به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زیرساختهای شهری تسهیلات و خدماتی هستند که برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی شهر، بنیادی به شمار رفته و جزو تکمیلکننده زندگی جامعه شهری هستند. به بیان دیگر زیرساختهای شهری شامل طیف وسیعی از فعالیتهای ضروری برای عملکرد مؤثر خدمات شهری است که تأثیرات عمدهای بر کیفیت زندگی اجتماع محلی، الگوی رشد و چشمانداز توسعه اقتصادی دارد . به همین دلیل برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را میتوان از پیش شرطهای تحقق رشد و توسعه شهرهای جهان توسعه یافته دانست. بر این اساس زیر ساختهای شهری را می توان به عنوان قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری، طیف گسترده ای از فرودگاههای بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی، زیرساختهای ورزشی حرفهای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. امروزه به مدد جهانی شدن و تغییر ساختار و عملکرد شهرها ، مدیریت شهری یا همان دولت های محلی از اختیارات فراوانی در توسعه محلی با رویکرد فراملی برخوردار شده اند. از این رو برنامهریزی توسعه شهری با تاکید بر زیرساختهای شهری مبتنی بر استانداردهای جهانشهری در راستای رقابتهای مکانی و ارتقای منزلت شهری بیش از پیش در علمکردهای دولتهای محلی متجلی میگردد.
زیرساختهای شهریزیرساختهای شهری تسهیلات و خدماتی هستند که برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی شهری بنیادی به شمار رفته و جزو تکمیلکننده زندگی در جامعه شهری هستند. به بیان دیگر زیرساختهای شهری شامل طیف وسیعی از فعالیتهای ضروری برای عملکرد مؤثر خدمات شهری از جمله تأسیسات آب و فاضلاب، بزرگراهها، تسهیلات حمل و نقل، شبکههای توزیع انرژی، تسهیلات ارتباط از راه دور و سایر خدمات شبکهای است. همچنین در این تقسیمبندی، انواع تسهیلات اجتماعی مورد نیاز برای حفظ سلامت و رفاه عمومی نیز قرار میگیرند. ذات چند بخشی مدیریت زیرساختها شامل تأسیسات متنوع و محدودیتهایی در روند انتخاب، اجرا و عملکرد پروژهها است. تصمیمگیرندگان در زمینه مدیریت زیرساخت را اغلب کمیتههای دولتی و یا ملی، سران نهادها و مؤسسات (مانند دولت محلی، بانکها، موسسات اجرایی و موسسات دولتی و غیرانتفاعی، موسسات خیریه و غیره)، مدیران اجرایی موسسات خصوصی و عمومی، برنامهریزان، مهندسان، پیمانکاران و دیگران تشکیل میدهند.
زیرساختهای عمومی تأثیرات عمدهای بر کیفیت زندگی اجتماع محلی، الگوی رشد و چشمانداز توسعه اقتصادی دارند که در ادامه هر یک از موارد فوق تشریح میگردد.
· کیفیت زندگی: سالنهای اجتماعات شهر، ادارات پست، مدارس، بیمارستانها و سایر تسهیلات زیرساختی، بخشهای اصلی اجتماع محلی را تشکیل میدهند و تأثیرات مشخصی بر وجوه زیباییشناسی آن دارند. فضاهای عمومی از قبیل بلوارها، پارکها، آبنماها و باغها نیز در کنار این تسهیلات در کیفت محیط شهری از حیث چشمانداز، بوها، صداها و احساسات تأثیر دارند. بنا بر این نگهداری و نوسازی دائمی این تسهیلات و فضاها همانند طراحی و اجرای اولیه دارای اهمیت فراوانی است.
· الگوهای رشد: تسهیلات اجتماع محلی به ویژه سیستمهای آب و فاضلاب میتوانند ابزارهای بسیار قدرتمند و مؤثری در جهت گسترش و آمادهسازی زمین باشند. هنگاهی که گسترش تأسیسات و ارتباط میان آنها منطبق بر برنامهای معین انجام پذیرد، الگوهای توسعه یک جامعه میتوانند به طرز کارآمدی هدایت شوند.
توسعه اقتصادی: تسهیلات زیرساختی نه تنها کارکردهای عمومی متعددی را راه میاندازند، بلکه نقش مهمی نیز در فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی دارند. به عنوان مثال تسهیلات حمل و نقل عمومی، هم جمعیت و هم کالاها و محصولات تجاری را جابجا میکنند. بنابراین فرسوده و خراب بودن سیستم حمل و نقل میتواند منجر به افزایش هزینههای عملیاتی شرکتها گردد. همچنین کیفیت زیرساختهای عمومی نقش مهمی را در تصمیمات مکانگزینی بنگاههای خصوصی دارد.
