به گزارش خبرنگار حوزه تجسمی باشگاه خبرنگاران، این روزها همه جا صحبت از دهکده جهانی است و دیگر جزیرهای زندگی کردن و تنها در پیلهای دور خود تنیدن، خیلی با شرایط روزگار نمیخواند. انتقال اطلاعات در کمتر از چند ثانیه به هر جای دنیا و وجود رایانهها و تبلتهای شخصی پیشرفته در هر خانهای با در نظر داشتن اینترنت نشان از شبکههای جهانی قوی و تعاملات گسترده آدمها دارد.
ورود رایانه به خانهها و کار با برنامهها و نرمافزارهای آن در زندگی ما قصه غیرقابل انکار این روزهاست.
تا آن جا که گاهی استفاده از رایانه روی تمام کارهای دیگر سایه میافکند و حتی موجبات شکایت اطرافیان را فراهم میآورد. هنر هم از آن دست چیزهایی است که از رشد تکنولوژی بینصیب نمانده و شکل و شمایل امروزی به خود گرفته است. با نگاهی گذرا به پیشینه هنر و سیری که از بدو شکلگیری تاکنون طی کرده، میبینیم که در هر دوره، مکتبهای جدیدی ایجاد شده و هر کس به فراخور علاقه و گرایشی که داشته طبق قواعد و اصول آن مکتب پیش رفته و کار کرده است.
در بحث هنرهای تجسمی سبکهای مختلفی مثل رئالیسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم و سبکهای بسیار دیگری در طول زمان مطرح و مریدان خاص خود را پیدا کردهاند، اما نکته این جاست که در عصر حاضر با وجود برنامههای کامپیوتری پیشرفته در زمینه هنر و تکیه برخی افراد به یادگیری این برنامهها وضعیت خلق آثار و ابداعات خلاقانه هنری چه خواهد شد؟
به گمانم بیراه نیست اگر مکتبی به نام «تکنولوژیسم» را معرفی کنیم و افرادی که این چنین در این وادی فعالیت میکنند را پیرو این مکتب بدانیم، حال آنکه آیا میشود این افراد را هنرمند دانست یا باید آنها را کاربر هنری خطاب کرد، بحث دیگری است. خلق آثاری مثل تابلوهای نقاشی و خوشنویسی بسیار ارزشمند و زمانبر بوده و ممکن است سالها یک هنرمند برای آن وقت بگذارد، ریاضت کشد و ممارست ورزد، اما حالا با استفاده از نرمافزارهای طراحی شده موجود در بازار به راحتی میشود خالق اثری بود که اتفاقاً همه قواعد را تمام و کمال در بر میگیرد و کمتر از یک ساعت به اتمام میرسد. انحنای منظم و به قاعده یک خوشنویسی رایانهای را شاید کمتر هنرمندی بتواند قلم بزند، اما ارزش این کجا و به قول شاعر: «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»
کیفیت مطلوب آثار اینچنینی خیلیها را جذب میکند، ولی از میزان تأثیرگذاری یک اثر هنری که رسالت اصلی آفرینش آن است نباید غافل شد. یک دورهای خیلیها معتقد بودند شاعران را در شعرهایشان باید جستجو کرد و یک نویسنده را از قالب و واژگانی که استفاده میکند میتوان شناخت، اما خوب که دقت میکنم میبینم حال دل هنرمندان حوزه تجسمی هم که با تمام احوالات شخصی قلم به دست میگیرند، سراغ رنگ میروند و خالق آثار هنری میشوند در کارهایشان نمود پیدا میکند تا آنجا که مخاطب با مشاهده آثار، تحت تأثیر قرار گرفته و با آنها ارتباط برقرار میکند.
در مکتب «تکنولوژیسم» دیگر هیچ خبری از تأثیرگذاری معنوی نیست و فقط باید به قاعده بودن آثار را در نظر آورد و تحسین کرد که البته اگر این استفاده هدفمند شود و مدیریت صحیحی روی آن باشد میتواند بسیار مفید و موثر واقع شود. درغیر این صورت حس القا شده به مخاطب، برجسته شدن نام هنرمند و اصالتی که باید در آثار هنری وجود داشته باشد در این دنیای مدرن گم خواهد شد و اثری ماندگار از این دوره برای آیندگان باقی نخواهد ماند.
پیشرفت سریع تکنولوژی از جهاتی هم برای دنیای رنگارنگ هنر مفید بوده که از آن جمله میتوان به رشد کارهای گرافیکی و فعالیت گسترده گرافیستها در مجلات تبلیغاتی و رسانهها در سالهای اخیر اشاره کرد اما با این حال کفه سنگین ترازو هنوز به سمت اعتلای هنر نمیچربد و تکنولوژی به جای آنکه در خدمت هنر باشد بیشتر مقابل آن ایستاده است.
گسترش اطلاعات و ساخت ابزارهای الکترونیک بیشک برای بهبود وضعیت فعلی در هر زمینهای صورت میپذیرد، پس باید حد و مرز استفاده از آن مشخص و خلاصه این که رایانه ابزاری در خدمت هنرمند باشد نه اینکه بخواهد جایگزین هنر اصیل و ناب دستان هنرمند شود.
یادداشت از: عاطفه گودرزی
انتهای پیام/