بازار کتاب گرفتن و امضای آن توسط رضویان هم داغ بود. جلد کتاب از ویژگیهای شخصیتی این کارگردان سینما بهره برده است، اتفاقا دستی هم بر نقاشی و طراحی پوستر آن هم نه صرفا گرافیکی و بلکه با قلم دارد و اخیرا نیز پوستر جشنواره فیلم نوجوانان را با همین قالب فانتزی و به کمک دست و قلم طراحی کرده بود. صفحات داخلی پر است از نقاشی هایی که تورا یاد اثر ماندگار شازده کوچولو می اندازد. دراین باره میگوید: « سعی کردم متن ها با حس هایی کودکانه و شاعرانه نوشته شود،داستان ها خیلی ساده است و پیچیده نیست و درام های کوچکی در آن شکل گرفته و نقاشی هایی که متاثر از زمانیست که با کودکان نقاشی کار می کردم و از روش آن ها در این کتاب نیز بهره بردم. نقاشی هایی فاقد پرسپکتیو و تا حدودی آزاد از لحاظ طراحی و نقاشی.
رضویان داستان مسافر را حدیث نفس می خواند و درباره ماهیت اثر می گوید: شخصیت داستان درباره شخصی است که راجع خودش و خاطراتش صحبت میکند.و یک بخشی از آن درباره خاطرات آدمهایی است که از دست رفته اند، آدم ها،اشیاء،مکان ها، چیزهایی که آدم ها دلشان برای آنها تنگ میشه، از خروس های زمان کودکی تا عمو و پدری که دیگر در میان ما نیستند و زاینده رودی که زمانی جاری و ساری بود و اکنون خشک شده.
اگر امیرشهاب رضویان شناس باشی میدانی شخصیت طنزگونه او در میان اهالی سینما زبان زداست، با ورق زدن صفحات کتاب ناخودآگاه خنده ات هم می گیرد و گاه خنده تلخی نیز به سراغت می آید.در این باره می گوید: داستان مسافر کتاب غم انگیزی نیست، کمی البته طنز تلخی دارد، در واقع می خواهم بگویم تا حدودی نگاه دلتنگی در نگاهم به این کتاب وجود دارد،دلتنگه گذشته که رنگ آن از بین نرفته بلکه به مرور زمان دچار تغییراتی شده است».
رضویان مخاطب این کتاب را قشر بزرگسال می داند و درباره اینکه از چه کتاب هایی برای نوشتن کتاب اش الهام گرفته پاسخ می دهد: «از خیلی کتاب ها الهام گرفته ام، از جاناتان مرغ دریایی،شازده کوچولو، قصه توپک قرمز چاپ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ماهی سیاه کوچولو. امیدوارم بچه ها هم از این کتاب استقبال کنند».
نکته جالب این کتاب بخش مربوط به سبیل است، تا چشم کار می کند رضویان با الهام از قوه کودکی اش برای تک تک مردان و حتی خورشید سبیل گذاشته، با خنده ای از ته دل می گوید: این علاقه من به سیبیل باعث شده خورشید های من در« داستان مسافر » سبیل دار شوند،در واقع عمدی از ابتدا در کار نبود و بر حسب اینکه همه خورشید را خانم می دانند، خورشید را سبیل دار کردم که بشود آقا خورشید».
رضویان در مقدمهی کتاب «داستان مسافر» که مجموعهای از داستانهای کوتاه همراه با تصویرگریهای خود اوست میگوید: «ایام خوبی بود، اوایل جوانی، دانشکدهی سینما و تئاتر، همدانشکدهایها، رفاقتها، با هم بودنها... و به قول آقای "مجید چوبچی" در فیلم "سوتهدلان": عاشقیتها. دلم تنگ شده بود برای بیژن و برادر بزرگترش بهرام، برای مولانا و شمس، برای آهو و سوسمار، برای فیلترهای آبی، برای تیلهها، برای بادکنکها، برای قاصدکها، برای توپ سرخ و سفید و آبی، برای مورچهها، برای جوناتان، برای ماهیهای قرمز و ماهی سیاه کوچولو، برای شازده کوچولو، برای درخت راجی، برای زایندهرود که در زمستان ۷۱ پرآب بود، برای مهندس بنجی و همهی آنهایی که در این ۲۲ سال از پیشم رفتند. "داستان مسافر" حاصل خیالپردازیهای سالهای دور است که تازه فرصت انتشارش را پیدا کردهام.»
لازم به ذکر است که یکی از نقاشی های رضویان در سال 1997 میلادی به عنوان نقاشی برگزیده روز جهانی مبارزه با نژاد پرستی در هلند چاپ شده است.
اولین بار فیلم كوتاه «انقلاب» از ساخته های او در اولین جشنواره فیلم فجر 1361 به نمایش در میآید و فیلم دیگرش «یكی دیگر» جایزه بهترین فیلم كوتاه را از دومین جشنواره فیلم فجر1362 دریافت میدارد. وی بیش از چهل فیلم کوتاه و هفت فیلم سینمایی و بلند تلویزیونی به نامهای «سفر مردان خاکستری»، «تهران ساعت 7 صبح»، «مینای شهر خاموش»، «تابستان عزیز»، «روزی که مینا گم شد»، «سفر زمان» و «یک دزدی عاشقانه» ساخته است كه در جشنوارههای داخلی و خارجی زیادی به نمایش درآمدهاند.
رضویان در حال حاضر مدیر پردیس سینمایی کورش است و علاوه بر آن اجرای برنامه نقد چهار، ویژه سینما در شبکه چهارم سیما را برعهده دارد. برنامه ای که هفته به هفته پر حرارت می شود و برخی در محافل خبری نیز از رقیب جدی هفت افخمی اسم برده اند، و باید دید با کاریزمایی که دارد چه بر سر برنامه اش میآید.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/