مفهوم جهانی شدنمفهوم جهانی شدن از نیمه دهه 1980 به مثابه یک بحث علمی جدی مورد توجه و مطالعه محققان قرار گرفته است. اما دررابطه با ارائه تعریفی جامع از پدیده جهانی شدن، میان صاحبنظران و اندیشمندان اجماع نظرحاصل نشده و هردسته ازآنان به تناسب برداشتی که ازاین پدیده دارند و پیش زمینههای ذهنی وایدئولوژی سیاسی که به آن تعلق دارند، تعریفی خاص از این پدیده ارائه دادهاند. دربرخی از این تعاریف جنبه اقتصادی جهانیشدن غلبه دارد و در برخی دیگرابعاد سیاسی، فرهنگی و یا ارتباطی آن بیشتر مدنظر قرارمیگیرد به عبارات دیگر، کسانی که از ابعاد گوناگون اقتصادی و فرهنگی به این موضوع پرداختهاند، بنا به علاقه خود، تعاریف گوناگونی برای آن ارائه دادهاند. در یک تعریف گسترده، "جهانی شدن به توسعه ارتباطات جهانی، سازمان زندگی اجتماعی در بُعد جهانی و رشد آگاهی جهانی و از این جهت، به استحکام جامعه جهانی اشاره میکند. سر پیترهال دراین خصوص میگوید: «هرعصری تکیه برمفاهیمی داردکه تصور عموم مردم را به خود جلب میکند و اخیرا جهانی شدن به عنوان یکی از این مفاهیم در عصر ما ظهور نموده است».
به نظر دلفوس جهانی شدن بیان کننده صورتی نو از جهانی شدن و به معنای همیاری و ارتباط متقابل میان مؤسسات بزرگ و در چارچوب این مؤسسات، میان شرکت هایی است که در سراسر چهان پراکنده اند. جهانی شدن همچنین به معنای قبول یک نظام مالی بدون مرز میان کشورها و یا برگذشتن از آنها «قانون زدایی» در قلمروهای مالی، کاستن از اهمیت موانع تعرفه ای مورد توافق میان کشورها و سرانجام ایجاد تمرکز میان شرکت های بزرگ است.
دولت محلی:پاسیونه "دولت محلی" را مشتمل بر مجموعهای از موسسات محلی حکومت مرکزی، موسسات قضایی محلی و همچنین سایر سازمانهای محلی عمومی غیر دولتی میداند که سرپرستی روابط اجتماعی سطح زیر ملی را به عهده دارد. مجموعهای که جزئی از بخش عمومی محسوب شده و مهمترین ویژگی کارکردی آن زیست پذیر کردن و تامین و توزیع برابر کالا و خدمات عمومی برای تمام شهروندان یک قلمرو و جغرافیایی معین به نام شهر است. تعریف مذکور هر دو بعد "محتوایی و کارکردی" و "رویه ای و ساختاری" دولت محلی را در بر میگیرد. به لحاظ محتوایی، مهمترین کارکرد مورد انتظار از دولت محلی مواجهه و حل مسایل و مشکلات مبتلا به شهرها و زیست پذیر کردن آنها و توسعه شهری پایدار برای حال و آینده شهر و شهروندان آن به مثابه امور محلی است. اما به لحاظ ساختاری و رویهای، دولت محلی واحد محلی از نظام کلان حکومت است که همراه با دو سطح دیگر یعنی حکومت منطقهای و حکومت ملی نظام حکومتی جامع سرزمین ملی را شکل میدهند. صندوق بینالمللی پول دولتمحلی را اینگونه تعریف میکند: دولتمحلی واحدهای نهادی، مالیاتی، قانونی و دارای اختیارات گسترده اجرایی در کوچکترین مناطق جغرافیایی به منظور اهداف سیاسی– اداری مختلف هستند. از نظر تیلور و فلینت همه دولتها دارای نهادهایی هستند که در سطح محلی فعالیت میکنند. محدوده وسیعی از عملیاتها در این مقیاس خاص سازماندهی میشوند که آموزش، تامین مسکن، حملونقل عمومی و برنامهریزی استفاده از زمین از آن جملهاند. این فعالیت دولتی عموما تحت عنوان "دولت محلی" خوانده میشود تا با فعالیتهایی که در سطح کشوری و ملی انجام میگیرد و به آن «دولت مرکزی» گفته میشود، اشتباه نشود.
حافظ نیا معتقد است در هر واحد جغرافیای شهری عناصر و امور چند سطحی وجود دارد که با تقسیم بندی آنها به امور 1- امور ذاتا محلی، 2- امور ذاتا فرا محلی( منطقهای)، 3- امور ذاتا ملی، 4- امور ذاتا بینالمللی به تشریح هریک می پردازد وی در باره "امور ذاتا محلی" معتقد است: این امور به طور مستقیم به سرنوشت و منافع "مردم محلی" مربوط میشود و حوزه نفوذ کارکردی آنها از حریم و محدوده زیستگاه و واحد جغرافیایی فراتر نمیرود؛ مانند: حمل و نقل شهری، آتش نشانی، بهداشت و .... میباشد و به نظر او آنچه موضوع کارکرد و حوزه عمل "دولت محلی" است امور ذاتا محلی در فضای جغرافیایی است که بطور مستقیم برسرنوشت مردم و ساکنان آن مربوط میشود(حافظ نیا، 1388: 43).در واقع سازوکار"دولتهایمحلی" بر پایه الگوی دموکراتیک و بر اساس فلسفه دموکراسی و مشارکت مردم بر سرنوشت "محلی" خود شکل میگیرد. امروزه اغلب ”دولتهای محلی" در شهرها از این نوع الگو هستند.
