یَوْمُ لا یَنْطِقُونَ» (سوره مبارکه المرسلات، آیه 35) زبان، بسته می شود؛ آنگاه باطن و ملکات و اعضا و جوارح انسان حرف می زنند.

به گزارش  گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ قیامت روزی است که اگر در دلمان حقد، حسد، بدبینی، بدخواهی، امراض گوناگون قلبی، کینه ورزی نسبت به صالحان و شوق و عشق نسبت به گناهان پنهان کرده باشیم، آن جا همه آشکار می شود. قیامت، واقعه ی عجیبی است؛ «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (سوره مبارکه یس آیه 65) امروز مهر بر دهانشان می نهیم و دست هایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان به کارهایی که کرده اند گواهی می دهند.
شه
در آن روز دیگر اعضای انسان تسلیم تمایلات او نیستند، آنها حساب خود را از کل وجود انسان جدا کرده تسلیم پروردگار می شوند، و بر آستان مقدس او سر فرود می آورند، و حقایق را با شهادت خود آشکار می سازند، و چه دادگاه عجیبی است که گواه آن اعضای پیکر خود بدن انسان است، همان ابزاری است که گناه را با آن انجام داده!

اعضای بدن در قیامت آن سببی را که موجب به زبان درآمدنشان شده بیان کرده و می گویند: ما در دنیا دارای علم بودیم؛ علمی پنهان و ذخیره شده در باطن خود و همین موجب شد که خداوند ما را به زبان آورد چرا که اگر ما علمی نمی داشتیم، به زبان آمدنمان فایده ای نداشت. حال که به همین دلیل ما را به زبان درآورد، ما نیز چاره ای نداشتیم جز این که آنچه را می دانستیم بگوییم. البته چون چیزی برخلاف نگفته اند از این رو، اجباری بودن شهادت به نافذ و حجت بودن آن ضرری وارد نمی آورد

این آیه نشان می دهد که آن روز دهان ها بسته است و زبان ها مأذون در تکلّم نمی باشند. ولی در سوره ی نور آمده است: یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (سوره ی نور، آیه ی 24): روزی که زبان ها و دست ها و پاهای آنها، به اعمالی که انجام داده اند، شهادت می دهند.
آیه ی اخیر دلالت بر این دلالت دارد که زبان ها هم آن روز مأذون در تکلّم می باشند. در مقام جمع بین این دو آیه ممکن است گفته شود، آنچه در آیه ی مورد بحث از سوره ی "یس" نفی شده است تکلّم به گونه ی عادی است که زبان در دنیا عادت به آن کرده و احیاناً با دروغ و تکذیب حقایق و انکار واقعیّات، توأم می باشد و آنچه در سوره ی مبارکه ی نور اثبات شده است، تکلّم به گونه ی ارائه ی آثار مضبوط و مکنون از گفتارها و سخنان جاری بر زبان است از سنخ تکلّم دست و پای انسان که شهادت به عامل صادر شده از خود می دهند و لذا در سوره "نور" هم از کار زبان در ردیف (ایدی) و (ارجل) تعبیر به شهادت شده است که: (یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ)

اعضا و جوارح علیه انسان حرف می زنند

در دنیا تمام اعضا و جوارح تابع انسان هستند اما در آخرت نه تنها تابع میل او نخواهند بود، بلکه به مخالفت او بر می خیزند و شهادت به  انجام ندادن احکام الهی از جانب او می دهند. همین دست و زبان و پایی که در دنیا به اختیار من کار می کنند، در عالم آخرت برخلاف خواست و میل من، به شهادت علیه من قیام می کنند که خدا می فرماید: " امروز بر دهان هایشان مهر می نهیم و دست هایشان با ما سخن می گویند و پاهایشان به کارهایی که در دنیا انجام داده اند شهادت می دهد. (یس، 65)
امروز همه ی اعضای ما در مرحله ی حمل شهادت هستند، یعنی حضور دارند و می بینند که ما چه کار می کنیم. این اعضاء و جوارح درک و شعور دارند که هم می توانند حمل شهادت کنند و هم روز قیامت، آن را بیان کنند.

