به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان:، مسئله مطرح در این زمینه، میزان همکاری زنان غیرایرانی است که برای مقاصد مختلف، از جمله گردشگری و یا مقاصد تجاری و دیپلماتیک وارد کشور میشوند. طبق قانون مذکور، عدم مطابقت با هنجارهای پوششی در کشور، متضمن مجازات است. بحثهای مختلفی که بعضاً بهدرستی مطرح شدهاند، ناظر بر رأفت اسلامی و مسامحه سیاسی، تاحدی صحیح بهنظر میرسند، اما توجه دقیق به حقوق و عرف بینالملل، کمک میکند تا ضمن حفظ جنبه تخصصی به موضوع، با اتخاذ روششناسی مناسب و صحیح، از حقوق فرهنگی ملت ایران در خصوص مهمانان دیپلماتیک بهطرز مناسبتری صیانت شود.
نزاکت دیپلماتیک و تقاوتهای فرهنگی
یکی از مسایل مطرح در عرصه دیپلماسی و روابط بینالملل، یادگیری و رعایت آداب و «نزاکت» (Etiquette) دیپلماتیک است. آداب دیپلماتیک که ناظر برنحوه رفتار و سلوک در تعاملات رسمی بینالمللی است، در طی قرون اخیر منجر به شکلگیری پروتکلهای رفتاری و آداب تعامل در روابط بینالمللی شده است. این پروتکلها اگرچه جنبه کلی یافته و کمابیش از سوی تمامی دولتها بهرسمیت شناخته شده است، اما بیشتر جنبه توافقی با هدف تسهیل روابط دارد.
برای مثال، در دستدادن مقامات، یا برخواستن در بدو ورود یک مقام عالیرتبه، مقام عالیرتبهتر بر مقام با پایه سیاسی کمتر، مقدم است. این قانونی است که از سوی مقامات تمامی کشورها در هنگام ملاقات با مقامات سایر کشورها مراعات میشود و پیروینکردن از آن نوعی آبروریزی (faux pas) برای مقام خاطی یا حتی دولت متبوع او محسوب میشود.
بخش دیگری از نزاکت در دیپلماسی، ناظر بر شناخت فرهنگ کشور موردنظر و بهرسمیت شناختن آن است. کتب و جزوات بیشماری از سوی مدرسین رشتههای روابط خارجی و روابط بینالملل دانشگاهها و وزارت خارجه کشورها برای آموزش پروتکلها و فرهنگ کشور مقصد در اختیار سفرا و دیپلماتهای هر کشور و اعضای خانواده آنها قرار میگیرد تا از آبروریزی و یا بروز سوءتفاهم ناشی از تفاوتهای فرهنگی پیشگیری شود.
یکی از معروفترین این جزوات، زمانی ازسوی وزارت خارجه آمریکا در میان سربازان در حال خدمت این کشور در افغانستان منتشر شد که اعمالی چون برهنه راه رفتن در مقابل سربازان و نیروی پلیس افغانستان در صف نماز جماعت، نشاندادن انگشت شصت، سراغگرفتن از همسر فرد در هنگام احوالپرسی، انداختن آب دهان، و غیره، موجب درگیری ناگهانی پلیس افغانستان با نیروهای آمریکایی میشد و چندین مورد از «حملات درونگروهی» ظرف مدت دو سال گزارش شد.
بهاینترتیب، مشاهده میشود که احترام به پروتکلهای بینالمللی و فرهنگ ملی کشورها در هنگام تعامل بین اعضای دولتها، امری ضروری و نشانهای بر حسننیت فرستادگان کشورهاست که تخطی از آن، گاه میتواند هزینههای سنگین بر روابط میان دول داشته باشد.
حجاب بهمنزله هنجار
در بخشی از کتاب «پروتکل برای زندگی: نکاتی در باب رفتار دیپلماتیک، رسمی، و اجتماعی» ( ۲۰۰۷: ص. ۹۹)، بعد از اشاره به اهمیت بسیار بالای پوشش در پروتکل، آمده است: «معمولاً، نوع پوشش برای هر مراسم مشخص میشود، اینکه لباس رسمی باشد یا آزاد، و خواه بهصورت کتبی اطلاعرسانی شود، خواه بهصورت شفاهی، اما اگر شخص در این زمینه مطمئن نیست، توصیه میشود که از برگزارکنندگان مراسم در این زمینه جویا شود.»
شاید بتوان گفت در میان کشورهای اسلامی، تنها کشوری که الزام به پوشش روسری یا پوشش متعارف ازسوی دیپلماتهای زن سایر کشورها را بهصورت جدی دنبال کرده است، جمهوری اسلامی ایران است. اگرچه هرگونه قانون یا پیگیری غیررسمی دیگر در اینرابطه، امری متغیر و تابع شرایط است، اما باید پذیرفت که رعایت پوشش متعارف در جامعه و فرهنگ ایرانی، نوعی تابو محسوب شده و بیتوجهی بهآن از مسایل حساسیتبرانگیز است.