ماهیت جهانی شدن نوین
جهانی شدن، پدیده جدیدی نیست. سیستم جهانی امروزی، به عنوان سیستمی از بازارهای بین المللی به هم وابسته، از صدها سال پیش وجود داشته است. در اواخر قرن نوزدهم، هنگامی که بازارهای صنعت نساجی لانکاشایر به دست تاجران هندی افتاد و یا شهر برلین به دلیل استقرار شرکت های تولید لوازم الکتریکی به مرکز عمده فناوری پیشرفته، دره سیلیکون آن زمان، تبدیل شد، جهانی شدن که از قبل شکلگرفته بود، بیشتر احساس شد. اما اخیراً جهانی شدن ابعاد تازهای یافتهاست .در مکزیک، کارخانجات ماکیلادورا قطعاتی از کالیفرنیا یا تگزاس دریافت میکنند و آنها را به صورت محصولات نهایی با کشتی برمیگردانند .کارخانجات کفش در داخل چین، که از تایوان مدیریت می شوند، آخرین مدل های کفش میلان را که به قالبهای کامپیوتری تبدیل شده اند دریافت میکنند و محصولات خود را از طریق هنگ کنگ صادر میکنند. پوشاک از کشورهای شرق دور که در آنها دستمزد کارگران پایین است از ایتالیا میگذرند تا مارک طراحان ایتالیایی با عنوان" ساخت ایتالیا" به آنها دوخته شود (و در واقع فقط همین مارکها ساخت ایتالیاست. پیوندها و ارتباطات جهانی امروزه دست کم از چهار جنبه مهم با گذشت متفاوت هستند.
نخست، سرعت این ارتباطات بسیار بیش از گذشته است. بهبود فناوریها، زمینه حمل و نقل سریعتر مردم و کالاها و انتقال فوری اطلاعات را فراهم کرده است.
دوم، جهانی شدن در اندازه و مقیاسی بسیار بزرگتر و وسیع تر عمل می کند و نفوذ خود را بر دورترین نقاط اعمال میکند، به نحوی که فقط تعداد کمی از مردم، دور از تاثیر آن قرار دارند.
سوم، گستره و دامنه ارتباطات جهانی گسترده تر شدهاست و ابعاد متنوع اقتصادی، فنی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی و فرهنگی را دربر میگیرد. هریک از این ابعاد نیز خود وجوه متعدد دارند. این پیوندها به سرعت گسترش یافته و جریانهای به هم وابسته و متعددی از کالاها، خدمات، مردم، سرمایه، اطلاعات و بیماری ها را دربرگرفته است.
چهارم، سرانجام، جنبه پویایی و تحرک ارتباطات اهمیت دارد. کنشهای متقابل پویا و اغلب بی واسطه میان بازیگران جهانی متعدد، وابستگی میان سیاست، تحقیق و اقدام را پیچیده تر کرده است.
جهانی شدن با ویژگی های فوق، در ابعاد و عرصههای مختلف به وقوع پیوسته است. جریان سرمایه به شیوه معینی در سراسر جهان در حال گسترش است. طیف وسیعی از تولیدات فرهنگی کشورهای مختلف در مکانی واحد در دسترس همگان قرار گرفته است و دولت های ملی دیگر تنها نهاد تاثیرگذار بر زندگی و عقاید مردم نیستند. اقتصاد، فرهنگ و دولت پیوسته در حال تحول یابی، شکل یابی مجدد و تجدید سازمان هستند. به این ترتیب جهانی شدن اقتصادی، جهانی شدن فرهنگی و جهانی شدن سیاسی، سه حالت و نمود مهم فرایند جهانی شدن هستند.
دولت محلی و جهانی شدنبین جهانی شدن شهر و دولتهای ملی و محلی رابطه بسیار مهم و دوسویه ای برقرار میباشد. در برخی موارد شهر ومنطقه شهری ممکن است از سرنوشت بقیه اقتصاد فضای ملی جدا بماند؛ در مواردی دیگر سرنوشت ملت- دولت و جهان شهر به نحوی تفکیک ناپذیر به هم گره خورده است. سطوح متفاوت دولت نیز به شیوه های متفاوت درگیر است. پیوندهای بین شهر و دولتهای ملی بسیار گوناگون است. در دولتهایی با پراکندگی غیر نخستی و دولتهای فدرال، دولت-شهر ها را می توان چنین شناسایی کرد که دولتهای محلی در آنجا به منزله محلی برای جهانشهر شدن اهمیتی بسیار زیاد یافتهاند مانند سیدنی، در کشورهای دیگر با تمرکز بالای قدرت در حکومت مرکزی و سلسله مراتب شهرهای نخستی، دولت ملی به همراه دولتهای محلی می توانند در عملی شدن رقابت جویی حهانی شهر ها نقش بسیار مهمی بازی کنند.دولتهای محلی با توجه به شناختی که از ظرفیتها وتوانهای جغرافیایی- انسانی مردم محل دارند با تنظیم گری فضای محلی میتوانند در فرایندهای جهانی بازیگری فعالی داشته باشند. اما آنچه در جهانی شدن شهرها نباید فراموش کرد تضمین و نقش بسیار مهم دولتهای ملی در رقابت جویی جهانی شدن شهرهاست به مدد تضمین نامبرده است که دولتهای محلی می توانند به رقابت جویی شهر درشبکه شهرهای جهانی بپردازند. از این رو باید توجه داشت هرگونه پژوهشی در باره کلانشهرها نیازمند شناخت و درک درستی از دولتهای ملی و محلی آنان است. به عبارت دیگر سطح افتراق مادرشهری دولتمحلی در چارچوب منطقه شهری در حال جهانی شدن و گسترش اداره امور محلی به دست مردم محل عوامل اصلی در درک سیاست عمومی در واکنش به مدیریت و ارتقای سطح شهر به سوی شهرجهانی میباشد.
