به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مثل بقیه بزرگان سینمای ایران که از این خبرها در فضای پر از سوءتفاهم مجازی برایشان کم تیتر نکردند و نمیدانم چرا برخی از رفقای خبرنگار ما هم تسلیم خبرهای دروغین این آدمهای مریض احوال میشوند. عصبانی از اتفاقهای جامعه شهریام که گپ زدن با ناصرخان ملکمطیعی حالم را خوب میکند.
کجایی که دااشِت زندهاس!
همچنان با روحیهای مثال زدنی و ابهت مخصوص ناصر ملکمطیعی، با لبخندی پدرانه و کلامی پرمغز از احوال خودش میگوید: «حال و احوالم به لطف خدا خوب است، مشکلی ندارم، منتها... خب نمیدانم به هرحال نه ما تقصیر داریم نه دیگران! ایرادی هم به کسی نمیخواهم بگیرم هیچوقت. خیلی هم متشکرم از مردم مملکتم، هموطنان بسیار عزیزم که مرا با محبتشان شرمنده کردند».
ما کنار سینما هستیم
میگوید: «سالهای زیادی در کار ورزش و سینما هستم دوستان زیادی دارم که اینها هم نگران حال من هستند اما دیگر در 85 سالگی، خیال میکنم دیگر نگرانی ندارد که آدم برایش اتفاقی بیفتد... اما بالاخره آدم دچار مشکل میشود. یکی میرود کلانتری، یکی با باجناقش شام میخورد، اینها برای همه هست. حالا برای ما هم اینطور میشود که سر از مریضخانه دربیاوریم! و وقتی اتفاقی بیفتد، شلوغ میشود. حالا باز الحمداله ما کنار سینما هستیم و خیلی داخل نیستیم»!
روحیهام بالاست اما...
ناصرخان سینمای ایران سرحالتر از همیشه است؛ «روحیه خوبی دارم و روحیهام هنوز جوان است. خیلی هم دلم میخواهد -اگر از دستم بر بیاید- کاری انجام بدهم. با کمال میل آمادهام. اما مساله این است که یکدفعه آدم حس میکند از نظر جسمی توانایی بعضی کارها را ندارد... حالا به بیمارستان آمدهام چون یک ذره پاهایم متورم میشد و به راحتی داخل کفش نمیرفت و از طرفی، مشکل من یکذره مربوط به عمل قلبی بود که چندسال پیش انجام داده بودم. انشاءاله که مشکلاتم حل شود تا بتوانم در خدمت مردم باشم. فکر میکنم که امروز از مریضخانه مرخص شوم. چون قرار است به بخش منتقلم کنند و به منزل میروم، چون میترسم برای بیماران ایجاد مزاحمت کنم. اینجا بیمارستان پر از جمعیت است و من از این شلوغی، خجالت میکشم که مبادا مریضهایی که اینجا هستند، ناراحت شوند. در واقع هم از مردم خجالت میکشم، هم از مریضها و هم از مریضخانه».
عاشق و معشوق هنوز از هم دورند
او که خود را عاشق و سینما را معشوق میداند همچنان از یارش به دور است و لحظه شماری میکند تا نقشی در خور به او پیشنهاد کنند: «قرار بود بازی کنم ولی آن فیلم بههم خورد. حالا معلوم نیست که شروع شود یا نه. عاشق بازیگری هستم اما زورکی نمیخواهم بازی کنم و خودم را تحمیل کنم و به اصطلاح گردن کسی بیندازم. من خیلی دوست دارم به عنوان بازیگری از نسل قبل با نسل جدید همکاری کنم. اگر پذیرفتند، با سر میروم و خیلی هم افتخار میکنم».
خبرسازیها و...
ملکمطیعی اما دلش همچنان با مردم است. حتی چندان دلخور از خبرسازیها نیست و باز، به مردم حق میدهد: «در اطراف آدمهایی که سرشناس هستند و مردم میخواهند خبری از آنها داشته باشند، همیشه از این خبرها هست. برایشان خبر درست میکنند چون دوستشان دارند. آرزو میکنم مردم سرزمینم، سلامت باشند. افتخار ما این است که پاهایمان روی زمین ایران است. خاکی که متعلق به پدران ماست. آنقدر قرص است که بتوانیم رویش بایستیم. با این مردم که شهره آفاقند و دوست و برادر و حیف است که آدم، سرزمینش را دوست نداشته باشد».
محسن سرافراز
منبع: روزنامه صبا
انتهای پیام/