برای مثال، رهبر انقلاب بر لزوم رعایت موضوع دستندادن با مقامات زن سایر کشورها تأکید ویژه داشته و بهاینشکل، حفظ حساسیت موضوعات مشابه نیز روشن بهنظر میرسد. این درحالیاست که موضوع دستندادن در قوانین کشوری تصریح نشده است؛ حالآنکه، موضوع رعایت پوشش اسلامی در اماکن عمومی مورد تصریح قانون قرار دارد.
اولین حساسیتها در این رابطه، از بهمنماه سال ۹۲ و درپی ورود اما بونینو، وزیر خارجه ایتالیا به کشور و امتناع اولیه او از پوشش روسری آغاز شد. او که با امتناع مشروط مقامات وزارت خارجه مجاب به پوشش حجاب شد، در واکنش به این الزام، از خودداری مقامات ایرانی برای حضور در ضیافتهای شام بهدلیل سرو مشروب یاد کرد.
کاترین اشتون، مسئول انگلیسی امور خارجه اتحادیه اروپا، ازجمله کسانی است که میتوان از او بهعنوان نمونه قابلقبولی از احترام دیپلماتیک به عرف فرهنگی در ملاقات با مقامات ایرانی اشاره کرد. جولی بیشاپ، وزیر خارجه استرالیا نیز در واکنش به حساسیتهای مشابه داخلی و خارجی به حجاب خود، اعلام کرده بود که مایل نیست اولین سفر رسمی به ایران بعد از ۱۲ سال را قربانی چنین موضوعاتی کند.
در تصاویر منتشرشده در ماههای اخیر، تصاویری مربوط به سفرای نروژ و برخی کشورهای آفریقایی بهچشم میخورد که در آن، پوشش مناسب و متعارف زنان قابل مشاهده است. برخی از این موارد بهگونهای است که در آن پوشش بومی و ملی افراد، همچون مقامات کشورهای آفریقایی بهطور اتفاقی با موازین عرفی حجاب در جامعه ایرانی همخوانی دارد.
پوشش این زنان شامل پیراهن یا دامن بلند و سربند بهصورتی است که موی سر زنان در آن مشهود نیست. در مواردی، همچون نحوه پوشش سفیر نروژ، بهنظر نمیرسد پوشش شلوار بلند بهعلاوه جوراب و لباس با آستین کامل، نوعی پوشش مرسوم در کشور متبوع این سفیر باشد. بنابراین، اهمیت مشاوره و اطلاعرسانی مناسب برای این مقامات روشن بهنظر میرسد.
اما، آنچه نهایت بیتفاوتی به عرف پوشش زنان در ایران را در چند روز اخیر نشان داد، پوشش نامناسب و کاملاً بیسلیقه ماریچه اسخاکه است. او که تصاویر ملاقات اخیرش با مقامات ایرانی با تصاویر رایج از پوشش مناسب و موقر مقامات زن غربی در لباس رسمی کت و دامن، و حتی پوشش موقر خودش در سایر موقعیتها مقایسه شده است، تلاشی نافرجام داشت برای تبرئه خود و فرافکنی این آبروریزی به حجاب اجباری در ایران.
ضرورت استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک
بهجرأت میتوان گفت بحث مربوط به پوشش دیپلماتهای زن در دو سال اخیر، در حاشیه مذاکرات هستهای و توسعه تعاملات بینالمللی دولت گسترش یافته است. لذا، قابل درک است که واکنش دولتمردان ایرانی به این موضوع در قالب ضرورتهای پرونده هستهای و موضوع تحریمها بررسی شود.
ضرورت اتخاذ مواضع سنجیده در شرایطی که ورود زنان به پستهای کلیدی سیاست و تصمیمگیری در دستور کار اتحادیه اروپا و کشورهای غربی قرار دارد، لزوم لحاظکردن همبستگیهای موجود میان پوشش فرستادگان کشورها در شرایط حساس قبل از توافق نهایی برسر موضوع هستهای و تحریمها، عزم دولت برای عبور از بحران اقتصادی و سیاست تعاملگرایی، توجه به واقعیتهای منطقهای در رابطه با تندروی تحت عنوان اسلامگرایی، گسترش تمرکز بر وضعیت زنان در کشورهای اسلامی، و از این قبیل، عوامل پرهیز از اشارات سطحی و واکنشهای آنی به موضوع است.
در یکی از معروفترین موارد مقاومت در برابر حجاب از سوی خبرنگار زن ایتالیایی، اوریانا فالاچی، او که درعین موافقت با پوشش حجاب روسری بهمنظور مصاحبه با امام خمینی (ره) ایشان را برسر موضوع حجاب بهچالش کشید، پاسخی هوشمندانه را از ایشان دریافت کرد: «اگر شما این حجاب را دوست ندارید، الزامی ندارید که آن را بپوشید، این حجاب مخصوص زنان زیبا و جوان است.»