این اهمیت از آنجایی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که نقش مهم و پررنگ دولتهای محلی را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهیم چرا که دولتمحلی به مثابه سازمان تنظیم کننده دو سویه که از یک سو بین دولت مرکزی و ساختارهای ملی و بینالمللی و از سوی دیگر بین ساختار های محلی و افراد، عمل میکند احتمالا در تعیین آن حد از ارتباطات نقشی مستقیم را بازی میکند که شهروندانش در کنش دوسویه با جامعه جهانی دارند. لوندس تأیید می کند که" در عین حال که دولت ملی است و جایگاه شهروندی را به افراد میدهد، بسیاری از حقوق و وظیفه های شهروندی در سطح محلی اعمال می شود.
زیرساختهای شهری شهرهای جهانی( پسافوردیستی)دولتهای محلی با هدف دستیابی به وضعیت کانونی به لحاظ تجاری در مراکز منطقه ای چند ملیتی بطور فعال وارد دور جدیدی از توسعه زیر بناهای شهری گردیدند. توسعه زیربنایی در دور جدید خود در برگیر نده توسعه ای( تلماتیک)ارتباطات راه دور و ارتباطی در قالب تاسیسات ارتباطی و حمل و نقل بود. برخورداری از تسهیلات و تجهیزات مناسب زیرساختی و خدماتی را میتوان از پیش شرطهای تحقق رشد و توسعه شهری دانست. زیر ساختهای شهری که از قوی ترین مظاهر و نمادهای فرهنگ مادی، یا بعد مادی ساختار شهری دولت محلی جهانی هستند، طیف گسترده ای از فرودگاههای بزرگ باعملکرد هاب هوایی، شبکه حمل و نقل پیشرفته، زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی– ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت)، مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانی،زیرساختهای ورزشی حرفهای تا اثر معماری با برند جهانی را شامل می شود. از نظر جغرافی دان ها یکی از جالبترین آثار و پیامدهای تجهیزات زیرساختی، فواصلی است که بین بخشها، نواحی شهری و مردم ایجاد میکند و لی در مقابل افزایش ظاهری روابط میان آنها ، کاهش فاصله و بعد مکانی، به عنوان محصول تحولات اجتماعی – فضایی طیفی ناشی از پیشرفتهای علمی و فنی ، از تلفن گرفته تا اینترنت تحقق یافته است. از این رو برای اغلب جغرافی دان ها، مطالعه و بررسی زیرساختهایی که سبب کاهش فواصل و فشردگی زمانی و مکانی می شوند ، اهمیت دارد. این مطالعات گویای فرارسیدن مرحله جدیدی از جهانی شدن و به هم پیوستن بیشتر کشورها در نتیجه افزایش فشردگی زمانی- مکانی است. دولتهای محلی جهانی با هدف دستیابی به وضعیت کانونی به لحاظ تجاری در مراکز منطقه ای چند ملیتی بطور فعال وارد دور جدیدی از توسعه زیر ساختهای شهری گردیدند. توسعه زیربنایی در دور جدید خود در برگیر نده توسعه ای( تلماتیک)ارتباطات راه دور و ارتباطی در قالب تاسیسات ارتباطی و حمل و نقل بود.
فرودگاه های بزرگ با عملکرد هاب هواییفرودگاهها بزرگ بین المللی پیش شرطی برای وضعیت جهانشهری است و در این مورد اندازه مهم است. فرودگاههای بزرگ و بین المللی به همراه خطوط هوایی بسیار زیاد و مسیرهای فراوان نشانه مطمئنی از جایگاه جهانی است.فرودگاه بین المللی آخرین نقطه در خط طولانی ارتباطات مهم حمل و نقلی است که برای احراز جایگاه جهانشهری امری حیاتی است.به عبارت دیگر فرآیندهای جهانی شدن در افزایش قابلیت دسترسی کروی منعکس و مجسم شده است. به دلیل ظرفیت آن در پاسخ گویی سریع به تغییرات عرضه و تقاضا، ترافیک هوایی شاخص خوبی برای ارزیابی ویژگی های بین المللی شهر ها فراهم آورده است. درواقع فرودگاه ها به عنوان تسهیل کننده روابط جهانی و جهانی شدن، اغلب در ادبیات و اصطلاحات جغرافیایی، به عنوان یکی از زیرساختهای مهم و مؤثر در نزدیک شدن بیشتر سرزمین های دور از هم و پیوند نزدیک با عوامل برون مرزی، قلمداد می شوند؛ برای نمونه فرودگاه بین المللی کوالالامپور مالزی، کانون منطقه فناوری سپنج، به همراه کسب موقعیت خاص در اقتصاد جهانی- منطقه ای، ستون فقرات کنترل پیکره ملی این کشور را تشکیل می دهد. به عقیده کلینگبا پنج دلیل زیر ارتباطات خطوط هوایی بهترین تصویر از نقش حمل و نقل را در نظام شهری جهانی ارائه میکند:
جریان های جهانی خطوط هوایی یکی از معدود شاخص های موجود درباره جریان های معاملات با ارتباطات بین شهری هستند.