در آن روز دیگر اعضای انسان تسلیم تمایلات او نیستند، آنها حساب خود را از کل وجود انسان جدا کرده تسلیم پروردگار می شوند، و بر آستان مقدس او سر فرود می آورند، و حقایق را با شهادت خود آشکار می سازند، و چه دادگاه عجیبی است که گواه آن اعضای پیکر خود بدن انسان است، همان ابزاری است که گناه را با آن انجام داده!

مگر می شود اعضای بدن به حرف در بیایند؟

خاستگاه شهادت دادن اعضاء بدن آن است که اولا، به دلیل آیاتی همچون « ...وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَ کِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ...؛ هیچ موجودی نیست مگر آن که خدای را تسبیح می کند ولی شما آن را در نمی یابید» (اسراء، آیه 44) به موجودات غیر زنده گونه ای آگاهی نسبت داده شده، فهمیده می شود، غیر از انسان و حیوان، سایر موجودات از جمله نباتات و جمادات نیز هر چند با اختلاف مرتبه نسبت به انسان، دارای شعور و اراده و آگاهی اند.
ثانیا به دلیل این که پدید آورنده همه موجودات خداوند بوده و در نتیجه میان او و پدیده ها هیچ مانعی وجود ندارد تا او را از آنها بی خبر سازد از این رو، او با یک یک موجودات در هر حال و هر جا هست (حج، 17 - احزاب، 52 - حدید، 4 - رعد، 33)
 

پرسش مجرمین: چرا علیه ما شهادت دادید؟

اعضای بدن در قیامت آن سببی را که موجب به زبان درآمدنشان شده بیان کرده و می گویند: ما در دنیا دارای علم بودیم؛ علمی پنهان و ذخیره شده در باطن خود و همین موجب شد که خداوند ما را به زبان آورد چرا که اگر ما علمی نمی داشتیم، به زبان آمدنمان فایده ای نداشت. حال که به همین دلیل ما را به زبان درآورد، ما نیز چاره ای نداشتیم جز این که آنچه را می دانستیم بگوییم. البته چون چیزی برخلاف نگفته اند از این رو، اجباری بودن شهادت به نافذ و حجت بودن آن ضرری وارد نمی آورد. (محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 17، ص 378 و نیز ترجمه المیزان، ج 17، ص 607 - 604)

کلام آخر:

آری! همان قدرتی که الان به این زبان توانایی حرف زدن داده است، در روز قیامت به دست و پا و گوش ما نیز توانایی حرف زدن خواهد داد: حَتَّی إِذَا مَا جَاوُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (فصّلت /20)

منابع:
صفیر هدایت؛ سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره یس
بیانات آیت الله خامنه ای

منبع:قدس آنلاین

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
جل الخالق
۲۲:۵۵ ۰۴ شهريور ۱۳۹۹
حجت جان من و تو حکمت خداوند را نمیدانیم و به این دانش بسیاررر مختصر خود (بحث زیست شناسی و..)کفایت میکنیم .
چه بسا که در پشت پرده اتفاقاتی رخ میدهد که ما از آن بی خبر هستیم !
Iran (Islamic Republic of)
حجت
۲۱:۵۵ ۰۶ مهر ۱۳۹۸
چجوری وقتی بدنی که در قیامت بوجود می‌آید ولو اینکه شبیه بدن فعلی ما باشد همان سلولها نیستند (چون روزانه میلیون ها سلول بوجود می آید) آنها را عذاب می کنند؟
Iran (Islamic Republic of)
زهرا
۰۰:۱۸ ۰۹ تير ۱۳۹۸
شیک بود. لذت بردم. خوب و مختصر و مفید توضیح دادی. باریک