به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «در بخش تسهیلات ٥٠ درصد مردم هیچ تسهیلاتی نگرفتهاند و ٩٠ درصد تسهیلات بانكها به ١٠ درصد مردم اختصاص یافته است.» این ادعای ربیعی وزیر رفاه یعنی عین بیعدالتی و تبعیض! یعنی ایجاد فاصله بیشتر بین فقیر و غنی!
در حالی كه تورم كشور طی سالهای اخیر به طور متوسط دو برابر كشورهای منطقه بوده و متوسط نرخ تورم سالانه در ایران طی 40 سال اخیر حدود 19 درصد بوده در واقع 50 درصد مردمی كه به دلایل مختلف از سیستم بانكی استفاده نكردهاند به نوعی از پساندازهای آتی بیبهره بودهاند، لذا در قبال نیم دیگر ایرانیها از زندگی اقتصادی جاماندهاند.
به دلیل توزیع نادرست تسهیلات و وامهای بانكی و وجود تورم بالا بر توزیع فقر دامن زده شده است، البته منظور نگارنده نفی استفاده بیشتر بخشهای مختلف اقتصادی از تسهیلات نیست بلكه عدم استفاده از تسهیلات در شرایط تورمی موجود كشور را غیرمنطقی میداند.
در حالی كه اصل «رجحان» به عنوان یكی از اصول مسلم اقتصادی به هر انسان سالم و فعالی توصیه میكند كه با توجه به تورمهای قابل پیشبینی در كشور میتوان از پساندازهای آتی با نرخ بهره (دریافت تسهیلات بانكی) برای ایجاد رفاه بیشتر و سود بیشتر استفاده كرد. امروز در اعتراف تلخی وزیر رفاه مدعی شده است 50 درصد مردم از این امكان استفاده نكردهاند!
بررسی تاریخی روند استحاله سیستم بانكی به خصوص از بعد از جنگ نشان میدهد بانكها به رغم ادعای بانكداری بدون ربا، همواره نتوانستهاند نقش واقعی واسطهگری را مانند سایر كشورهای توسعه یافته ایفا كنند. (نقشی كه هر كس میتواند با مراجعه به بانك با یك اعتبارسنجی ساده از تسهیلات استفاده كند).
این در حالی است كه بعد از جنگ یعنی از سال 1368 تا سال 1391 درآمد حاصل از تورم در بخش پولی و فعالیتهای پولی 20هزار درصد (200 برابر) و در بخش مسكن 120 برابر (12هزار درصد) بوده است، به عبارت سادهتر آنهایی كه با پولهای بانكی بازی كردهاند نه فقط سود ناشی از قیمتهای آتی همراه با تورم را به جیب زدهاند بلكه خود نیز به تورم دامن زدهاند و مانند وسیلهای با دو موتور سریع سیر و با سوخت تورم از كنار آنهایی كه همراه این جریان نبودهاند به سرعت عبور كرده و فاصله خود را هر روز بیشتر میكنند. اما چرا این اتفاق افتاده است و چه كسانی نتوانستهاند از این امكانات بهره ببرند یا حاضر به استفاده از سیستم بانكی نشدهاند؟ بررسیها نشان میدهد مهمترین دلایل استفاده نكردن از تسهیلات بانكی دو عامل اعتقادی و بوروكراسی و ویژهخواری است. عامل اعتقادی با نگاهی به عملكرد سیستمهای بانكی و نرخ سود و جرایم سیستم بانكی را تداعیكننده رباخواری میداند كه همراه با پول سود چند درصدی را به نام شكلات میفروشد، از این رو بسیاری از افراد هستند كه حتی حاضر به سپردهگذاری هم نیستند و سرمایه خود را هم به دلیل شبهه ربوی بودن حتی در بانكها نمیگذارند. هرچند تلاشهای زیادی در تطبیق قوانین بانكی با شرع نیز شده اما كافی نیست.
اما عامل دوم نیز كه دستكمی از عامل اول ندارد وجود بوروكراسی برای مردم عادی است. آنهایی كه از هیچ جایی توصیه نشدهاند و ضامن معتبر ندارند و نه ملك و املاكی برای تضمین! وعجیب است كه منابع بانكی برای این افراد هر روز محدودتر میشود و زوجهای جوان هم برای شروع زندگی بیخیال منابع بانكی میشوند تا صاحبان برنامهریز بانكها راحتتر منابع خود را در سیاهچالههای غیرمولد حبس كنند.
اما دلیل سوم كه كمی از چشم مردم عادی دور است شامل ویژهخوارانی میشود كه بعد از احداث سیستم بانكداری خصوصی دیگر نه از سود تورمی میگذرند و نه از اصل تسهیلات و كار را به جایی رساندهاند كه آمار دریافتكنندگان تسهیلات هر روز محدود و محدودتر میشوند و معوقات زیادتر به نحوی كه وزیر تأمین اجتماعی كشورمان مدعی میشود «٩٠ درصد تسهیلات بانكها به ١٠ درصد مردم اختصاص یافته است.»
سیستم بانكی اكنون در حال قفل شدن و محدودتر شدن بهرهبرداران خود است و چنانچه دیر بجنبیم این روند ادامه مییابد تا...
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/