شبکه هوایی و زیرساخت های مرتبط با آن یکی از بارزترین اشتراکهای قابل رؤیت شهرهای جهانی است.
با وجود انقلاب جهانی ارتباطات از راه دور، هنوز به دلیل امنیت اطلاعات و حساسیت بالای فرایندهای تولید با توجه به استراق سمع گسترده تقاضای زیادی برای ارتباطات چهره به چهره برای تصمیم گیری های مهم هنوز هم ضروری است.
حمل و نقل هوایی طریقه جابجایی بین شهری برای گروه سرمایه داران چند ملیتی، مهاجرین، جهانگردان و کالاهای گرانقیمت و کم حجم است.
ارتباطات خطوط هوایی یک مؤلفه مهم از آمال شهر برای رسیدن به موقعیت شهر جهانی است.
شبکه حمل و نقل پیشرفتهتردیدی نیست که کلانشهرها به عنوان موتورهای محرکه بسیار با اهمیتی برای رشد محسوب می گردند و در عین حال تردیدی وجود ندارد که در جریان توسعه سریع شهری آهنگ رشد رفاه از آهنگ رشد اقتصادی کندتر است به عقیده پرودوم شهرهای بزرگ، خصوصا کلانشهرها، موتور رشد و توسعه اقتصادی اند.اما این کارایی مشروط به مدیریت مناسب و کارای سیستم حمل و نقل آن است. که شامل بزرگراه های خوب و سیستم حمل ونقل عمومی که بتواند شیوه های مختلف حمل و نقل را فراهم کند.( ترانزیت سریع، قطار سبک شهری، قطار منطقه ای، اتوبوس، کشتی ) افزایش میانگین سرعت حرکت در شهر به افزایش بهرهوری فعالیت در شهر منجر می شود .
امروزه پاسخ کلی به چالش پایداری شهری که به واسطه سامانه برنامه ریزی و فشارهای ناگهانی بازار بوجود می آید، ایجاد مناطق شهری وسیع در شکلی چند مرکزی است که اطراف شبکه های حمل و نقل پیشرفته متراکم و متصل به یکدیگر شکل گرفته باشند. چنین الگویی به لحاظ نظری دو منفعت در بردارد؛ یکی از انباشتگی زیاد در هر مرکز منفرد جلوگیری می کند (و بدین ترتیب از کارایی و پایداری "مکانها" محافظت می نماید) دوم اینکه زمینه های کلی را که برای ایجاد یک شهر جهانی ضروری است فراهم می کند.
زیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتیزیرساختهای پیشرفته اطلاعاتی – ارتباطاتی(مخابرات، اینترنت) از قبیل توسعه شبکههای مخابراتی، سیستم های رادیویی اطلاعاتی، صوتی و تصویری سیار، شبکههای کابلی و سیستمهای ماهوارهای، اینترنت و شبکه دادهها ، سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)و سیستم تعیین موقعیت جهانی (GPS)رابطه تنگاتنگی با روند جهانی شدن در دنیا دارد و مفاهیم فضایی، فعالیتی و مدیریتی در شهرها را دگرگون کرده و تاثیر گذاری خود را بر تمام امور شهری همچنان انجام می دهد. این فناوری با دگرگون ساختن اندیشه های پذیرفته شده در مورد ماهیت فضا، اهمیت گذشته زمان و مکان را از میان برده است.به این ترتیب فرصت های ارتباطی گسترده ای برای شهرها و شهروندان ساکن در آنها پدید آورده است که این امر در روند جهانی شدن شهر بسیار موثر بوده است. از سوی دیگر توسعه زیرساخت های ارتباطی و اطلاعاتی در شهرها ارتباط مستقیمی با روند جهانی شدن آنها دارد. به نحوی که با فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب شفافیت در نظام های اداری و سیاسی شهرها و کشورها شده و نوین سازی ساختارها و سازمانهای ملی ومحلی را با ویژگیهای حکمروایی مطلوب شهری به ارمغان خواهد آورد. در واقع به مدد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و با برخورداری از استانداردهای حکمروایی شهری، مکانی مناسب برای رقابتهای شهری در جذب سرمایه های جهانی بوجود خواهد آمد.