این نحوه برخورد از سوی بالاترین مقام جمهوری اسلامی و در داغترین لحظات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نشاندهنده اهمیت انعطاف بهموقع و هوشمندی در تعامل با جامعه بینالمللی است. از سوی دیگر، نباید از ظرفیتهای دیپلماسی برای ایجاد الزام ازسوی مقامات رسمی و اجرایی غافل شد.
توجه به امکاناتی که دیپلماسی در اختیار مقامات میگذارد، عاملی است برای آنکه در وهله اول، از وقوع چنین جریاناتی پیشگیری شود. در گفتگوی علیمحمد بیدارمغز، مدرس و سخنران تشریفات بینالمللی با خبرگزاری دانا، او به نمونهای در دوران وزارت خرازی اشاره میکند و عنوان میکند که چگونه بهعنوان مسئول تشریفات، تمامی موارد ازجمله محل نشستن وزیر در شرایطیکه پوشش مقامات زن کشور میزبان پیشبینی نشده است، را مدنظر داشته است.
در کتابی که قبلاً ذکر شد، لارنس اولوفامی اوبیساکین بعد از ذکر عرف پوششی دیپلماتهای زن در نیجریه (پوشیدهبودن بازوان و دامن زیرزانو) مثالی را در این زمینه ذکر میکند: «در سالهای اواسط دهه ۱۹۹۰، همسر فرستاده یکی از کشورهای توسعهیافته خیلی محترمانه برگردانده شد تا لباسش را برای ضیافت ریاست جمهوری تعویض کند.»
نتیجهگیری
در نهایت، باید گفت آداب و نزاکت، یکی از جاافتادهترین مباحث در عرف بینالمللی است. جستجوی واژه اتیکت و دیپلماسی در سایت pinterest نتایج جالبتوجهی دارد: «دیپلماسی: هنر واداشتن دیگران به انجام امور بهروشی است که من میگویم»؛ «دیپلمات کسی است که بتواند "بروبهجهنم" را طوری بهشما بگوید که حقیقتاً راهی سفر شوید»؛ «نمیدانم اینرا میدانید یا نه، اما سینههایتان باید در لباستان پوشیده شوند»؛ «حال آنی شما نباید رفتارتان را تعیین کند»….
همچنین با توجه به گسترش حضور زنان در مناصب سیاسی بینالمللی و ورود هرچه بیشتر آنها به عرصه دیپلماسی، ضروری است همانطور که درخصوص نزاکت دیپلماسی بهطور عام و مردان بهطور خاص مشخصات و ممیزاتی لحاظ میشود، درخصوص زنان نیز این اهتمام، بهویژه از ناحیه کشورهای اسلامی که عرف مشخصی در خصوص زنان دارند، صورت گیرد.
مناسب است مقامات و رسانههای ایرانی با جهتگیری منطقی و آگاهانه، ضمن بینتیجه گذاردن تلاشهای اخیر دولتهای غربی برای نفوذ به جامعه مدنی کشورهای اسلامی و دستکاری فرهنگی آن، از پیامهای تلویحی چنین رفتارهایی غافل نمانده و بادرنظرگرفتن تمامی این موارد، دقیقترین، کمهزینهترین و پرمنفعتترین واکنش را اتخاذ کنند. نیازی به تأکید نیست که یکی از این منافع، موضوع عزت و تمامیت فرهنگی و اسلامی است.
در دیدار چند ماه گذشته باراک اوباما و همسرش میشل بهمناسبت مرگ ملک عبدالله در عربستان، عدم پیروی میشل از عرف پوششی حجاب در این کشور، را میباید تأییدی بر پیشبینیهای چندسال اخیر مبنی بر پایان اتحاد شوم ایندو کشور دانست. بااینحال، این تخطی بیش از آنکه از سوی مقامات و رسانههای سعودی مورد اشاره قرار گیرد، ازسوی رسانههای آمریکایی مورد شماتت قرار گرفت.
در نمونه اخیر در ایران، انتقادات وارده به ماریچه اسخاکه نیز نمیباید زمینهساز تغییر مسیر و ورود غیرضروری او به مباحث مربوط به جامعه مدنی ایران در سطح رسانههای بینالمللی باشد. تعیین مسیر در چنین مواقعی، وابسته به تخصص بالا و دلسوزانه مسئولین در تحمیل هزینهها بر دولت متبوع فرد خاطی است.
شایان ذکر است، با نگاهی به ادبیات موضوع، جای تألیفات و آگاهیرسانی در این زمینه از سوی کارشناسان ایرانی درمیان خیل گسترده تألیفات کشورهای غربی، آسیایی، چینی، عربی و غیره خالی است. این درحالی است که چنین تألیفاتی نقش مؤثری در افزودن عرفهای ایرانی- اسلامی به پروتکلهای روابط بینالملل دارد.
منبع:مهرخانه
انتهای پیام/