البته با نگاهی بر تاریخ دولت شهر ها و امپراتوری های عظیم از گذشته تا کنون چنین استنباط می شود که تحولات و پیشرفتهایی که با ظهور و گسترش فناوری ها و زیرساختهای شبکه ای، پدیدار شدها ند ، نقش مهمی در بهبود توانمندی ها ی انسانی ، توسعه شهر نشینی و حاکمیت سرزمینی آنها داشته و دارند. توانایی و قدرت برخی از این زیرساخت ها در فشردگی مکانی و زمانی کشورها و یا به هم پیوستن شهرها در قاره های مختلف، در درون شبکه های ارتباطی گوناگون از جمله خطوط هوایی، ارتباطات تلفنی، و اینترنتی به ما نشان می دهد که چگونه ترکیب سلسله مراتبی شبکه های زیر ساختی، سبب پیوستگی ها و ارتباطات سرزمینی و کالبدی می شود. کاستلز با ارائه نظریه شهر اطلاعاتی معتقد است. اقتصاد اطلاعاتی- جهانی پیراموز مراکز کنترل و فرماندهی سازمان یافتهاست که توانایی هماهنگی، نوآوری ومدیریت فعالیتهای درهم تنیده شبکه های شرکت ها را دارا می باشد. وی می گوید خدمات پیشرفته تولید از قبیل خدمات مالی، بیمه، مستغلات، مشاوره، حقوقی، تبلیغات، طراحی، بازاریابی، روابط عمومی، امنیت، مدیرت سیستمهای اطلاعاتی، تحقیق و توسعه کانون همه فرایندهای اقتصادی در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی و خدمات است و به مدد برخورداری از زیرساختهای پیشرفته مخابراتی می توان امکان پراکنده شدن این خدمات را در سرتاسر جهان فراهم کرد.
مراکز فرهنگی و آموزشی با شهرت جهانینشانه ها، نمادها، تبلیغات و میزبانی رویدادها بازنمود شهرهای جهانی اند. مجموعه های تبلیغ برای شهر ها به همراه تاکید آنها بر مزیت های اقتصادی و کیفیت زندگی، امری شناخته شده است. همچنین مجموعه فرهنگی را برای تعیین جایگاه جهانشهری حیاتی ارزیابی می کنند: نگارخانه ها، محل های کنسرت موسیقی، رستورانها و جشنواره های ورزشی. اقتصاد فرهنگی به همان اندازه اقتصاد مالی معرف شهر های جهانی است. مجموعه مناظر تماشایی شهری از جمله ابررویدادهای جهانی و امضای معماران ؛ بازی های المپیک، جام جهانی فوتبال و جشنواره های موسیقی وهنر معرف جایگاه شهر های جهانی شده اند.شهر های جهانی تحقق یافتهاند، به عمل درآمده اند و چشمگیر شدهاند.
جهانی شدن، دولتهای محلی را وادار میسازد تا زیرساختهای فرهنگی ویژه خود را در شهرها به گونهای توسعه دهند که جاذب تجارت، سرمایه و تخصصهای تکنولوژی پیشرفته باشند و ساکنین و کارآفرینان خود را متقاعد کنند تا در سمت خود باقی بمانند. ظهور جریانهای فرهنگی فراملی، شهرهای بزرگ را قادر ساخته تا الگوهای فرهنگی متنوعی را از سراسر جهان تجربه کنند. از نمونههای آن میتوان به نمایشگاههای هنری، اجرای اپرا و مسابقات ورزشی اشاره نمود. شکلگیری فرهنگهای جهانی در شهرهای جهانی، شکل عمدهای از تحول شهری است. فرهنگهای جهانی به عنوان مشترکات روزافزون میان شهرهای جهانی و مادرشهرهای بزرگ جهان، اشاعه مییابد که از آن جمله میتوان به محیطهای مصنوع، شیوههای خاص زندگی، ابزارهای امنیتی و فضاهای تجاری پویا اشاره کرد.
در واقع از زمان پذیرش این ایده که فرهنگ نقش حائز اهمیتی در اقتصاد شهری دارد، تحقیقات زیادی در مورد صنعت فرهنگی شکل گرفته است. دولت های شهری به دنبال راه حل هایی برای اقتصادهایشان هستند که به طور روز افزونی به سرچشمه های فرانوگرایی و فراصنعتی گرایش دارند. امروزه فعالیتهای فرهنگی - آموزشی از جانب سیاستگزاران و سرمایه گزاران عمومی مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. از سوی دیگر دولتهای محلی نیز توجه بسیار زیادی به سرمایه گزاران فرهنگی و آموزشی به عنوان معیاز های توسعه اقتصادی دارند.
موفقیت ، سرزندگی و شادابی شهرهای جهانی را نمی توان به عوامل محدود اقتصادی نظیر تراکم و قابلیت دسترسی تقلیل داد. امین و تریفت معتقدند که نیاز به درک عمیق تری از اهمیت مرکز آموزشی و فرهنگی با شهرت جهانی در ایجاد و حفظ شرایط شهر جهانی وجود دارد. آنها این عوامل را قوت ساختار شهرهای جهانی می نامند. آنها سه عامل مهم را شناسایی کردهاند. اول : این مراکز، تماس های چهره به چهره لازم برای ایجاد و انتشار مباحث و اعتقادات دسته جمعی را فراهم می کنند. دوم : این مراکز باید امکان تعاملات اجتماعی و فرهنگی را فراهم کنند یعنی باید به عنوان مکان های جامعه پذیر برای جمع آوری اطلاعات، ایجاد ائتلاف ها انگیزش و حفظ اعتماد و بسط نقش فتارها عمل کنند. سوم: این مراکز نیاز دارند تا توسعه یافته، ابداعات را امتحان و دنبال کنند تا گروهی کارشناس از مردم مطلع، ساختار ها و شبکه ای از مؤسسات اجتماعی را فراهم کنند و خلاء های جدید را در بازار شناسایی کرده ، تعاریف و کاربردهای جدید برای فن آوری ارائه داده و به تغییرات الگوهای تقاضا واکنش های سریعی نشان دهند این توده های جغرافیایی مراکزی برای عرضه تعادل و نوآوری هستند.
به اعتقاد تروسبای صنعت فرهنگی مشتمل بر موسیقی، تئاتر، هنرهای بصری، مهارت ها و بسیاری از رویه های جدید نظیر هنر ویدئو، هنر نمایش، کامپیوتر و هنر چند رسانه ای است. صنایع فرهنگی مذکور امروزه در شهر های جهانی تمرکز یافته اند و کمک بزرگی به اقتصاد شهری آنان می کند برای نمونه می توان از شهر های لس آنجلس و پاریس نام برد که صنایع فرهنگی کمک بسیاری به اقتصاد شهری آنان کرده است. علاوه بر آن از یک سو بروز فرهنگ شهرهای جهانی و جذب گردشگران جهانی باعث ایجاد مراکز فرهنگی مهم و جهانی، مراکز گفتگوی تمدنها و مراکز مهم گردشگری در شهرهای جهانی شده است. و ازسوی دیگر، تغییرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از جهانی شدن منجر به رشد سریع شهرنشینی در شهرهای جهانی، تنوع سبکهای زندگی و تقابل هویت جهانی با هویت محلی شده است. از مصادیق زیر ساخت های فرهنگی شهر موزه هاست هامنت و شوال در سال 2003 یک شکل ویژه (موزه های مدرن به عنوان عوامل فرماندهی توسعه شهری) را بررسی کردند آنها معتقدند موزه های مادر شهر های مهم ماشین های تولید درآمدند که موجب ایجاد رستورانها، همکاری موزه ها، حمایت مالی، برنامه ریز و نمایشگاههای بسیار قوی و نشان های تجاری و نمایندگی های انحصاری می شوند. بویژه موزه های نوین ارتباط بسیار قوی با فضاهای دیدنی و چشم اندازهای شهری معماران مشهور، نوسازی شهری و پیشرفت اقتصادی دارند.
زیرساختهای ورزشی حرفه ایدارا بودن زیرساختهای ورزشی حرفه ای و به دنبال آن توانایی جذب بازیهای جهانی در خلق شهرهای جهانی و مناظر تماشایی جهان کمک شایانی می نماید. مسلما برخی از مهمترین منظره های تماشایی جهان رویدادهای عظیم ورزشی همچون بازی های المپیک است که در اختیار مخاطبان تلوزیونی در سطح جهان قرار می گیرد و شاید بهترین صحنه ای باشد که شهری بتواند از طریق آن ادعای جایگاه جهانی کند.صحنههای تماشایی اغلب به عنوان وقایع تبلیغاتی شهری مورد استفاده قرار گرفتهاند. شهرها به طور فزایندهای میتوانند به عنوان کالایی که به تبلیغ آنها توسط میزبانی از صحنهها، رویدادهای عمومی و رقابتهای ورزشی مهم کمک میشوند، در نظر گرفته شوند. ارتباط بین شهرها و صحنههای تماشایی رویداد جدیدی نیست. بازیهای المپیک مهمترین صحنههای تماشایی جهانی شدهاند. آنها توسط بارون پیر دو کوبرتین به عنوان راهی برای ترویج درک بهتر بینالمللی، در زمان عمیق شدن رقابت ملی، بنا نهاده شدند. یکی از برنامهها آن بود که یونان (مکان بازیهای اصلی المپیک) همواره میزبان این بازیها باشد. اما در عوض تبدیل به رویدادی چرخشی شد که شهرهای بسیاری برای آن به رقابت پرداختند. در سال 1924 بازیهای زمستانی موجودیتی جداگانه یافتند. بازیهای تابستانی یکی از بزرگترین رویدادهای جهانی شدهاند، جایی که رقابتهای ملی دارای تماشاچیان تلویزیونی از سراسر جهان هستند. بازیهای تابستانی فرصتی مهم برای تصویرسازی مجدد و تغییر شهر هستند.
یک جنگ مکانی برای میزبانی بازیها به منظور افزایش مشهود بودن شهر، ارتقاء تصویر آن و افزایش منافع رقابتیاش در اقتصاد جهانی وجود دارد. شهرهای خواستار جهانی شدن برای عملکردهای فرماندهی و صحنههای تماشایی جهانی رقابت میکنند. یک راهنمایی مناسب برای شهرهای خواستار جهانی شدن آن است که به شهرهایی که میزبان بازیها بودهاند و یا برای میزبانی تقاضا نمودهاند، توجه نمایند. بلکه بازیها به بینالمللی شدن شهر – هم از نظر درونی و هم بیرونی – کمک کرد. بازیهای المپیک تنها یک فرصت برای در معرض صحنههای تماشایی بودن – و به دنبال احراز وجهه بینالمللی – نیستند، آنها فرصتهایی عظیم برای تجارت و معاملات به وجود میآورند. میزبانی بازیهای تابستانی فرصتی عظیم برای توسعه مجدد شهری است که میتوان امیدوار بود تا یک شهر را به سوی رتبه شهر جهانی سوق دهد. در واقع بازی های ورزشی حرفه ای مانند المپیک ها و دیگر نمایشهای رسانهای جهانی و منطقه ای (مانند جام حهانی فوتبال) تاثیر شگرفی بر تصویر، شکل و شبکه های میزبان دارند. آنها در عین حال به منزله هدفی برای رقابت بین شهر ها، به مثابه کاتالیزوری برا ی دگر گونی محلی و به عنوان جایگاهی برای تثبیت هویت فرهنگی و از طریق "یادآوری اراده گذشته" تاریخی عمل میکنند که بخصوص برای مخاطبان جهانی تلوزیونی آن را می آفرینند.
اثر معماری با برند جهانییکی دیگر از نمودهای جهانی شدن شامل بازآفریدن نظام های نشانه و معانی جهانی است. معماری جزو مهمترین زبان های بازشناختی است، شکل هنری تجاری که تخیل را به واقعیتی عینی بدل می کند و پیام قدرت و اعتبار را استحکام می بخشد. شهرهای جهانی به ساختمانهای معماران صاحب امضاء هم نیاز دارد و هم آنها را می خواهد چون این ساختمانها مفهومی از جدی بودن فرهنگی سیاسی از رقابت جویی در عرصه جهانی در بالاترین سطح اند، به بیننده می بخشد. آثار این معماران رامی توان در چند مقوله رده بندی کرد، نخست دفاتر مرکزی شرکتهاست، هرچه شرکت بزرگتر باشد به نام معمار بزرگتری برای القای قدرت اقتصادی و جدی بودن فرهنگی نیاز داردمانند ساختمان ای .تی .اند. تی اثر فیلیپ جانسن در نیویورک سیتی نه تنها منزلگاه این قول اقتصادی است بلکه از نخستین ساختمانهای پسامدرن است. دفاتر مرکزی بانکها با مهر و نشان آنها بر ساختمان یک بانک میزان شایستهای از رتبه و اعتبار به سازمانی می بخشد که مراقبت و نگهداری از پول مردم به عهده آنهاست مثل ساختمان بانک ای.ام.پی ساختمان بانک چین در هنگ کنگ . در واقع اینگونه میتوان پنداشت که این نمادهای جهانی – محلی در شهرهای معاصر با ویژگی فیزیکی کالبدی مانند شکل، ارتفاع، حجم، ستونها، زیرساختها و مجاورتهای آنها سبب می شود تا از حیث کالبدی در شهرها، جایگاه و اهمیت خاصی بیابند. از لحاظ انسانی- اجتماعی نیز مکانهایی را تشکیل می دهند که در درون آنها جریان ها تعاملات (عمدتا غیرقابل رؤیت) اطلاعات و سرمایه های فراملی و جهانی را محلی و ملی می سازد. این ساختمانهای مرتفع ، نماد سهولت، سرعت و راحتی در شهرها ، مکان بهره بردای های مشترک گروههای خاصی از جمله : سیاستمداران، سرمایه داران، فیلمسازان و معماران محسوب می شود. ویژگی ارتفاع زیاد این بناهای شهری علاوه بر اینکه مباحثی را در زمینه مشخصه های شهری، هنری و فعالیتهای انسانی در ارتفاع مطرح کرده موجب توجه خاصی به منشأ و مراکز نواحی خدماتی نامرئی در شهرها و نیز تردد و حمل و نقل زیر زمینی شده است.به نظر شورت رواج معماری پست مدرن در شهرهای بزرگ سراسر دنیا آنها را مشابه یکدیگر ساخته و با ارتباطات روزافزون میان عرصههای شهری، همچون پروژههای خواهرشهری، به اتخاذ سیاستهای مشابه در مدیریت شهری منجر شده است.
این مراکز در شهر های جهانی توسط معماران صاحب برند ساخته می شوند و دولتهای محلی مبالغی بیشتر از حد نیاز برای معماران صاحب امضا پرداخت میکنند تا اعتباری به پروژه ها، حسن شهرتی به ساختمانها و رسمیتی جهانی به شهرهای خود ببخشند. در واقع معماران صاحب امضاء بخشی از طرح های جهانی شدن شهرها محسوب می شوند.
منبع: شهر فردا
انتهای پیام/